گزارش «جام‌جم» از لزوم اصلاح سیاست‌های کلان تجارت انرژی کشور

جایگزینی گاز با صادرات نفت

تصمیم‌گیران برای تعیین راهبردهای تجارت انرژی کشور، تاکنون یک پیش فرض قدیمی و کهنه داشته‌اند: «صادرات نفت این امکان را به کشور می‌دهد تا در مناسبات جهانی انرژی، اثرگذار بوده و همچنین تحت تحریم قرار نگیرد.»
تصمیم‌گیران برای تعیین راهبردهای تجارت انرژی کشور، تاکنون یک پیش فرض قدیمی و کهنه داشته‌اند: «صادرات نفت این امکان را به کشور می‌دهد تا در مناسبات جهانی انرژی، اثرگذار بوده و همچنین تحت تحریم قرار نگیرد.»
کد خبر: ۱۳۶۶۵۴۳

با همین ذهنیت است که بیشتر تحلیل‌های افراد کلیدی به بن‌بست می‌خورد. با وجود این ایران در دو دوره تحریم، به راحتی کنار گذاشته‌شد که ریشه این موضوع به ساختار یکپارچه بازار نفت و تغییر وضعیت بازار انرژی جهان پس از انقلاب شیل نفت آمریکا و امکان چشم‌پوشی از سهم ایران باز می‌گردد البته تجربه دو دور تحریم نشان می‌دهد این ذهنیت به صورت برعکس عمل کرده و اقتصاد ایران را در گرداب بدی گرفتار کرده‌‌است.

ایران با توجه به چنین وضعیتی دو انتخاب دارد: یا باید از ضرورت و مزایای حضور در بازار تجارت جهانی انرژی چشم بپوشد یا به دنبال گزینه جایگزین برای تجارت نفت خود باشد.

گزینه نخست عملا امکان‌پذیر نیست پس باید تغییر بنیادین در راهبرد انرژی ایجاد کرد تا صادرات گاز طیبعی بیشتر از گذشته مورد توجه قرار گیرد. صادرات گاز از محدودیت صادرات نفت برخوردار نیست و تجربه تاریخی نشان داده که گاز برعکس نفت هیچ‌گاه با چالش تحریم مواجه نبوده‌است. نفت و گاز یک تفاوت بزرگ دیگر هم با هم دارند.

صادرات نفت و فرآورده‌های نفتی از نظر اقتصادی آورده خوبی برای کشور دارند ولی به همان میزان قابل تحریم هستند؛ زیرا جایگزین‌های بسیاری برای آن وجود دارد درست برعکس گاز که هم اقتصادی بوده و هم امنیتی است و بازیگران منطقه‌ای و محدودی دارد؛ بنابراین اگر ایران در بلندمدت به کشوری با حجم تجارت گاز بالا و هاب گازی منطقه تبدیل شود، ضمن مصون‌سازی کشور در مقابل تحریم، قدرت سیاسی خود به ویژه در سطح منطقه را تثبیت می‌کند.

سه پیش‌نیاز اصلی

برای تحقق راهبرد تجارت گاز، چند پیش‌نیاز باید تامین شود. اولین پیش نیاز، ایجاد اجماع بین تصمیم‌گیران کلان کشور بر سر این موضوع و تغییر سطح تصمیم‌گیری این امر از سطح وزارت نفت به سطح مجامع بالادستی تصمیم‌گیری سیاست خارجی کشور است.

دومین پیش‌نیاز هم به استفاده از ظرفیت مجمع کشورهای صادرکننده گاز (GECF) و همکاری با کشورهای عضو از جمله قطر و روسیه برای توسعه تجارت گاز مربوط می‌شود.

سومین پیش‌نیاز هم ایجاد ظرفیت برای صادرات گاز است. ایران علاوه‌بر این‌که باید به تجارت گاز بپردازد (واردات از کشورهایی نظیر ترکمنستان، قطر و آذربایجان و صادرات به مقاصد صادراتی) بایستی خود نیز حجمی از گاز تولیدی‌اش را صادر کند تا بتواند به حجم قابل توجه تجارت گاز دست یابد.

لازمه این امر با توجه به کسری تراز گاز کشور، از یک‌سو افزایش تولید گاز و از سوی دیگر ضرورت بهینه‌سازی مصرف گاز است.

نکته مهم در این بخش آن است که تجارت گاز (و به طور خاص صادرات گاز) به افزایش تولید گاز و بهینه‌سازی مصرف گاز کمک می‌کند؛ چرا که با توجه به قیمت پایین گاز در داخل، توجیه اقتصادی برای توسعه میادین گازی در کشور وجود ندارد؛ زیرا عایدی میدان به گونه‌ای نیست که سرمایه‌گذاری را توجیه کند.

همچنین دلیل اصلی محقق نشدن طرح‌های بهینه‌سازی مصرف،نبود توجیه اقتصادی به دلیل پایین بودن قیمت گاز در داخل است. حال اگر کشور بتواند قرارداد صادرات گاز به فرض با کویت یا ترکیه (افزایش حجم صادرات) منعقد کند، از محل این عایدی، طرح‌های توسعه میدان در بالادست و بهینه‌سازی در سمت مصرف را اقتصادی می‌کند.

تایید تحریم ناپذیری

هرچند بسیاری از کارشناسان معتقدند باید به سمت تغییر ریل سیاست تجارت انرژی حرکت کرد اما برخی دیگر دو شبهه را مطرح می‌کنند که پاسخ روشنی دارد.

نخستین شبهه درباره انتقال پول گاز است که گفته می‌شود به دلیل تحریم‌ها گازبهای ایران پرداخت نمی‌شود.

کسانی که این شبهه را مطرح می‌کنند، با تایید این‌که صادرات گاز کشور به صورت رسمی به عراق و ترکیه مشمول تحریم نشده، به صورت ضمنی تایید می‌کند پول صادرات گاز به ترکیه در دور اول و دوم تحریم بدون مشکل بازگشته‌است.

با وجود این، مخالفان صادرات گاز، روی عراق دست گذاشته و می‌گویند چرا مطالبات گازی ایران از عراق در دسترس نیست.

در پاسخ اما باید گفت بازگشت پول صادراتی یک فرآیندمالی - بانکی و مجزا از بحث مطرح شده در مورد اولویت تجارت گاز نسبت به نفت است.

چرا‌که در فروش نفت نیز مساله بازگشت پول ایران (به‌عنوان مثال از کره‌جنوبی) با مشکل جدی مواجه بوده و گاز و نفت در این مساله با یکدیگر مشترک‌اند.

عراق، کشوری خاص

سیستم بانکی عراق مشخصا در اختیار آمریکا بوده و تمامی درآمدهای عراق از محل فروش نفت، از کانال آمریکا عبور می‌کند؛ لذا طبیعی است آمریکا در این موضوع مقاومت کند.

ذکر این نکته خالی از لطف نیست که بدانیم در سطح ابزارهای حکمرانی، مواجهه ایران با آمریکا در عراق، گرچه آمریکا توانسته‌است سیستم بانکی عراق را در اختیار بگیرد ولی در مقابل، ایران با صادرات گاز به عراق، توانسته‌است یک موازنه با آمریکا برقرار کند که بسیاری از معادلات سیاسی- امنیتی را برای ایران تسهیل کرده‌است.

نکته سوم این‌که گرچه بازگشت پول از عراق با چالش‌هایی مواجه شده اما عراق به دلیل وابستگی به گاز ایران، توانسته‌است مجوزهایی از آمریکا در این موضوع بگیرد ( آمریکا ناچار شده‌است این مجوزها را بدهد) و بخش عمده مطالبات ایران تاکنون بازگشت داده شده‌است.

وحید حاجی‌ پور - گروه اقتصاد روزنامه جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها