زن جوان وقتی روبهروی قاضی قرار گرفت، درباره ماجرای زندگیاش گفت: شش سال است ازدواج کردهام. اوایل وقتی ازدواج کردیم، من سرکار میرفتم و درآمدم خوب بود. ولی بهرام دوست نداشت من کار کنم. آنقدر به من گفت و در گوشم خواند و بهانه گرفت، تا بالاخره سال گذشته استعفا کردم و دیگر سرکار نرفتم. نمیخواستم دیگر با شوهرم بحث داشتهباشم. به حرفش احترام گذاشتم. ولی اشتباه کردم. از وقتی که سرکار نمیروم و درآمدی ندارم، بهرام مرتب سر هر مساله مالی از من بازخواست میکند. هر بار میخواهد به من پول بدهد، صد تا سوال میپرسد؛ در صورتیکه من از اینکار متنفرم و بارها به او گفتهام. ولی به حرفهای من اهمیتی نمیدهد و باز کار خودش را میکند. چند روز پیش میخواستم به آرایشگاه بروم و از بهرام پول خواستم. او ناگهان از کوره در رفت و سرم فریاد کشید. شروع کرد به داد و بیداد و ناسزا گفتن؛ خیلی شوکه شدهبودم. میگفت چرا باید مرتب به آرایشگاه بروی و کلی پول بدهی. وقتی این کار را کرد، دیگر از او متنفر شدم. از آن روز به بعد دلم نمیخواهد بهرام را ببینم. او مرا تحقیر کرد. در صورتیکه من برای خودم درآمد داشتم و در این مواقع نیازی به او پیدا نمیکردم. ولی خودش از من خواست کار نکنم. حالا که کار نمیکنم مرا اینطور محتاج خودش کردهاست و مرتب مرا تحقیر میکند. برای همین دیگر نمیخواهم در کنار این مرد زندگی کنم.
هزینه الکی میتراشد
در ادامه شوهر این زن نیز به قاضی گفت: آقای قاضی، همسرم دروغ میگوید. من همیشه از او حمایت کردهام و هیچ وقت نگذاشتهام احساس کمبود کند. هر بار بدون اینکه خودش بگوید برایش پول واریز کردم. در این مدت همیشه من بودم که به حرفها و خواستههایش اهمیت دادهام ولی او زیادهروی میکند. هر هفته به آرایشگاه میرود. هزینه آرایشگاه هم که سرسام آور است. حتی یک مهمانی ساده هم که میخواهد برود، باز هم باید در آرایشگاه آماده شود. هر بار هم کلی پول خرج میکند. بارها به او گفتم این هزینهها الکی است و با این وضعیت گرانی باید کمی مراعات کنیم؛ ولی او با من لجبازی میکند. چون به او گفتم سر کار نرود، میخواهد با من لج کند. برای همین هزینه الکی برایمان میتراشد. هر هفته که نباید به آرایشگاه برود. برای همین من عصبانی شدم و دیگر نتوانستم این رفتارهایش را تحمل کنم. او هم حالا این موضوع را بزرگ کرده و میخواهد زندگیمان را نابود کند.
در پایان قاضی سعی کرد این زوج را از جدایی منصرف کند. او آنها را به یک مرکز مشاوره خانواده معرفی کرد تا شاید مشکل و اختلافشان حل شود.
طلاق، آخرین راه حل است
سارا شقاقی، روانشناس در این خصوص میگوید: طلاق یکی از راهکارهای نهایی در زندگی زناشویی است. یعنی زن و شوهر باید در آخرین مرحله به فکر طلاق بیفتند؛ وقتی دیگر راهحلی ندارند، نه اینکه با کوچکترین مشکل بحث جدایی و طلاق را پیش بکشند. زن و شوهر اگر زندگی خود را دوست دارند و میخواهند آنرا حفظ کنند، نباید به طلاق فکر کنند. آنها باید زندگی مشترک را به صورت اصولی حفظ و آن را مستحکم کنند. در این میان گاهی اوقات زن و شوهر علاقهای به زندگی مشترک و همسر خود ندارند یا بهواسطه مشکلات و مسائل پیش آمده تصمیم به جدایی گرفتهاند. به نظر من باز هم بهتر است در چنین شرایطی پیش از جدایی، از مشاوره طلاق بهرهمند شوند. اینکار باعث میشود حتی در صورت طلاق، بهترین اقدام ممکن صورت پذیرد. زوجها میتوانند با مراجعه بهموقع نزد یک روانشناس و مشاوره خوب، به اصلاح زندگی خود بپردازند و از بروز طلاق و جدایی جلوگیری کنند. گاهی اوقات بعضی از مشکلات کوچک باعث میشود به مرور زمان زن و شوهر دچار طلاق عاطفی شوند و دیگر میلی به ادامه زندگی مشترک در کنار یکدیگر نداشتهباشند. برای همین بهتر است زوجها هنگام بروز مشکل و اختلاف، به جای طلاق به فکر یک مشاوره خوب بیفتند و طلاق را آخرین راهحل بدانند.
سیما فراهانی - ضمیمه تپش روزنامه جام جم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد