سبحان اکرامی، گوینده و دوبلور
باید بانوان مناطق محروم را دریابیم
سبحان اکرامی که گویندگی رئالیتیشوی «بریمبسازیم» را بهعهده دارد از حضورش در این مجموعه و خاطراتش با مردم اقصینقاط ایران صحبت کرده است.
من با دوستان سازنده برنامه رئالیتیشوی «بریم بسازیم» از گذشته و از برنامه «ضدگلوله» آشنایی هستم. در برنامه ضدگلوله نریشن برنامه بسیار جدی خوانده میشد تا خدایناکرده به کسی برنخورد اما در همان برنامه هم از قسمت چهارم به بعد به این نتیجه رسیدیم که کمی فضای خشک را بشکنیم و در نریشنها و نوشتار متن کمی نرمتر، دوستانهتر و خودمانیتر صحبت کنیم تا مخاطب با برنامه همراه شود.
نگاه درست و بدون تکلف به مخاطب
در برنامه بریم بسازیم و در فصل سوم دعوت به همکاری شدم. سعی کردیم در این فصل برنامه با همان فضای درست نگاه به مخاطب، بدون تکلف، صدافروشی، خیلی نرم و روان و خودمانی با مردم همراه شویم و شوخیها هم در دایره ادب باشد. تمام سعی ما این بود که شوخیها به گونهای نباشد که به کسی بربخورد و ناراحت شود. به نظرم و با توجه به صحبتهایی که هنگام تدوین صورت گرفت فکر میکنم برنامه و نوع بیان نریشنها مورد قبول مخاطبان واقع شود.
رسیدن به تکامل
اگر قرار است که به مشکلات خانوادهها در مناطق محروم و روستایی برسیم حتما باید از بانوان عزیز در این نوع برنامهها استفاده کنیم. واقعا جای بانوان بهعنوان یک از بازوهای کار جهادی در این برنامه خالی بود که در فصل سوم با اضافهشدن بانوان و حتی بچههایی که در این برنامه حضور دارند بریم بسازیم به تکامل رسیده است. حضور بانوان گفتمان را کامل میکند و فکر هوشمندانهای پشت ایده حضور بانوان در این فصل بوده و در نهایت هم این برنامه را به موفقیت بیشتری میرساند.
ماجرای زنی که دستش را از دست داده بود
بیشتر محرومان این مناطق بانوان بودند. خانمی بود که دست خود را بهخاطر رفتن روی مین از دست داده بودند و نمیدانست که باید به بنیادشهید مراجعه کند و بهدلیل معلولیت زندگی سختی را پیش رو داشت و در کپر زندگی میکرد. دوستان ما این خانم را راهنمایی کردند تا با مراجعه به بنیاد شهید بهدنبال پیگیری ثبت جانبازی خود برود تا از مزایای آن بهره ببرد. او توانست کارت جانبازی خود را دریافت کند. خانمی دیگر که همسرش درگیر بیماری بود و در شرایط بسیار سختی زندگی میکرد و بانویی که کارآفرین بود و چند بانوی دیگر را هم در کنار خود داشت اما ایجاد رابطه بین تولید و بازار را بلد نبود و به همین دلیل نمیتوانست محصولات خود را با قیمت خوب و معقول در بازار عرضه کند. بچهها در برنامه بریم بسازیم باعث رونق کار این بانوی کارآفرین شدند و او را به بازار معرفی کردند. در این فصل از برنامه سعی کردیم به این عزیزان کمک شود تا بتوانند مشکلاتشان را حل کنند. بهواقع بانوان در این مناطق بیشترین آسیب را متحمل شده و میشوند و نیاز به کمک دارند. در نهایت باید گفت حضور بانوان بهعنوان اعضای تیم بریم بسازیم توانسته و میتواند این مشکلات را برای بانوان مناطق محروم کمی آسانتر کند.
مصطفی آتشسرا ، کارگردان
فضای ما خانوادگی است
آتشسرا، دیگر کارگردان مجموعه «بریم بسازیم» درباره انتخاب شرکتکنندهها، فضای کار و دغدغههایش گفته است.
در سری اول از برنامه رئالیتی شوی بریم بسازیم، چهار نفر انتخاب شدند به روستاها و مناطق مختلف بروند تا اگر کاری از آنها برای کمک به اهالی روستا و مناطق محروم برمیآمد، انجام دهند. این ایدهای بود که فصل اول برنامه با آن شکل گرفت و در اولین سفر به روستای خاوه در نزدیکی ورامین سفر کردیم. روستایی در نزدیکی پایتخت که از موقعیت گردشگری خوبی هم برخوردار بود. تیم برنامه بریم بسازیم در اولین فصل این برنامه به خاوه سفر کرد و در حد توان خود کارهای عمرانی و خدماتی در این روستا و برای ساکنان آن انجام داد.
بشاگرد، مقصد فصل دوم بریم بسازیم
برنامه بریم بسازیم در فصل دوم یک مینی فصل سه قسمتی بود که به بشاگرد سفر کرد. طی ۴۰ سال گذشته گروههای جهادی بسیاری در این منطقه حضور داشتند و کارهای عمرانی و خدماتی بسیاری برای این منطقه انجام شده است. پس از سفر به منطقه بشاگرد دیدیم گروه بریمبسازیم در این منطقه نمیتواند کار چندانی انجام دهد؛ مناطقی که به کمکهای گروه ما بیشتر از منطقه بشاگرد احتیاج دارد. به واقع گروههای جهادی که قبل از ما در این منطقه حضور داشتند، کارهای بسیاری انجام داده بودند و مردم تا حدی امکانات خوبی داشتند.
خانواده، محور اصلی
در فصل سوم، تیم ما با تغییر افراد حاضر در گروه و اضافه شدن دو خانواده به تیم بریم بسازیم تصمیم بر این شد تا به شمال استان خوزستان سفر کنیم. در این فصل افراد جدیدی به گروه اضافه شدند و فضای این برنامه کاملا خانوادگی است. با توجه به بودجهای که برنامه بریم بسازیم از مؤسسهای که با همین نام تاسیس شده، دریافت میکند، اگر مشکلی در روستاها و مناطق محروم وجود داشته باشد، بچهها سعی در مرتفع کردن این مشکلات دارند. قبل از اینکه اهالی برنامه بریم بسازیم بخواهند به این مناطق سفر کنند، عدهای از کارشناسان توسعه روستایی به منطقه سفر میکنند و با توجه به نیازهای منطقه، برنامهای را تببین میکنند تا گروه در زمان حضور در این مناطق این کارها را انجام دهد. منفعت جمعی و زمینههای حوزه گردشگری در این مناطق توسط کارشناسان توسعه روستایی مورد بررسی قرار میگیرد و در راستای این نیازها گروه بریم بسازیم طی مدت حضورشان فعالیت خواهند کرد.
اختلاف سلیقهها در خدمت مردم
شخصیتهای ما در بریم بسازیم، خیلی آدمهای متخصصی نیستند و با توجه به ظرفیتهای خود به مردم کمک میکنند و فعالیت دارند. چند شخصیت با نگاه متفاوت در این برنامه حضور دارند که با توجه به تغییر دیدگاهها اما طرحهای کمک به مردم را پیش میبردند. فیلمبرداری و تولید فصل سوم حدود یک ماه به طول انجامید.
مجید عزیزی، کارگردان
حضور خانواده، فرق بارز فصل سوم است
مجید عزیزی، یکی از کارگردانهای رئالیتیشوی بریم بسازیم از حضور خانواده در فصل سوم میگوید. وی اینطور صحبتهایش را شروع میکند.
بزرگترین و مهمترین تغییر فصل سوم رئالیتیشوی بریم بسازیم نسبت به دو فصل گذشته حضور خانواده به عنوان بازیگران اصلی این برنامه است. وی اظهار میکند: یک مرکز نیکوکاری به نام بریم بسازیم فعالیت خود را آغاز کرده است که میتوان کمکهای مردمی را جمعآوری کرد و در راستای فعالیتهای این برنامه به نیازمندان و روستاهای محروم کمک کرد. این موسسه کاملا قانونی است و مراحل تاسیس موسسه نیکوکاری را طی کرده است. این موسسه به این دلیل تاسیس شد که مردم با اطمینان بیشتر و راحتتر بتوانند کمکهای خود را به مردم این مناطق برسانند. این مرکز بهصورت قانونی و حقوقی کمکهای مردمی را به نیازمندان میرساند.
هدف این برنامه در کنار کمکرسانی، توانمندسازی و توسعه روستایی است. در این برنامه قصد داریم با توانمندسازی افراد و منطقه مربوط باعث ایجاد شغل شده و به نوعی کمک کنیم تا خود افراد بتوانند درآمدزایی داشته باشند. در کنار این توانمندسازی بازسازی و ساخت مدارس و اماکن تولیدی هم انجام میشود. زمینه فعالیتهای این برنامه معطوف به یک بخش خاص نمیشود و در هر زمینهای که بتوانیم به مردم منطقهای که در آن حضور داریم، کمک خواهیم کرد. برای انتخاب مناطقی که برنامه در آنجا حضور داشته باشد، سفرهای پژوهشی انجام میشود و زیرساختها و ظرفیت این منطقه مورد ارزیابی قرار میگیرد و قابلیتهای منطقه شناسایی میشود. مردم مناطقی که برنامه به آنجا سفر میکند و همراهی آنها در انتخاب مناطق، بسیار مؤثر است. تمام این بررسیها انجام میشود و بعد برای ساخت برنامه به مناطق مختلف سفر میکنیم. فیلمبرداری و تدوین این برنامه به پایان رسیده و فقط نریشن چند قسمت پایانی باقی مانده که این روزها مشغول اتمام این مراحل فنی در قسمتهای پایانی هستیم.
گفتههای احمد شفیعی، تهیهکننده رئالیتیشو
از خاوه تا بشاگرد
تهیهکنندگی جزو مشاغل سخت محسوب میشود زیرا گروه را باید برای کار هماهنگ کند و مراقبت از محتوا هم داشته باشد. گفتههای احمد شفیعی را در گفتوگو با ما میخوانید.
مسلما برای مخاطبان جالب است بدانند در فصل جدید برنامه «بریم بسازیم» قرار است چه اتفاقاتی را دنبال کنند. در این باره توضیح بدهید.
این فصل، فصل سوم برنامه بریم بسازیم است که در شمال استان خوزستان در شهرستانهای شوشتر، دزفول و شوش تولید شده است. ساختار این برنامه به صورت رئالیتیشو است. در فصل اول چهار جوان به یکی از روستاها به نام روستای خاوه در اطراف ورامین رفتند و با کمک اهالی سعی کردند مشکلات روستا را برطرف کنند. در فصل دوم شرکتکنندههای برنامه به بشاگرد رفتند و در فصل سوم به شمال خوزستان رفتهاند که اقوام عرب و بختیاری در این روستاها سکونت دارند.
پس با این تعریف دغدغهتان انجام کار خیر است؟
دغدغه برنامه انجام کار خیر و در حقیقت کمک به مردم در جهت توانمندسازی و رفع محرومیت و شناسایی مشکلات و ظرفیتهای این روستاهاست. در این فصل از برنامه حسنوحامد، دو کاراکتر فصل اول شرکت نکردند و بهجای آنها افراد دیگری از خانوادههایشان یعنی خواهر حامد و برادر حسن شرکت کردند. همین یکی از تغییرات مهمی بود که در این فصل داشتیم؛ حضور خانمها بهعنوان کاراکتر اصلی شرکتکننده در برنامه، که به همین دلیل در این فصل نگاه ویژهای داشتیم به مسائل زنان و خانواده و معضلاتی که دارند و این مسائل را بررسی کردیم.
مسائلی که در خوزستان بررسی شده، مشکلاتی مثل آب، گردشگری، زراعت، اشتغالزایی و معضلات اجتماعی است و در هر قسمت شرکتکنندهها با کمک اهالی سعی میکنند مشکلات را تا جایی که ممکن است، برطرف کنند. قبل از شروع سفر شرکتکنندهها، مرکز نیکوکاری بریم بسازیم که ثبت شده است، یک سفر پژوهشی برای انتخاب لوکیشن دارد و مسائل روستاهای آن منطقه را احصا میکند و در قالب یک دفترچه در اختیار شرکتکنندهها قرار میدهد. شرکتکنندهها وقتی به سفر میروند، مسائل روستاهای منطقه از قبل در اختیارشان قرار گرفته است. آنها میروند با مردم صحبت میکنند و تصمیم میگیرند که به کدام یک از این مسائل بپردازند. یعنی از قبل کار کارشناسی در زمینه شناسایی معضلات انجام شده و با حضور این بچهها و کمک مسؤولان و مردم سعی میشود که حال مردم بهتر شود.
فصل سوم بریم بسازیم در چند قسمت طراحی و ساخته شده است؟
فصل سوم شامل ۱۰قسمت ۴۵دقیقهای است که روزهای فرد ساعت ۱۱ از شبکه یک سیما پخش میشود.
آیا روند برنامه بریم بسازیم به این صورت است که در هر قسمت به مشکلات یکی از روستاها پرداخته میشود؟
نه مشخصا، مثلا در فصل سوم مجموعا به سه روستا پرداخته شده است که حدودا هر سه قسمت به یک روستا اختصاص دارد. غیر از معرفی این روستاها در شمال خوزستان، ظرفیتهای اقلیمی و گردشگری و اشتغالزایی آنها نیز معرفی شده و با کمک مردم سعی شده که حالشان بهتر و مشکلاتشان کمتر شود.
آیا در حقیقت یک کار جهادی در این برنامه انجام شده یا صرفا یک برنامه بوده است؟
بله در حقیقت کار جهادی بوده اما صرفا محرومیتزدایی نیست و اینگونه نیست که فکر کنیم این روستاها، روستاهای محرومی هستند؛ اتفاقا دو مورد از این روستاها، روستاهای هدف گردشگری و روستاهای برخورداری هستند ولی ماشین برنامه با حضور در این روستا یک نمادی از مشارکت بچههای فعال گروه است که اهل کار خیر و جهادی هستند و سعی میکنند با کمک مردم، حال آنها را بهتر کنند و توسعه روستا در جهت اهداف برنامهها و اسناد بالادستی ادامه پیدا کند. ما در حقیقت روستاها و مناطقی را معرفی کردیم و ظرفیتهایشان را به مردم نشان دادیم و با کمک خود مردم سعی میکنیم مشکلاتشان را زودتر برطرف کنیم.
بازخوردی که از فصل قبلی برنامه دریافت کردید، چطور بوده است؟
خیلی بازخورد خوبی دریافت کردیم و مخاطبان خیلی از این برنامه ایده گرفتند. یکی از مسائلی که ما داریم و در همه جای کشور وجود دارد، این است که راضی و قانع هستیم و با این شیوه زندگی و مشکلاتی که داریم کنار میآییم. مسأله دوم این است که معمولا منتظر دولت میمانیم تا یک نفر و یک بودجهای از مرکز بیاید و بتوانیم مشکلات روستا و محلهمان را حل کنیم، در حالیکه این برنامه با کمک شرکتکنندهها به مردم یاد میدهد که با استفاده از ظرفیتهایی که خودشان دارند و پتانسیلهایی که در محله یا روستایشان وجود دارد، اوضاع روستا و محلهشان را بهتر کنند. یعنی ما سعی کردیم این دو گزینه را پوشش دهیم؛ اول اینکه به وضعیت موجود و با وجود مشکلات راضی نباشیم و دچار روزمرگی نشویم و دوم اینکه منتظر نباشیم که یک نفر از سمت دولت یا از سمت مرکز به کمکمان بیاید، بلکه خودمان با استفاده از ظرفیتها و ارتباطاتی که داریم، اوضاع روستا و محلهمان را بهتر کنیم. این دو هدف اساسی برنامه است.
در فصلهای قبلی «بریم بسازیم» چقدر این اهداف محقق شده است؟
خیلی زیاد، در بازخوردهایی که ازسوی مخاطبان در فضای مجازی داشتیم شاهد بودیم که مردم ایدههای خیلی خوبی گرفتند؛ مثلا شخصی به ما گفت بعد از دیدن این برنامه به این فکر افتاده که زیرزمین خانهاش که سالها خالی و بیاستفاده مانده بود، مرتب کند و یک کسب و کار خانگی راه بیندازد. از این قبیل پیامها بهوفور داشتیم.
آیا واقعا اتفاقات مثبتی هم رخ داده است؟
بله، کارهایی که در این روستاها انجام شده، صرفا عمرانی نیست اما کارهای عمرانی هم انجام شده است، مثلا در فصل اول شرکتکنندهها دیده بودند که پارک روستا برای بچهها مناسب نیست، آن را مناسبسازی کردند و رنگ و لعاب و ظاهرش خوب شد. زمین فوتبال بچهها خوب نبود، یک زمین فوتبال خوب درست کردند. مثلا یکی از روستاها با وجود اینکه روستای هدف گردشگری بود اما اطلاعرسانی خوبی در مورد ظرفیتهای گردشگری آن انجام نشده بود، تابلو برای معرفی روستا نصب کردند و مسیرش را هم درست کردند. یک جای دیگر یک خانمی بود که ظرفیتش را داشت، به او کمک کردند یک آشپزخانه راهاندازی کرد و یک کسب و کار راه انداخت. یک جای دیگر یک خانم دیگری علاقه به تولید فرش داشت، دار قالی و محل مناسب برای این کار را نداشت، به او کمک کردند تا کارگاه قالیبافی راه بیندازد. یک فرد معتادی بود که با کمک همسرش به او کمک کردند تا اعتیادش را ترک کند و با کمک اهالی برایشان یک زمین خریدند.
یک سری مسائل هم وجود دارد که بچهها دیدهاند اما نتوانستند کاری انجام دهند و مشکل را حل کنند؛ مثلا در فصل اول با یک چاه آب مواجه شدند که آبش هدر میرفت، بچهها سعی کردند این مشکل را از مسؤولان آب و فاضلاب روستا پیگیری کنند اما متاسفانه درنهایت به جواب درستی نرسیدند یا در یک مورد میبینند مدرسه روستا مسائلی دارد که میتواند بهسازی شود، مثل رنگ دیوارها، محیط بازی بچهها، سرویسهای بهداشتی و ... که با کمک بچههای همان مدرسه و اهالی روستا بهسازی انجام میشود. مثلا در یک مورد برای بهبود کیفیت اینترنت تلاشهایی انجام میشود. بسیاری از موارد پروسههای کوچکی است که شرکتکننده در زمان شناسایی روستاها و در سفر اولیه پس از گفتوگو با کارشناسان به آنجا میروند و سعی میکنند با کمک اهالی روستا آن مسائل را طی مدت حضورشان در روستا حل کنند و به ثمر برسانند، یعنی در هر قسمت مخاطبان قبل و بعد هر یک از پروژهها را میبینند، مثلا میبینند که مدرسه قبل از ورود شرکتکنندههای برنامه به چه شکلی بوده و بعد با کمک بچههای مدرسه و اهالی روستا به چه شکل درآمده است.
در این برنامه شما فقط پیگیر حل مسائل عمرانی هستید؟
ما در این برنامه علاوه بر مسائل عمرانی، رسیدگی به بسیاری از مسائل اجتماعی را داریم، مثلا در یکی از قسمتهای برنامه با خانمی مواجه شدیم که جانباز بود و طی یک انفجار در زمان جنگ دستش را از دست داده بود ولی پرونده جانبازی او پیگیری و فعال نشده بود. شرکتکنندههای برنامه این موضوع را پیگیری کردند تا پرونده فعال شود. خانم دیگری یک کسب و کار خانگی در حوزه کشاورزی داشت ولی برای اینکه خامفروشی شکل نگیرد و محصولات به صورت فله فروخته نشود، شرکتکنندهها یک صنایع تبدیلی ایجاد کردند برای اینکه محصولات بستهبندی و آماده ارائه به بازار شود. در همین راستا کارگاهی راهاندازی کردند و وامی از کمیته امداد برایش گرفتند تا محصولات بستهبندی و وارد بازار شوند. ما در برنامه این روند را بهصورت کامل میبینیم که شرکتکنندههای برنامه میروند، در جریان نیاز و آرزوی افراد قرار میگیرند و میبینیم که چگونه کمک میکنند. مثلا شخصی وام بگیرد، کارگاهش را بسازد، کسبوکارش را راهاندازی کند و در نهایت به خواستهاش دست یابد. این حرکت و پویایی و اتفاقی که برای روستا و حال مردم میافتد، هم خیلی برای مخاطب انگیزهبخش است و هم به ما الگو میدهد که نباید بنشینیم و با همین ارتباطهایی که داریم، با یک پول مختصر و پیگیری خیرین و ارگانهایی که هست میتوان مشکلات را حل کرد تا حال روستاها، شهرها و محلههایمان بهتر شود.
احمدرضا معراجی - رسانه / روزنامه جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد
درگفتوگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کردهایم