ابراهیم حاتمی کیا با ساخت از کرخه تا راین، برسرعت رسیدن به قله محبوبیت، مقبولیت و شهرت افزود و در میان مخاطب عام بهدلیل شعارهای آرمانگرایانه و جهانبینی خاصش، شخصیتی ویژه پیدا کرد و مورد اقبال عمومی قرار گرفت. از دلایل استقبال مردم، انتخاب ملودرامی بود که با ذائقه مخاطب ایرانی نسبت مستقیم و مبتنی بر روانشناختی اجتماعی دارد، منبعی بی پایان که هرچه مصرف شده برآن افزوده میشود.
دیگر نقطه اتکای مهم ازکرخه تا راین، نقدی است که در این فیلم از سوی برخی آدمهای جبهه نسبت به جنگ دیده شد. اعتراض قهرمان فیلم (سعید) بهخدا در کنار رود راین که یکی از ماندگارترین سکانسهای فیلم و سینمای دفاعمقدس است. در زمانه خودش شاید برای اولین بار بود که مخاطبان در یک اثر جنگی آن هم متعلق به کارگردانی که از نسل انقلاب و جبهه است از اعتراض به جنگ سخنی میشنود و صحنهای میبیند.
ویژگی دیگر ازکرخه تا راین که موجب شده اثر مهمی در سینمای ایران به شمار آید، کوچ اجباری قهرمانان فیلمهای حاتمیکیا از پشت خاکریز به داخل شهر است. فیلمساز مطرح سینمای دفاعمقدس این بارصریحتر و شفافتر تلاش میکند تا از مشکلات جوانانی بگوید که بعد از جنگ در جامعه رو به رشد پذیرفته نمیشوند. شاید بتوان حتی سعید را نسخه اولیه از دغدغههای حاتمیکیا دانست که با بوی پیراهن یوسف، آژانس شیشهای و موج مرده ادامه پیدا کرد. از همین رو ازکرخه تا راین را میتوان نقطهعطف کارنامه فیلمسازی حاتمیکیا دانست و همچنین آن را در سینمای دفاعمقدس یگانه و صاحب جایگاه قلمداد کرد.
از دیگر مواردی که با دیدن مجدد ازکرخه تا راین بهچشم میآید، جذابیتهای کاراکتر اصلی فیلم یعنی سعید با بازی علی دهکردی است. سعید انسانی موجه و شهروندی متعادل به حساب میآید، نوع مواجههاش با خداوند نیز بسیار متفاوت از جلوههای پیشین سینمایی است و صحنه بهیادماندنی اعتراضش به خدا بر فراز رودخانه راین که در همراهی با مرد مست، نمودی عارفانه به خود میگیرد، یکی از زیباترین اعتراضها و در عین حال عاشقانهترین شکوههای تاریخ سینمای ایران است.
شاید حالا نشود از کرخه تا راین را بیحضور هما روستا تصور کرد، اما در زمان خودش، انتخاب او در فیلمی از ابراهیم حاتمیکیا، عجیب و متفاوت به نظر میآمد. روستا آنقدر در نقش یک خواهر فرنگ نشین که بعد از سالها تازه میخواهد فرسنگها فاصله با برادرش را کم کند، خوش نشسته است که تفاوت جنس بازی و لحن گفتارش با علی دهکردی و بقیه بازیگران، نهتنها لطمهای به فیلم نمیزند، بلکه بهشدت با محور مضمونی فیلم هماهنگ است و به آن کمک میکند.
موسیقی ماندگار از کرخه تا راین، ساخته مجید انتظامی یکی از آثار برتر سینمای دفاعمقدس است که بارها در شرایط مختلف گوشنواز بوده و با شنیدن آن تصاویر فیلم مقابل چشمانمان حرکت میکند. انتظامی درباره موسیقی فیلم گفته است: «این نخستین فیلمی بود که فضای آن کمی متعارفتر از دیگر فیلمهای زمان خودش بود. این فیلم خارج از ایران را با فرم بیانی دیگری نشان میداد. روی خودم تأثیر زیادی داشت و اتفاقات فیلم برایم تکاندهنده بود. آن موقع میگفتم خدا کند موسیقی چیزی از تصویر کم نیاورد...» موسیقی فیلم علاوه بر پرکردن فضاهای حسی و دراماتیک که بیننده را همراه میکند، کاربردهایی نظیر استفاده در آسانسورها و زمان انتظار پاسخ تلفن و درنهایت کلیپهای دمدستی سیما در مناسبتهای تقویمی پیدا کرده است.
حاتمی کیا در دوران ساخت ازکرخه تا راین از بیتوجهی مسئولان از ساخت این اثر گلایه کرد که نشان میداد فیلمساز برجسته سینمای دفاعمقدس فارغ از نگاه جناحی به مسائلی تاکید داشته که به نفع سینما بوده است.
نکته آخر اینکه ابراهیم حاتمیکیا در دوران ساخت آثاری همچون ازکرخه تا راین، آژانس شیشهای و موج مرده، فیلمنامه را براساس جهانبینی ایرانی و آرمانگرایی مینوشت و شخصیتپردازی میکرد که نمونه شاخص آن حاج کاظم آژانس شیشهای است. باز پخش این فیلمها گاهی هم حسرت جدا افتادگی را یادآور میشود. با تماشای این گروه از آثار درخشان حاتمیکیا، بیاغراق باید گفت امروز او به بازیابی و بازخوانی مسیر آمده، بینیاز نیست.
روزنامه جام جم