این روزها بیش از همیشه به درس وحدت پیامبر(ص) و سیره امام صادق(ع) نیاز داریم

همه عاشقان محمدیم

با وجود تفرقه افکنی‌های پیوسته دشمنان اسلام آنچه همیشه تمام مذاهب اسلامی را دور یک محور و گردخود جمع می‌کند، نام والای پیامبر است.
کد خبر: ۱۳۸۳۱۰۳
نویسنده زینب مرزوقی - نازلی مروت

تفاوت تاریخ میلاد پیامبر اکرم در روایات سنی و شیعی، انگیزه‌ای شد تا امام خمینی(ره) فاصله روز میلاد پیامبر در دو روایت مختلف را هفته وحدت نامگذاری و همه مسلمانان را به چنگ زدن به ریسمان الهی وجمع شدن گرد وجودِ مبارکِ پیامبر دعوت کنند.

وحدت در این روزها که دشمنان برای از میان بردن یکپارچگی مردم ایران نقشه های شومی کشیده اند، بیش از هر زمان دیگر به یک نیاز بزرگ و مهم بدل شده است؛ بخصوص اینکه نقشه دشمن این است که از اختلافات طبیعی در میان افراد هر جامعه از جمله تفاوت های میان مذاهب در ایران بهره برداری کند اما تاریخ نشان داده است که ایرانیان، چه سنی و چه شیعی در هیچ زمانی وقتی پای ایران و اسلام به میان آمده باشد، دست از وحدت و همبستگی تاریخی خود نمی کشند. به همین انگیزه و در آستانه میلاد مبارک پیامبر اعظم(ع) و فرزندش امام جعفر صادق(ع) با سه کارشناس مذهبی درباره زندگی و شخصیت این بزرگواران و نقش آنان در تداوم و قوام اسلام صحبت کرده ایم:

مولوی عبدالغنی دهانی مدرس حوزه علمیه اهل سنت در گفتگو با جام جم درباره وحدت مسلمانان در مقابل آماج کینه‌توزی‌های دشمنان اسلام می‌گوید: وحدت کلمه بسیار زیبا و شیرینی است که قرآن بر روی آن تاکید زیادی دارد. زیرا ما مسلمانیم و مشترکات زیادی با هم داریم. با وجود اینکه مذاهب مختلفی در جهان اسلام وجود دارد اما تمام مسلمانان خدا، قرآن و پیامبرشان یکی است. بنابراین وقتی اصول دین آن‌ها با هم مشترک است، تنها اختلاف‌شان امور فرعی و فقهی اسلام است.

همه عاشقان محمدیم

مولوی دهانی با بیان اینکه علما و فقهای باتدبیر جهان اسلام از میان این اختلافات راهکاری ارائه دادند تا مسلمانان به یکدیگر نزدیک‌تر باشند و این اختلافات به جای دوری از هم، باعث نزدیکی آن‌ها شود، می افزاید: یکی از آن اختلافات که باعث وحدت شده، تاریخ میلاد مبارک پیامبر است. مورخان اهل سنت تاریخ میلاد پیامبر را 12 ربیع الاول و مورخان شیعی میلاد پیامبر را 17 ربیع الاول می‌دانند. علما و اندیشمندان با تدبیر انقلاب اسلامی از این اختلاف روایی، یک وحدت با نام هفته وحدت ساختند. چه خوب است که در این تاریخ به جای بحث بر سر این اختلاف، وحدت‌مان را به جهانیان نشان دهیم.

این عالم دینی اهل سنت ادامه می‌دهد: در مسائل فقهی نیز همین قصه است. قرآن کریم وقتی بر سینه مبارک پیامبر نازل شد و آیات میان مردم تلاوت شد، فقها تفاسیر مختلفی از آیات پیامبر کردند. فقها از قرآن کریم دین را استخراج و استنباط کردند تا دین برای‌شان آسان شود. این اختلاف نظرها باعث راحتی عمل کردن به دستورات دینی است. بنابراین وقتی علم و بصیرت باشد هیچوقت این اختلاف نظرها باعث جذایی و افتراق مذاهب اسلامی نخواهد شد بلکه باعث وحدت بیشتر است.

باید به نقطه اشتراک برسیم

وی همچنین تصریح می‌کند: چه شیعه و چه سنی نسبت به اهل بیت پیامبر ارادت ویژه دارند. اما در این مسئله که اهل سنت همسران پیامبر را نیز اهل بیت پیامبر می‌دانند اختلاف نظر وجود دارد. اما با این وجود اهل سنت نیز اهل بیت پیامبر را برای خودشان می‌دانند. همچنین از سوی دیگر ما اگر تاریخ را بررسی کنیم می‌بینیم ائمه هیچ بغض و کینه‌ای نسبت به بزرگان صدراسلام نداشتند. همچنین اهل سنت معتقدند عمل به اقوال و گفتار اهل بیت پیامبر واجب است یعنی هر چه اهل بیت گفته باشند ما باید به آن عمل کنیم چرا که اگر ما به گفتار اهل بیت عمل نکنیم مسیر را اشتباه رفته‌ایم و گمراه می‌شویم. اتفاقا همین نظر در تشیع نیز وجود دارد. اما واقعیت این است که بزرگان هر دو گروه باید کتب و روایت‌های تاریخ اسلام را بررسی کنند تا بتوانند درمیان روایات تاریخی، جعلیات را تشخیص دهند. اهل سنت بسیاری از کتاب‌های حدیث خود را غربالگری کرده است. شیعیان نیز همین کار را کرده‌اند و درحال پاک سازی روایات ضعیف و جعلی هستند. بنابراین اگر به نقطه اشتراک برسیم، می‌بینیم اختلاف نظرهای ما تنها در حد جزییات هستند. مانند دست باز یا بسته بودن دست در نماز که از قضا گروهی از اهل سنت هم به باز بودن دست‌ها در نماز معتقدند. اما گروهی دیگر به عنوان احترام با دست‌های بسته نماز می‌خوانند. لذا اگر به اصل دین بپردازیم دیگر اختلافی باقی نمی‌ماند.

وی همچنین تاکید می‌کند: متاسفانه دشمن برای تفرفه افکنی کار کرده است و دو مذهب بزرگ اسلام در کتاب‌هایشان روایات مختلفی بر علیه همدیگر دارند تا پیروان دو گروه را مقابل یکدیگر قرار دارند. بسیاری از اهل سنت از اما حنیفه پیروی می‌کنند. امام حنیفه هم عصر امام صادق بوده و برخی نقل کرده‌اند حتی شاگرد ایشان هم بوده است، آن‌ها از یکدگیر کسب علم می‌کردند و برای کتاب‌های هم دیگر حاشیه نویسی کرده‌اند. بنابراین در آن زمان و در دوره ائمه هیچ اختلافی نبوده است و این نشان می‌دهد که بعدها افرادی آمدند و مواردی را در کتب دو گروه اضافه کردند که باعث دلخوری میان دو مذهب شده است. می‎طلبد اندیشمندان دو گروه کمر همت ببندند و مواردی را که باعث اختلاف میان دو گروه شده است را از کتب خود حذف کنند.

مولوی دهانی می‌افزاید:اختلاف نظرهای فقهی در مسائل فقهی در میان مراجع شیعه وجود دارد و دیده‌ایم که علما بر سر یک موضوع اتفاق نظر نداشته باشند. این اتفاقات پیش پا افتاده است و برای تسهیل عمل به دین است. ما اختلافی در اصول دین نداریم و تنها اختلاف ما در مسائل فقهی است و باعث نگرانی هم نیست. اتفاقا اینگونه مسائل و اختلاف نظر، بد نیست که هیچ؛ خوب نیز هست چرا که دلیلی بر پویایی فقه اسلامی است و اختلافی است که از قضا می‌تواند باعث اتحاد هم شود.

وحدت، رمز اقتدار جهان اسلام

وی عنوان می‌کند: همانگونه که قرآن به ما دستور داده است، وحدت ما نباید تاکتیکی باشد. وقتی خداوند دستور می‌دهد که همه مسلمانان باید به یک رسمان الهی چنگ بزنند و هیچ اختلافی در دستور الهی نیست. این یعنی وحدت دستور داده شد باید یک ایده، عقیده و استراتژی مسلمانان باشد. اینگونه نیست که تنها در مقابل دشمنان وحدت داشته باشیم و پس دفع خطر دشمن همدیگر را بکوبیم. اتفاقا باید پیش از دشمنی دشمن ما وحدت داشته باشیم چرا که وحدت اقتداری برای جهان اسلام محسوب می‌شود. وقتی وحدت باشد، امنیت در جامعه به وجود می‌آید. با به وجود آمدن وحدت نیز رشد علمی، اجتماعی و فرهنگی خواهیم داشت. تجربه انقلاب اسلامی نشان داد با وحدت می‌شود قله‌های بسیاری را فتح کرد. تمام پیشرفت‌ها و رشد در جامعه حاصل وحدت و امنیت است. بنابراین دشمن از این وحدت واهمه دارد و سعی می‌کند با ایجاد شبهه و شبکه‌های مختلف برای دو گروه، از طریق روایات جعلی؛ نسبت به همدیگر بدبینی ایجاد کنند. لازم است که علما و فقهای دو گروه شیعه و سنی، ضمن رد کردن این شبکه‌های مجازی و ماهواره‌ای، توطئه دشمن را تبیین کنند محبت‌ها را عملی نشان دهند تا دنیا بفهمد اگر اختلاف نظری میان شیعه و سنی وجود دارد، این اختلاف نظر باعث رشد دین آن‌ها می‌شود و نه سبب تفرقه و تعصبات سخت.

برای امام صادق (ع) شیعه و سنی فرقی نداشت

یکی از پیشتازان وحدت درمیان مذاهب اسلامی، حضرت امام صادق (ع) است. دوران امامت پیشوای ششم شیعیان از نظر ساختار سیاسی و اجتماعی به گونه ای رقم خورد که فرصت و فضا برای فعالیت علمی و فرهنگی برای امام و یارانش فراهم شد. ضعف خلفای اموی و سقوط سلسله امویان، روی کار آمدن عباسیان با شعار حمایت از اهل بیت پیامبر(ص) موجب شد تا سخت گیری هایی که در دوران امامان پیشین برای فعالیت های اجتماعی و فرهنگی وجود داشت، کمتر و فرصت مناسبی برای جبران خلأ عملی و فرهنگی در جامعه فراهم شود. امام صادق(ع) با تکیه بر سیاست حکیمانه تقیه به جای مبارزه مسلحانه، از فرصت و ظرفیت به وجود آمده برای تعالی اندیشه امت اسلام بهره جست و مسجد مدینه را به محفل علمی تبدیل کرد. طالبان علم و اندیشمندان مختلفی از اقصی نقاط جهان برای علم آموزی به مکتب جعفری مراجعه کردند و دانش آموختگان مدرسه امام صادق منادی اندیشه آن حضرت در سرزمین های مختلف شدند. دانشگاه جعفری یک سیاست فرهنگی مهم برای نشر مبانی کلامی شیعی بود.

همه عاشقان محمدیم

آیت ا... محمد هادی یوسفی غروی؛ استاد محقق و مورخ معاصر و از عالمان حوزه علمیه قم است كه در موضوعات مختلفى چون فقه و اصول، تاريخ و حديث، تخصص داشته و آثار متعددى را در حوزه علوم اسلامى تدوين كرده است.وی در گفت و گو با جام جم درباره روش امام صادق(ع) در بسط و گسترش اسلام در دوران خود می گوید: امام(ع) حوزه علمیه ای را که ائمه پیش از ایشان آغاز کرده بودند، تکمیل کرد و افق های گسترده تری پیش روی آن گشود. دانشگاه جعفری توده های تشنه از سرزمینهای مختلف اسلامی را به سوی خود جذب و خلأیی که امت در آن زمان از آن رنج می برد را جبران کرد. خدمات علمی امام در مدرسه و دانشگاهی که موسس آن بود رمز پیشرفت فکر و اندیشه در جهان اسلام است. این دانشگاه ویژگی هایی دارد که با سایر مراکز علمی متفاوت است.

اولین ویژگی این بود که امام برای تعلیم و تربیت دانشجو دست به انتخاب نزد. بلکه درمرکز علمی به روی همه دوستداران علم باز بود. برای امام شیعه و سنی تفاوتی نداشت. چنانچه ائمه اهل سنت در کلاس درس امام حاضر می شدند. حتی مخالفین امام از تحصیل علم محروم نشدند. کسانی که منکر امام و امامت او بودند محصل مدرسه جعفری شدند و از محضر آن حضرت بهره بردند. دومین ویژگی دانشگاه امام صادق(ع) این بود که بسیاری از رشته های معرفت اسلامی و علوم انسانی را به دانشجویان آموزش می داد. آن حضرت اهمیت ویژه ای به قرآن، سنت، فقه، تاریخ، عقیده، کلام و فلسفه اسلامی می داد. همچنین به علوم دیگر مانند ستاره شناسی، پزشکی، جانورشناسی، گیاه شناسی، شیمی و فیزیک نیز اهمیت خاصی داده و در این زمینه ها نیز شاگردانی تربیت کرد.

ویژگی دیگر اینکه دانشگاه جعفری هیچگاه وابسته به هیچکدام ازدولت های وقت نبود، هیچگاه به سیاستهای دولت های حاکم آلوده نشد و هیچگاه ابزار خدمت حاکمان نبود. از همین رو امت اسلام با دیدن استقلال این دانشگاه، آن را برآورنده آمال و آرزوهای خود می دانستند، چرا که می دیدند در رأس این دانشگاه، وارث علم پیامبر اکرم(ص)، بزرگ پرچمدار تفکر محمدی، ابوعبدالله جعفر بن محمد صادق(ع) نشسته است. کسی که موضع گیریها و استقامت او مشهور بوده و به خاطر اخلاق والایی که داشت به صادق ملقب شد. او هیچگاه در برابر سیاست حکام منحرف از خود سستی و نرمش نشان نداد.

دانشگاه جعفری، دژ فکری دوستداران حقیقت

آیت ا... یوسفی غروی، دانشگاه امام صادق را به دژ سیاسی و فکری برای طالبان حقیقت و کسانی که احساس مسئولیت کرده و می خواستند از وادی گمراهی جریانات سیاسی و فکری رهایی یابند، تشبیه کرده و می گوید: در دانشگاه آن حضرت شیوه صحیح تفکر آموزش داده می شد. آموزش های امام صادق مبتنی بر اندیشه، اصالت و توانایی علمی شاگردان بود. اینها از مهمترین بنیان های شیوه آموزشی و پرورشی دانشگام امام به شمار می آمد چنانچه از دانشگاه امام صادق(ع) سمبل های علم و استقامت فارغ التحصیل شدند. کسانی که به خدمات دینی به جامعه، نوآوری در تخصصهای مختلف علمی و موفقیت در عرصه دعوت و اصلاح بین مردم در جامعه معروف شدند. به گونه ای که منتسب بودن به دانشگاه آن حضرت یکی از افتخارات بزرگ به حساب می آمد و می بینیم عدد دانشجویان این دانشگاه به چهارهزار نفر رسیده بود. دانشگاه امام صادق بعدها گسترش یافت و شعبه های مختلفی در کوفه، بصره، قم و مصر از شاگردان آن حضرت دایر شد. دانشگاه امام فعالیتهای خود در عرصه دانشگاه را جدای از فعالیتهای خود در حرکت انقلابی و سیر تغییر و تحول جامعه قرار نداده بود، بلکه این دانشگاه نیز قسمتی از برنامه اصلاحی آن حضرت بود. این دانشگاه بستر مناسبی برای تربیت افراد صالح و دنباله حرکت عام آن حضرت برای تربیت امت بود. به علاوه نتایج سیاسی مثبتی که این دانشگاه در تربیت مهره های موثر سیاسی داشت و کادر علمی که در مدرسه آن حضرت تربیت شدند همان کسانی بودند که در تمام فعالیتهای خاص امام شرکت داشتند.

این عالم دینی در ادامه با بیان اینکه از نظر معرفتی و دینی، دانشگاه امام صادق ارتباط مستقیم با منابع معرفت یعنی قرآن و سنت داشت، اضافه می کند: در هیچ عصر و زمانی مثل و مانندی برای آن یافت نمی شود. امام صادق اشتیاق شدیدی داشت که در این دانشگاه در امر تدوین حدیث و حفظ مضمون آن فعالیت گسترده ای صورت گیرد چرا که در گذشته ای نه چندان دور حدیث نبوی دستخوش نابودی، تحریف و استفاده ابزاری سیاسی شده بود، هرچند ائمه ما برای حفظ احادیث نبوی از هیچ کوششی فروگذار نکردند. اما در دوره امام صادق این کار رسمیت یافت. در دانشگاه امام صادق اهمیت فراوانی به تدوین و نگارش کتاب داده می شد و یکی از ویژگی های آن دانشگاه، نشر و پرورش و پیشرفت علم و کتابت بود. امام دانشجویان خود را به نوشتن تشویق می کرد و ضرورت تدوین و نوشتن کتاب را به آنان گوشزد می فرمود. آن حضرت فرموده اند کتابهایتان را حفظ کنید چرا که شما به زودی به این کتابها نیاز خواهید یافت.

امام دانشجویان خود را به خوب درس خواندن و مباحثه دستور می داد. آن حضرت به محمد بن عمر جعفی فرموده است دانش خود را بنویس و در میان برادرانت پخش کن و چون از دنیا بروی برای فرزندانت کتاب به ارث و یادگار بگذار که زمانی بر مردم خواهد رسید پرآشوب که مردم جز با کتاب هایشان با چیز دیگری انس نخواهند گرفت. میراث این توصیه عالمانه امام کتابت و تدوین اصول چهارصدگانه ای است که اولیت مجموعه حدیثی شیعه امامیه است.

امام صادق، پایه گذار کرسی های آزاد اندیشی

توجه حضرت امام صادق به پرورش و تکامل اندیشه اسلامی، یکی دیگر از محورهای بحث این کارشناس علوم دینی است. او می گوید: امام تخصص های علمی مختلفی را برای مخاطبان خود در نظر گرفت و از این منظر به رشد اندیشه ها و تعالی فکری جامعه کمک کرد. در دانشگاه جعفری به اهمیت تخصص و نقش آن در بالندگی و تکامل اندیشه توجه می شد. امام می دانست که تخصصی شدن علوم نقش مهمی در به کارگیری نیروهای دانشگاهی در جامعه خواهد داشت. از این رو با تخصصی کردن آموزش، نتایج آتی دانشگاه را متنوع ساخت. امام صادق دانشجویان خود را به سوی تخصص علمی راهنمایی می کرد. آن حضرت شخصا بر امر دانش آموزی آنان اشراف داشت. اشکالاتی که در ضمن کار بوجود می آمد را حل می کرد و حرکت علمی دانشگاه را به پیش می برد. توجه امام به علوم مختلف، نوعی ارشاد و راهنمایی و انگیزه دادن برای پیشروی انسان در این علوم است.
علاوه براین مبارزه امام اندیشه ها و اقفکار انحرافی مانند غالیان که یک گروه افراطی برخاسته از دل شیعه بودند، کاملا عالمانه و براساس تفکر و مبتنی بر اعتقادات اسلامی بود. امام صادق با تکیه بر قرآن و سنت نبوی فهم دین را برای ما به تصویرکشید تا در دام انحرافات عقیدتی گرفتار نشویم.

ما باید در مسیر جهاد علمی امام صادق قدم بگذاریم و در حد توان از علوم آن حضرت استفاده کنیم تا جامعه از انحرافات در امان باشد و مسیر تعالی علمی برای جوانان ما آماده شود.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها