با گذری به وضعیت روستاها در استانهای مختلف ایران مشخص میشود که یکی از خلاهای اساسی این مناطق، کمبود مطالعات و تحقیقات و ضعف شناخت در مورد آنهاست؛ بنابراین با توجه به پیچیدگی مناطق روستایی نیاز عمیق به شناخت افزونتر آنها به منظور اتخاذ تصمیمات خردمندانه آشکار میشود.
از چند سده اخیر و با رشد پرشتاب صنعت و فناوری در جهان، عقبماندگی مناطق روستایی بیشتر عیان شده است. از آنجا که عموما روستاییان نسبت به شهرنشینان دارای درآمد کمتری هستند و از خدمات اجتماعی پایینتری برخوردارند، فقیرتر و آسیبپذیرتر هستند. همین اتفاق بعضا منجر به مهاجرت روستاییان به سمت شهرها میشود که علت این امر نیز پراکندگی جغرافیایی روستاها، نبود صرفه اقتصادی برای ارائه خدمات اجتماعی، حرفهای و تخصصینبودن کار کشاورزی و کمبودن بهرهوری در این حوزه، محدودیت منابع ارضی مقابل رشد جمعیت و نبود مدیریت صحیح مسئولان است. حالا برای رفع مشکلات در مناطق مولد یا همان روستاها به شناخت دقیق مسائل مربوط به آنها نیاز است.
یکی از اهداف کلان توسعه در اغلب کشورها و همچنین ایران، کاهش بیکاری و توسعه فعالیتهای شغلی است. بر همین اساس با اینکه گسترش و عمران روستایی در چند دهه اخیر یکی از دغدغههای اصلی به شمار میآمده، اما چندان به نتیجه نرسیده است. گر چه از ابتدای قرن حاضر، تلاشهای پراکندهای برای توسعه روستایی آغاز شده و در تدوین برنامههای عمرانی کشور نیز تا حدودی مورد توجه قرار گرفته است، اما تغییر و تحول در جامعه روستایی با انقلاب اسلامی ابعاد گستردهتر و عمیقی یافت. باید در نظر داشت توسعه روستایی به معنی حفظ یا گسترش روستا نیست و نباید چنین تصور شود که با توسعه روستایی میخواهیم این مناطق را گسترش دهیم یا حفظ کنیم. توسعه روستایی را باید همان بازسازی روستا بدانیم. بازسازی روستا از دیدگاههای فکری، اندیشهای، آموزشی، تکنولوژی و تولید که در نهایت این امور را باید توسعه اقتصادی انجام دهد و در یک کلام در این باره باید گفت، توسعه فرآیند نوسازی و بازسازی جامعه براساس اندیشهها و باورهای تازه.
در حال حاضر باید دید فرآیند توسعه که خود ناشی از فرآیند تحول فکری و اندیشهای و نهادسازی است و سامانهای تازهای به زندگی میبخشد چه ارتباطی با توسعه روستایی به معنای مورد اشاره دارد. آنچه امروزه در مورد توسعه در مناطق روستایی مطرح میشود، توسعه پایدار است. توسعه پایدار توسعهای است که بتواند نیازهای کنونی بشر را تامین کند بدون آن که توانهای محیطی و زیستی نسلهای آینده را در تامین نیازهایشان به مخاطره اندازد و هدف اصلی آن، تامین نیازهای اساسی، بهبود و ارتقای سطح زندگی برای همه، حفظ و اداره بهتر اکوسیستمها و آیندهای امنتر و سعادتمندانهتر بیان میشود.
اساسا حوزههای روستایی به عنوان قاعده نظام سکونت و فعالیت ملی، نقش مهمی در توسعه ملی ایفا میکند، چرا که توسعه پایدار سرزمین در گرو پایداری نظام روستایی به عنوان زیرنظام تشکیلدهنده نظام سرزمین است و پایداری فضاهای روستایی در ابعاد مختلف میتواند نقش موثری در توسعه منطقهای و ملی داشته باشد.