وی این حرفها را پس از مهدی پیرهادی، رئیس کمیسیون محیط زیست شورای شهر پایتخت زده بود، کسی که از خشک و قطع شدن ۱۸۷درخت در مجموعه ورزشی انقلاب تهران سخن به میان آورده بود. آن هم در عرض فقط یکسال. و این درست همزمان با اظهارات ناصر امانی، یکی دیگر از اعضای شورا بود که از درختکشی در بوستان گلریز منطقه۱۹ و خشکیدگی درختانی که هیبتی تام داشتند، صحبت کرد. همه این اتفاقات تازه است، نسخهای داغ از اتفاقات بیاتشدهای همچون قطع درختان در محله چیذر و پس از آن سربری درختان در دانشگاه الزهرا که پروندهشان در رسانهها باز میشود ولی سرانجامشان در سکوت مسئولان و متولیان گم میشود.
درختان بخت برگشتهای که عمدا خشک و بریده میشوند اما شانس میآورند و داستان مرگشان رسانهای میشود دستکم این فرصت را مییابند که یک دادخواهی هرچند هیجانی و زودگذر برایشان انجام شود. مثل بحث داغ مربوط به خشکاندن حدود ۳۵درخت چنار در خیابان پاسداران تهران که هنوز عکسهایش دست به دست میچرخد و همچنان بهانه سرچ دوستداران محیطزیست است.
درختها را مزاحم میبینند
در این روزها که خبر خشکاندن موذیانه درختان، قطع بیسروصدای آنها و ساختوساز در زمینهایی که به همین بهانه از درختان خالی شدهاند، موضوعاتی همچون سکوت متولی فضای سبز شهر و البته بیواکنشی نهادهای نظارتی تاملبرانگیز است. اکنون شهر مانده است و سنت قدیمی درختکشی در تهران که مهدی چمران در گفتوگو با «جامجم» آن را اینگونه توصیف میکند: «خیلیها به باغ و درخت بهعنوان دشمن نگاه میکنند و با بغض و کینه به آنها مینگرند و در این فکرند که چطور از شرشان خلاص شوند.» البته وقتی چمران به سوالات ما پاسخ میداد سناریوبودن قطع درختان در پایتخت را قبول نداشت و میگفت: «امسال بهجز محله محمودیه که خشکاندن درختانش صحت داشت اتفاق خاص دیگری رخ نداده و چهبسا موضوعاتی که امروز مطرح میشود، پس از بررسیها قدیمیبودنشان محرز میشود». اما خشکاندن و قدیمیبودن قطع درختان نمیتواند از زهر موضوع بکاهد و تیزیاش را کم کند چراکه مرگ هر درخت آن هم با بهانههای سودجویانه یک نمره منفی در کارنامه مدیریت شهری و یک قدم نزدیکشدن به نابودی ریههای شهر است.
تا طرح جامع نباشد همین است
اما همه کارشناسان و صاحبنظران مثل رئیس شورای شهر تهران موضعی ملایم ندارند و در موضوع قطع درختان شهر نیمه پر لیوان را نمیبینند. آنها حتی مثل مهدی چمران به ما نمیگویند که تعرض به درختان خیابان خیلی کم پیش میآید و اگر بیاید هم طبق قانون برای عاملانش جریمههای سنگینی بریده میشود. یکی از این کارشناسان که طراح بوستان آبوآتش تهران و کارشناس شهرسازی است در ابتدای گفتوگو به ما گفت قرار است حرفهایی بزند که ممکن است گریهمان درآید و ما که رخصت دادیم ریشه ماجرای قربانیشدن درختان را با بازیگری شهرداریها بهعنوان نقشاول برایمان تشریح کرد. مهرداد مالعزیزی به ما گفت: «علت اینکه همواره شاهد خشکاندن و قطع درختان در شهرهای بزرگ و کوچک کشور و قربانیشدن این موجودات زنده برای ساختوسازها هستیم این است که قانون جامع فضای سبز نداریم بنابراین هیچ درختی در کشور شناسنامه و کد بهرهبرداری ندارد و چون متولی دلسوز، پیگیر و قانونمند نیز معمولا در تشکیلات فضای سبز شهرها کم است درختان بهراحتی ازبینمیروند و هنگام صدور پروانه ساخت نادیده گرفته میشوند.»
به گفته او، در طرحهای جامع، حفاظت از فضای سبز در کنار تمهیدات ترافیکی، آموزشی، درمانی و بهداشتی و تفریحی دیده میشود ولی چون این طرح وجود ندارد فقط تراکمفروشی در شهرها مورد توجه قرار میگیرد که شهرداریها را هرچهسریعتر به پول میرساند.
البته وقتی این موضوع را با رئیس شورای شهر تهران در میان گذاشتیم او گفت که شورای شهر تهران همواره و نظام بیش از ۴۰سال است که به فضای سبز توجه دارد اما اینکه همه درختان شهر قرار باشد شناسنامهدار شوند گرچه خیلی خوب است اما شاید برای همه درختان قابل عملیاتیشدن نباشد یا اگر باشد در طول زمان میسر شود.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد