روزنامه جام‌جم به شماره 6000 رسید اتفاقی که در کشور ما خیلی سخت رخ می‌دهد

6 هزار، عدد کوچکی نیست! (+تصاویر)

رسیدن یک روزنامه به شش هزارمین شماره و تاب آوردن در برابر مشکلات که امروزه فراروی اهالی مطبوعات قرار دارد، پشتوانه‌ای از تلاش روزنامه‌نگارانی را طلب می‌کند که با شور عاشقانه‌ای نسبت به کار و بردباری در مقابل مشکلات اقتصادی و بیمناک از هیولای کرونا سعی داشته‌اند به روزنامه‌ جام‌ جم تنوع قابل‌قبولی ببخشند و خوانندگان‌شان را راضی و خشنود نگه دارند و من این توفیق را به کارکنان زحمتکش روزنامه جام‌جم دست‌مریزاد می‌گویم.
کد خبر: ۱۳۳۰۲۰۵

من با فضای دوستانه و دلپذیر تحریریه روزنامه جام‌ جم غریبه نیستم، چراکه سال‌ها پیش با راه‌اندازی ضمیمه پرخواننده «تپش» در کنار دوستان بوده‌ام و خاطرات دلنشینی با بسیاری از آنان دارم ازجمله یکی از خبرنگاران صاحب‌قلم که در جوانی کار خبرنگاری‌اش را در روزنامه‌ای با من آغاز کرده بود.

یک روز با وقوع جنایتی در تهران به این خبرنگار برای تهیه عکسی از فرد مقتول ماموریت دادم به خانواده این مرد مراجعه کند.

جنجال یک عکس (+عکس)

در حالی که قبلا از دو خبرنگار خواسته بودم این ماموریت را انجام دهند ولی موفق به تهیه عکس مقتول نشده بودند. با عصبانیت به این خبرنگار هشدار دادم و گفتم: «می‌روی این عکس را برایم می‌آوری و نباید با دست خالی به روزنامه برگردی.» این خبرنگار جوان تازه‌کار که از بدخلقی‌های من در کار خبر داشت، به‌سرعت راه افتاد و چند ساعت بعد خسته و نفس‌زنان از راه رسید و عکس مردی را به عنوان فرد مقتول به دستم داد. من هم از تلاشش قدردانی کردم و عکس در صفحه حوادث روزنامه چاپ شد.

روز بعد در سرویس حوادث سر کار بودیم که صدای داد و فریاد چند زن و مرد را شنیدیم که از راهروی روزنامه به گوش می‌رسید.

ضمن تحقیق و پرس و جو گفتند عکس مردی را که به عنوان مقتول چاپ‌ کرده‌ایم، زنده است و ما اشتباهی به جای تصویری از چهره قاتل چاپش کرده‌ایم و این اشتباه اوضاع زندگی چند خانواده را به‌هم ریخته و جنجالی به‌پا کرده است.

اعضای فامیل و خویشاوندان که ساکن روستا بوده‌اند برایش مراسم ترحیم گرفته‌اند و برای دادن سرسلامتی به خانواده‌اش به تهران آمده‌اند و فهمیده‌اند که او زنده است. ضمن تحقیق فهمیدیم خبرنگار جوان ما وقتی در برگشت به روزنامه با عصبانیت من به علت دیر آمدن به محل کار دستپاچه شده، عکس دایی‌اش را به جای عکس مرد مقتول تحویلم داده که من هم چاپش کرده‌ام.

با عذرخواهی بسیار از خانواده شاکی به این ماجرا پایان دادیم و به این ترتیب غائله پایان یافت. با شرح این واقعه که با اشتباه و دستپاچگی من و خبرنگار جوانم اتفاق افتاده بود، یادآوری می‌کنم همان خبرنگار جوان آن روزی یکی از چهره‌های شاخص در بخش حوادث روزنامه جام‌جم است که آرزوی موفقیت روزافزون برای او و دیگر همکارانش دارم. اما بالاخره نفهمیدم این همکار عزیز عکس دایی‌اش را به خاطر گیر نیاوردن عکسی از چهره مقتول و ترس از واکنش من تحویلم داده یا واقعا عکس از مرد مقتول را گیر آورده و اشتباهی عکس دایی‌اش را به جای عکس فرد مقتول به من داده و چنین جنجالی به‌پا شده است!

محمد بلوری - روزنامه‌نگار / روزنامه جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها