شما برای نوروز امسال با فصل سوم سریال «زیرخاکی» مهمان نوروزی مردم خواهید بود. البته این تجربه را با سریال «دیوار به دیوار» در گذشته داشتید. با این حال فریبرز بیشه در فصل جدید این مجموعه قرار است چطور مردم را در ایام نوروز غافلگیر کند؟
فصل اول «دیوار به دیوار» تجربه خوب و سریال بسیار درجه یکی بود و زمانی هم که پخش شد، با استقبال خوبی مواجه شد. ولی نظرم روی فصل دوم آن خیلی مثبت نیست. با این حال من با بازی در دو فصل این مجموعه که در نوروز دو سال متوالی پخش شدند، تجربه سریال نوروزی برای مخاطبان تلویزیون داشتم. فصل اول سریال «زیرخاکی» هم در ماه رمضان و فصل دوم آن بعد از ماه رمضان روی آنتن رفت و قرار است فصل سوم هم در نوروز پخش شود. در هر صورت داستانهایی است که برای فریبرز اتفاق میافتد و از این رو جذابیتهای خودش را دارد. خوشحالم که دو فصل از این مجموعه مورد استقبال مردم قرار گرفت. من هم مثل بقیه باید منتظر بمانم تا تدوینشده سریال را تماشا کنم. چون لوکیشنهای متعددی داشتیم و باید ببینیم خروجی کار به چه شکل درآمده است. البته با توجه به اینکه در جریان کار بودم، فکر میکنم این سری هم رضایت مخاطب را به همراه داشته باشد.
با توجه به کرونا و اینکه بازیگران مقابل دوربین ماسک نمیزنند، برایتان سخت نبود مدت طولانی در این سریال ایفای نقش کردید؟ از سختیهای کار در این شرایط و لوکیشنهایی که بازی داشتید بگویید. نگران کرونا نبودید؟
در دوران کرونا همه مشاغل با سختیهایی مواجه شدند و همه مردم به نوعی به دلیل این بیماری سختی کشیدند. برای همین ما هم جدا از مردم نبودیم و مثل سایر مشاغل، کار ما هم سختیهای خودش را دارد. بنابراین دوست ندارم راجع به سختیهای این کار حرف بزنم. چون هر چقدر هم که سخت باشد، وقتی سریال پخش میشود و میبینیم که مردم دوست دارند و دنبال میکنند صادقانه خستگی از تن آدم بیرون میرود.
از آنجا که در این مدت مشغول بازی در چند فیلم سینمایی هم بودید، تداخلی بین زمان فیلمبرداری ایجاد نشد یا همزمان با این سریال در کارهای دیگر هم حضور داشتید؟
من زمانم را برای این کار خالی کردم که تا ۴، ۳ ماه به طور کامل در اختیار این سریال باشم. هر چند که شبها بعد از پایان فیلمبرداری سر تمرین تئاتر هم میروم و از این نظر برایم خستهکننده است، اما برایم خوشایند هم هست. به هر حال تا زمانی که توان دارم این سختیها را به جان میخرم. روزی هم که دیگر نتوانم کار کنم گوشه خانه مینشینم و به خاطرات خوبی که در این کار دارم فکر میکنم.
شما در فصلهای قبل یکسری اکت برای بازی فریبرز داشتید؛ مثل فشاردادن دندانها روی هم. در فصل سوم هم اکتهای دیگری برای شیرینترشدن این کاراکتر برای مردم دارید؟ اصلا برایتان سخت نبوده که این کار را انجام میدادید؟
اکت خاصی در این سری ندارم. چون این شخصیت را در دو فصل بازی کردم و برای سری جدید نمیتوانم چیز جدیدی به شخصیت اضافه یا از آن کم کنم. چون شخصیتی است که بیننده آن را دیده و فقط اتفاقات جدیدی برایش میافتد که هنگام پخش متوجه ماجراها و اتفاقات جدید فریبرز میشوید. بنابراین بهتر است توضیح بیشتر در این باره ندهم تا خودتان بیننده سریال باشید.
از آنجا که وقتی یک سریال یا کاراکتری به اصطلاح میگیرد، مردم واکنشهای جالبی نسبت به بازیگر آن نقش و سریال دارند. تا به حال پیش آمده شما را در خیابان یا اماکن عمومی فریبرز بیشه صدا کرده و دیالوگهای او را تکرار کنند؟
بله خب پیش آمده. به هر حال وقتی یک سریال شب قبل پخش شده و مردم بازیگر آن سریال را روز بعد در خیابان یا هر مکان عمومی دیگری میبینند، طبیعی است که او را با نام همان کاراکتر صدا کنند یا دربارهاش حرف بزنند. برای من هم این اتفاق پیش آمده و برایم جالب بوده.
اصلا فکر میکردید سریال تا این حد مورد توجه قرار بگیرد؟
به نظرم متن این کار خیلی جذاب بود و با توجه به سریالهایی که آقای سامان پیش از این ساخته بود و خروجی کارهایشان را دیده بودم، من از همان ابتدا حدس میزدم سریال مورد توجه مردم قرار بگیرد. اما تا این حد فکر نمیکردم و خوشحالم که این اتفاق افتاد و مردم سریال را دوست داشتند. البته تیم درجه یکی از تهیهکننده گرفته تا کارگردان و همه دوستانی که در این کار بازی کردند کنار هم بودند. هم لحظات خوبی بود و خوش گذشت و هم سختیهای کار را کنار هم تحمل کردیم. چون کار بسیار سختی بود و سکانسهای جنگی زیادی داشتیم و در محلههای قدیمی کار میکردیم که امکانات زیادی نداشت. با این حال در کنار هم و به صورت رفاقتی همه سختیها را پشت سر گذاشتیم و خوشبختانه منجر به خروجی خوبی هم شد.
این سوال را بدین جهت پرسیدم که ما شنیدهایم جلیل سامان وسواس زیادی در کارگردانی دارد و پلانها را مدام تکرار میکند و برداشتهای بسیاری دارد. همین موضوع شما را اذیت نمیکرد؟
شاید به جای وسواس بهتر است بگوییم که آقای سامان در کارش بسیار حساس و دقیق است و از هیچ چیز و هیچ پلان کوچکی بهراحتی نمیگذرد. این اتفاق برای من هم خستهکننده و در عین حال خوشایند است. چون در نهایت خروجی کار سربلندت میکند. به این خاطر که آقای سامان دقت بسیاری در تکتک پلانهایی که میگیرد دارد و همین موضوع باعث میشود گاف کمتری در کار داشته باشد.
معمولا برخی بازیگران ادعا میکنند فرصت یا تمایلی به تماشای سریالهایی که بازی میکنند، ندارند. بنابراین شما فرصت میکنید در نوروز بیننده سریال خودتان باشید و اصولا سریالهای خودتان را تماشا میکنید یا شما هم با برخی همکارانتان هم نظر هستید؟
من حتما هر کاری که بازی کنم را مثل یک بیننده با شوق و ذوق تماشا میکنم. چون من سالها خودم مخاطب بودم و الان از این موضوع بسیار لذت میبرم. به هر حال تماشای سریال تدوین شده خیلی جذاب است.
از آنجا که آقای سامان حساسیت خاصی در کار دارد، برای فصل سوم این مجموعه چقدر دست شما را برای بداههگویی باز گذاشته و اینکه آیا تکیه کلامهای جدیدی هم دارید که باز مورد توجه مخاطب قرار بگیرد؟
بداههگویی که زیاد داریم. به خصوص من و خانم صامتی در سکانسهایی که با هم بازی داریم، چون شناخت زیادی از هم و بازی همدیگر داریم و همدیگر را خوب میشناسیم در تمرینها بداهه زیاد میگوییم. از طرفی کارگردان هم به ما اعتماد دارد و به همین دلیل دیالوگها را مال خود میکنیم و تا جایی که به روند فیلمنامه لطمهای نزند، مشکلی نداریم و میتوانیم بداههگویی کنیم و این اجازه را از کارگردان داریم.
شما در جشنواره امسال خوش درخشیدید و در دو فیلم «علفزار» و «بیمادر» نقش جدی بازی کردید. در کمدی هم ثابت کردید بازیگر موفقی هستید؛ چه در سینما و چه در تلویزیون. با این حال دغدغه یا علاقه شخصی خودتان بیشتر بازی در نقش کمدی است یا جدی؟
من خیلی تفاوتی در نقشهای کمدی و جدی قائل نیستم. به نظرم بازیگر هر نقشی را که بازی میکند در هر ژانری که باشد، باید سعی کند به بهترین شکل که در توانش هست انجام بدهد؛ حالا میخواهد نقش کمدی باشد یا جدی. برای من به عنوان بازیگر فرقی نمیکند. چون بازی در فیلمها و سریالهای کمدی برای من یک لذت دارد، به خاطر اینکه باعث شادی مردم میشود. بازی در فیلمها و سریالهایی که در ژانرهای دیگر ساخته میشود هم جذابیتهای خاص خودش را دارد. به خصوص برای جشنوارهها که بیشتر مورد اقبال قرار میگیرد. بنابراین برای من تفاوتی ندارد که در کار طنز بازی کنم یا جدی.
با رزومهای که در سینما و تلویزیون دارید و نقشهایی را که طی این سالها در فیلمها و سریالهای بسیاری بازی کردهاید، خودتان را هنوز فوتبالیست میدانید یا بازیگر؟
من همیشه افتخار کردم که در دوران جوانی فوتبالیست بودم و الان بازیگرم. خب نمیتوانم صرفا بگویم پژمان جمشیدی فوتبالیست است یا بازیگر. اینگونه نگاه نمیکنم. من پژمان جمشیدی هستم با یک سابقه ورزشی که الان کار بازیگری انجام میدهم.
همچنان به سرمربیشدن فکر میکنید یا دغدغههای بازیگری این آرزو را از شما گرفته است؟
من عاشق سرمربیگری هستم. بسیار کار جذاب اما سختی است. حتی فکر میکنم عمر آدم را کوتاه میکند. چون کار پرفشاری است اما بسیار کار جذابی برای من است. از فضای فوتبال هم دور نبوده و نیستم و به شدت فوتبال را پیگیری میکنم. میتوانم بگویم از علاقهام به فوتبال ذرهای کم نشده است. اما بازیگری را هم دوست دارم.
با توجه به تجربیاتی که در زمینه اجرا هم در فضاهای دیگر دارید، علاقهمند هستید که به عنوان مجری در تلویزیون هم تجربیاتی کسب کنید یا ترجیح میدهید مردم شما را در سینما و تلویزیون به عنوان بازیگر دنبال کنند؟
پیشنهاد اجرای تلویزیونی زیاد داشتم. در حال حاضر هم یک پیشنهاد اجرا دارم که بسیار مفهوم جذابی دارد. البته با توجه به تجربیاتی که در این زمینه دارم، خودم را به هیچ عنوان مجری نمیدانم. به نظرم کار اجرا بسیار سخت و تخصصی است و اجرای من با مجریانی که در این کار حرفهای هستند خیلی فاصله دارد. اما گاهی دوست دارم چنین چالشهایی را هم تجربه کنم.
در آستانه سال جدید هستیم. بهتر است گریزی به نوروز و خاطرات نوروزی بزنیم. از آنجا که حال و هوای نوروز در دوران کودکی بسیار متفاوت از این روزهاست، کمی خاطرات نوروز کودکیتان را با هم مرور کنیم.
از نوروز که خاطرات بسیاری دارم. خب همه ما به نوعی برای نوروز از لباسهای نو و اتفاقات خوبش خاطرات خوشی داریم. به نظرم نوروز در آن سالها رنگ و بوی خاصی داشت و به معنای واقعی نوروز بود. به گونهای که از یک ماه مانده انتظار نوروز را میکشیدیم تا هر چه زودتر سال نو شود و به دیدار اقوام برویم و عیدی بگیریم و با بچههای فامیل بازی کنیم و حسابی به ما خوش بگذرد. از طرفی تعطیلات مدرسه بود و سعی میکردیم در این مدت حسابی خوش بگذرانیم. گرچه پیک شادی اعصاب همه را خرد میکرد(میخندد). اما در کل نوروز بسیار ایام خوشی برای ما بود که همیشه شیرینی آن روزها را به یاد دارم.
بحث عیدی به میان آمد. بهترین عیدی که در آن سالها میگرفتید چه بود؟
خیلی به یاد ندارم. اما پولهایی که به عنوان عیدی در دوران کودکی میگرفتیم، برایمان لذتبخش و جذاب بود اما به طور خاص خاطرم نیست بهترین هدیهای که گرفتم چه بود.
با توجه به سال پربار و پرکاری که امسال داشتید، به لحاظ کاری سال ۱۴۰۰ را چطور آغاز کردید و پیشبینیتان از سال جدید چیست؟
به نظرم سال سختی برای همه مردم بود و همه سال بسیار سختی را پشت سر گذاشتند. امیدوارم سال جدید برای همه مردم دنیا به خصوص مردم ایران سال بسیار خوبی باشد. برای من هم به گونهای گذشت که یکسری کارها عقب افتاد و به همین دلیل مجبور بودیم با فشار کاری بسیاری روبهرو شویم تا عقبماندگی کارها را جبران کنیم. با این حال من با چنین شرایط کاری به نوعی آشنا هستم و مشکلی با آن ندارم. امیدوارم سال ۱۴۰۱ بتوانم برای مردم که مخاطب و صاحبان اصلی سینما و تلویزیون است، روسفید باشم. این بزرگترین آرزوی کاری من است. ضمن اینکه آرزوی حال دل خوش و سلامتی برای همه مردم دنیا دارم. امیدوارم سال ۱۴۰۱ سالی سرشار از آرامش برای همه باشد.
کدام سمبل نوروز برایتان جذابتر است؟
همه سمبلهای نوروزی برایم جالب و جذاب است. در کل نوروز و همه مناسبات ملی خیلی برایم اتفاقات جالب و مهم و قابل احترامی هستند. به همین خاطر مطمئن هستم تا روزی که زنده هستم، این مناسبات را پاس میدارم و اگر روزی خودم هم پدر شوم، به فرزندم هم یاد میدهم که به مناسبات ملی احترام بگذارد.
در ایام نوروز به خصوص کنار سفره هفتسین دلتان بیشتر برای چه کسی تنگ میشود؟
من همیشه دلم برای مادرم تنگ میشود و البته برای خانوادهام که کنارم نبوده و خارج از ایران هستند.
آیا ایام نوروز هم سر فیلمبرداری هستید؟
قبل از عید کار ما تمام میشود و فکر نمیکنم سر فیلمبرداری باشم.
فکر میکنید سال آینده بتوانید سیمرغ بگیرید؟
هر چه خدا بخواهد. البته من تلاش خودم را در زندگی میکنم. البته جوایز هم بسیار خوشایند است. اما برای من واقعا جایزه هدف نیست.
به نظر شما امسال پرسپولیس ششمین قهرمانیاش را جشن میگیرد؟
خیلی دوست دارم این اتفاق بیفتد. البته استقلال هم امسال تیم بسیار خوبی دارد و مطمئن هستم فوتبال ما سال خوبی خواهد داشت. چون هر دو تیم استقلال و پرسپولیس در اوج هستند و شرایط فوتبالمان خیلی خوب است. امیدوارم در جام جهانی بدرخشیم. من به عنوان یک پرسپولیسی دوست دارم پرسپولیس قهرمان شود، ولی کار سختی را در پیش دارد. چون استقلال هم تیم بسیار خوب و گردنکلفتی امسال دارد.
الان بیشتر سرتان شلوغ است یا زمانی که فوتبالیست بودید؟
الان سرم خیلی شلوغتر است. چون زمانی که فوتبال بازی میکنی زمان دست خودت است و میدانی چه ساعتی تمرین شروع میشود و چقدر زمان میبرد اما در بازیگری اصلا اینگونه نیست و زمانهای پرتی زیادی داریم و از این نظر کار مشکلتری است و به همین خاطر از زمانی که بازیگر شدم، سرم شلوغتر شده.
با توجه به همین موضوع، زمانی که فوتبالیست بودید از زندگی بیشتر لذت میبردید یا الان که بازیگر هستید؟
من همیشه سعی میکنم از زندگیام لذت ببرم. چون لذت بردن من از زندگی خیلی منوط به شغلم و فعالیتی که انجام میدهم، نیست. بلکه منوط به آدمهایی است که کنارم هستند. منظورم خانواده و دوستانم است که غیر از مادرم، خدا را شکر همه هستند و من از بودن در کنارشان لذت میبرم.
با وجود علاقهای که به بازیگری داشته و فعالیتهای مستمری که در این زمینه دارید، ممکن است مثل فوتبال چند سال دیگر از بازیگری هم خداحافظی کنید؟
بله هرچیزی امکان دارد. بالاخره هر آدمی یک روز وارد یک حرفه میشود و روزی هم از آن خداحافظی میکند؛ درست مثل زندگی. خیلی چیز عجیبی نیست.
به نظر شما در جام جهانی از گروهمان صعود میکنیم؟
خیلی وابسته به قرعه کشی است، ولی تیم خوبی داریم. واقعا باعث افتخار من است و من از تیمی که داریم لذت میبرم.
زوج پژمان جمشیدی و سام درخشانی قرار است باز هم تکرار شود؟
همیشه باعث افتخار من است که کنار سام باشم و بازی کنم. خیلی هم دوستش دارم و برای من مثل برادر است اما در مقطعی خودمان تصمیم گرفتیم برای جلوگیری از تکرار از هم جدا شویم. اما احتمال همه چیز هست. ممکن است کنار هم بودن را باز هم تجربه کنیم.
زینب علیپور طهرانی - رسانه / روزنامه جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: