محوریت اصلی این اقدام رسانهای - تاریخی هم حسام الدین آشنا با محوریت تدوین تاریخ شفاهی دولت؛ حسن روحانی با دو کتاب سیاست خارجی و محیط زیست، محمدجواد ظریف با انتشار کتاب مذاکرات و فراروایت خود از برجام و محور چهارم هم مستندسازی و تکذیب اخبار مربوط به کژکارکردهای دولت توسط وزارتخانههاست.
دولت از تدوین تاریخ چه میخواهد
آتش تهیه کتاب خاطرات رئیس جمهور هم ناظر به همین مواضع اخیر روحانی و تا حدودی وزرای اوست که چند کاربرد دارد.
به نظر میرسد با توجه به تحولات سیاسی سالهای آینده او و تیمش درصدد تحت تأثیر قرار دادن فضای سیاسی آینده هستند تا در صورت بروز هرگونه نارضایتی ادعا کنند ما این موضوع را پیشبینی کردهبودیم و میخواستیم اقدام کنیم اما نگذاشتند! آنها از این گذرگاه به دنبال فضاسازی برای احیای مجدد جریان خود در آینده هستند.
از این رو کار تیم روحانی هنوز تمام نشده و تدوین نقشه راه به صورت مستند و مکتوب یک مرحله حیاتی است. این تکنیک از همان سال 92 در دولت روحانی اصالت داشت، صحبت رئیسجمهور و وزیر خارجه از خزانه خالی و این ادعا که آمریکا میتواند با یک بمب تمام سیستم دفاعی ما را از کار بیندازد اگر نگوییم گرا، فکتهای بسیار مهمی برای غرب بود که بتواند ذهن مسؤول ایرانی و داشتههای یک کشور را بسنجد و بر اساس آن در روی دیگر جنگ یعنی دیپلماسی عملیات کند.
آسیبها و مخاطرات تاریخنگاری معیوب
باید بررسی کنیم دولتمردان روحانی از این اظهارنظرها قرار است چه استفادههایی کنند و دامنه آسیبها و مخاطرات این کار تا کجاست و چه کارکردی در امر تاریخنویسی دارد. بدیهی است دولت قطعا این کار را انجام میدهد تا بتواند در پایان هشت سال وجهه خوبی از خود باقی بگذارد کمااینکه رسانههای پرتعداد حامی روحانی و دولت او هم پای کار آمدهاند و در این حوزه به آنها کمک میکنند.
البته اگر از زوایای مختلف به مسأله مذاکرات نگاه شود و در کنار روایت رسمی دولت، روایت رسانههای مستقل نیز ثبت و ضبط شود، دیگر نباید نگران جعل تاریخ باشیم چراکه در آن صورت روایت دولت تنها یکی از منابع خواهد بود و اتفاقا این موضوع به جامعیتبخشی هم کمک میکند اما نکته و نگرانی اصلی آنجاست اگر در ارتباط با کار پژوهشی پیرامون ادعاهای دولت کمکاری صورت گیرد، قطعا تاریخ توسط منابع رسمی دولت ازجمله رئیسجمهور تحت تأثیر جدی قرار میگیرد. از این رو نبود روایتهای منتقدانه و موازی قطعا برای تاریخ کشور مشکلساز خواهد شد و آفت تحریف، تاریخ انقلاب را تهدید میکند.
عباس سلیمینمین، مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران درباره آسیبها و مخاطرات این اظهارنظرها و تأثیر آن بر افکار عمومی معتقد است: از شخصیتی مانند آقای روحانی نمیتوان بیش از این انتظار داشت چراکه او نشان داده در ارتباط با حقایق قطعی، مقاومت میکند و حاضر به پذیرش آن نیست. البته درست است که درحالحاضر نباید نسبت به این مواضع متناقض نگران بود چراکه جامعه از نزدیک اعمال و رفتار دولت روحانی را نظارت و درباره آن قضاوت میکند اما نگرانی ما درباره چند سال دیگر است که غبار فراموشی ذهنها را فرامیگیرد و در آن زمان ممکن است روحانی حرفهایی بزند که یک درصدی مخاطب داشتهباشد. به همین دلیل کار رسانهها در اینجا بسیار ضروری و مهم است؛ البته دولت آقای رئیسی نباید خود را در این پروسه درگیر کند چراکه پرداختن به دولت روحانی یک آفت برای دولت سیزدهم خواهد بود اما مطبوعات و محافل سیاسی باید مستقلا به این موضوع بپردازند.
پروژه تاریخنگاری با مرد اول جنگ روانی دولت
آغاز این مسیر با پروژه مکتوب کردن تاریخ شفاهی دولت توسط حسامالدین آشنا در باغ کتاب تهران کلید خورد، همان پروژهای که مصاحبه جنجالی ظریف با سعید لیلاز از مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری به بیرون درز کرد و جنجال کمسابقهای در کشور به راه انداخت و منجر به استعفای آشنا شد. اواخر اسفند سال گذشتهبود که خبر آمد حسامالدین آشنا، مشاور فرهنگی روحانی و رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری در این مرکز، پروژه گفتوگوهای تاریخ شفاهی درباره دو دوره روحانی را اجرا کرده و در قالب این پروژه با اعضای هیأت دولت، معاونان و وزرا گفتوگوهای تفصیلی انجام شد.
این اقدام برای تاریخنگاری یا به بیان دقیقتر تاریخ سازی با وجود خلأهای محسوس کارنامهای و کم کاری دولت روحانی، قاعدتا نیاز به زیرساخت و فکتهای تاریخی زیادی دارد تا آنطور که رئیسجمهور میخواهد کار درآید.تیم دولت هم برای این منظور به دنبال اظهارنظرهایی بود که جای همه واقعیت بنشاند و به جای انعکاس رویدادها به بازنمایی آنها بپردازد تا تاریخ مذاکرات و تعامل با غرب را آنطور که دولتیها صلاح میدانند، روایت کنند. هرچند روحانی در آخرین جلسه هیأت دولت در 10مرداد گفتهاست: ما در گذشته با مردم صحبت داشتیم و چیزی خلاف واقعیت نگفتیم، البته بخشی از واقعیت را هم به مردم نگفتیم و از نظر من نمیشد آنها را بیان کنیم چون آنها را مفید نمیدانستم. ما یک هدف بلند وحدت ملی را دنبال میکردیم و میترسیدم که این دُر گرانبها صدمه ببیند ولی ما میخواهیم در این گزارش به صورت مستند به بررسی این موضوع بپردازیم و سخنان روحانی را حقیقت سنجی کنیم.
حافظه بعضا ضعیف تاریخی ما ایرانیها کمک بزرگی به روحانی کرده، او با تکنیک برجسته سازی و اولویت بندی مسائل تا وقتی که حرفهایش به عنوان رئیس جمهور قانونی کشور سکه دارد، مسائل را آن طور که دوست داشت اتفاق افتادهباشد، چینش و از تریبون مهم و ملی هیأت دولت روایت کرد تا پروژه بزرگ تاریخنگاری مطابق میل او پیش برود.
برای صحت سنجی نیازی نیست راه دوری برویم، همین اظهارنظرهای 10روز اخیر روحانی در خصوص برجام و تحریمها و تاکید بر اینکه این مجلس یازدهم بود که نگذاشت ما به توافق برسیم، نشان میدهد تاریخ سازی یک دغدغه بسیار جدی برای حسن روحانی است. البته کلیت این موضوع برای مکتوب کردن وقایع و خاطرات شفاهی یک اقدام رو به جلو و کاملا حرفهای است اما فکتهای متعدد از قلب حقیقت و وارونهنمایی وقایع توسط دولت باعث بدبینیهای بسیاری به این پروژه تاریخنگاری شدهاست. برای شناسایی این حفرههای تاریخنگاری خوب است یکی از مهمترین دغدغههای این روزها و خوانش خاص روحانی از آن را به عنوان یک فکت مهم مرور کنیم.
دولت روحانی که روزگاری میخواست با برجام همه تحریمها را بردارد و به همین دلیل از بیش از ۱۰۰حق هستهای انصراف داد اما حالا در مرحلهای کشور را به دولت سیزدهم تحویل میدهد که این تحریمها نهتنها برداشته نشده بلکه از ۸۰۲تحریم حالا به بیش از ۱۵۰۰تحریم تبدیل شدهاست و روحانی برای سفید کردن وجهه خود،مانند فاتحین در حال تاریخ نگاری است.
روحانی طی دو هفته گذشته سه بار موضوع مصوبه مجلس را به میان کشیده و مدعی شده اگر قانون مجلس نبود، الان توافق انجام و همه تحریمها هم لغو شدهبود اما خوب است او به این سؤال پاسخ دهد که اگر این حرفها صرفا برای مستند سازی نیست، گفتههای او چه قرابتی با واقعیت دارد؟
مقصر جدید تحریمها
روحانی هشت سال پیش وقتی تازه میخواست در سال۹۲ برای اولین بار از مردم رأی بگیرد، معتقد بود نمیتوان همه ضعفها و ناکارآمدیها را پای تحریم نوشت اما بعد از نگارش برجام و توافق طرفین تا سال۹۷ که ترامپ از برجام خارج شد، گرچه حسن روحانی او را یک موجود مزاحم دانست و از خروج او از برجام اظهار خوشحالی کرد اما در بحبوحه سال۹۸ همه بلایای معیشتی و اقتصادی را به ترامپ گره زد و نشانی واشنگتن دی سی را برای لعنت فرستادن نسخه کرد اما درست وقتی ترامپ از صفحه آمریکا حذف شد، ورق تاریخسازی روحانی هم برگشت و او یک مقصر جدید برای ناکامی خود در رفع تحریم پیدا کرد. تحریمهایی که قرار بود بالمّره و یکباره حذف شود اما حالا چند لایه شدهبود و در دوران پسا ترامپ مقصر جدید تحریمها کسی نبود جز مجلس یازدهم.
وعدههای محقق نشده و بر زمین مانده دولت، مهمترین معیار مردم برای صداقت سنجی مواضع رئیس جمهور است که به همه عرصههای دیگر هم قابل تعمیم است؛ به طور مثال در ماجرای وعده بازگشت عزت به پاسپورت ایرانی که جزو وعدههای اصلی حسن روحانی در انتخابات سال ۱۳۹۲ بود، طوری برعکس اقدام شد که حالا پاسپورت ایرانی در رتبههای انتهایی جدول معتبرترین پاسپورتهای جهان قرار گرفتهاست. یا در ماجرای عبای ایتالیایی رئیس جمهور که در یک روز بارانی هیأت دولت ناخواسته سوژه عکاسان شد، واکنش افکار عمومی بسیار پرکنایه و دلخورانه بود. در همان زمان کاربران توییتر یادآور شدند، رئیسجمهوری که دم از جنگ اقتصادی میزند چطور در سال جهش تولید، قبای ایتالیایی تن میکند و چرخ اقتصاد ایتالیا را به چرخش درمیآورد. این تفاوت حرف و عمل رئیسجمهور، فریمینگ و قاببندی افکار عمومی را نسبت به دولت شکل میدهد.
اشاره روحانی درباره کارشکنی و مانعتراشی مجلس، به قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها بود که در آذر سال ۹۹ پس از ترور شهید فخریزاده در مجلس تصویب شد؛ درحالی که اگر همین مصوبه مجلس نبود در دوره بایدن، هیچ مذاکرهای شکل نمیگرفت و همین شش دور مذاکرات وین هم نبود، اما روحانی نمیخواست هیچ بندی از مذاکرات و احیانا موفقیتی در رفع تحریم به اسم نهادی غیر از دولت او نوشته شود.
البته این ادعاهای روحانی هم بی پاسخ نماند. وحید جلالزاده، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در واکنش به سخنان روحانی در خصوص مذاکرات هستهای وین و ادعای اینکه قانون مصوب مجلس (قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها) مانع نتیجهبخشی مذاکرات شده گفت ظاهرا دست دولت خالی است و به همین علت سعی میکنند با این قبیل اظهارات هیجانی، افکار عمومی را سرگرم کنند. این سخنان آقای روحانی نشان میدهد برای گفتن این حرفها با نزدیکترین مشاوران خود و حتی با تیم مذاکرهکننده هستهای هم مشورت نکردهاست. درحالی که آقایان عراقچی و صالحی مکرر در جلسات کمیسیون امنیت ملی مجلس و کمیته تطبیق در شورایعالی امنیت ملی، بر نافع و مؤثر بودن قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها تاکید داشتهاند و کمترین تحلیلگری پیدا میشود که این واقعیت را نداند.
روحانی در حالی که کمتر از 10 روز به پایان دولتش مانده ادعا کرده اگر دست و پای ما را نمیبستند قطعا در پایان سال ۹۹ میتوانستیم در روند مذاکرات تحریم را برداریم که حتی به واسطه مجادله افایتیاف پای مجمع تشخیص را هم به بساط ناکامی خود باز کرده؛ اینگونه اظهارات کاملا بیانگر آن است که او تمایلی به پذیرش نقش خود در وضعیت شکست خورده امروز سیاست خارجی و رفع تحریم ندارد، پس این خلأ را باید در یک تاریخنگاری حرفهای برای آیندگان جبران کند.
تاریخسازی با مذاکرات
اما داستان دیگر مربوط به قصههای آقای ظریف است؛ مرد تمامشده دولت روحانی که پس از جنجال فایل صوتی تقریبا دیگر خبر خاصی از او نبود تا اینکه همین چند روز پیش آخرین نامه خود را به دبیرکل سازمان ملل ارسال کرد؛ ظاهرا این نامه هم بخش مهمی از تاریخسازی برای این دولت است، چراکه آخرین خبرها نشان میدهد نامه وزیرخارجه کشورمان توسط مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی به صورت کتابی 236 صفحهای در دسترس همگان قرار گرفته و ظریف عنوان «اسناد شش سال بدعهدی غرب در اجرای برجام» را هم برای این کتاب برگزیدهاست.
ظریف در پیشگفتار این کتاب در تحلیل رفتار اروپاییها در جواب ندادن به نامههایش مینویسد: نتیجه نگرانکننده دیگری که در طول تجربه طولانیام در دیپلماسی بهدست آوردهام، این است که قدرتهای غربی ورود به تعامل برابر با کشورهای بادرآمد متوسط و نه حتی کشورهای در حال توسعه را کسر شأن خود میدانند.
آنطور که تاریخ به یادمان میآورد، روحانی هم که روزی در کسوت رئیس تیم مذاکره کننده ایران در موضوع هستهای در سالهای 82 تا 84 مشغول بود در روزهای پایانی مسؤولیتش نامهای تاریخی خطاب به محمد البرادعی نوشت و گفت متأسفانه، در مقابل اگر نگوییم هیچ، ایران ما بهازای بسیار اندکی دریافت کرد و با قولهای انجام نشده و درخواستهای بیشتر روبهرو شد. روحانی همچنین در کتاب خاطراتش راجع به مذاکرات هستهای آن سالها مینویسد: پیشنهادهای ارائه شده اروپاییها به ایران به طور مضحکی کوتاه و نارساست. این پیشنهاد به دستور استعماری کاپیتولاسیون شبیه و توهینی به تمام ملت ایران است.
اولین نکتهای که از این دو رویکرد روحانی و ظریف به ذهن مخاطب متبادر میشود این است اگر آنها در همه این سالها چنین شناختی از غرب و نوع تعامل بی کیفیت آنها با ایران داشتند، چرا مبنای دولت خود را بر مذاکره گذاشتند که حالا با یک اقتصاد در حال فروپاشی بخواهند با کتابنویسی و خاطرهنگاری سهم خود را ناچیز و اساسا بیگناه جلوه دهند؟این سفیدنمایی و تاریخنویسی فاتحانه توسط روحانی به زودی به انتشار دو کتاب امنیت ملی و سیاست خارجی و امنیت ملی و محیطزیست منجر خواهدشد و این دو کتاب که اکنون در مرحله چاپ است، پس از پایان دولت روحانی راهی بازار نشر میشود.ظریف، وزیر خارجه هم در حاشیه آخرین جلسه هیأت دولت دوازدهم از انتشار کتابش با موضوع مذاکرات خبر داده و آنطور که خودش گفته قرار است تا آخر هفته موسسه اطلاعات، مشروح مذاکرات را در شش جلد منتشر کند. البته او این را هم گفته در نامهای که دو هفته قبل به دبیرکل سازمان ملل متحد نوشتم تاریخچه این بدعهدیها را از شهریور 95 ثبت کردیم و این بدعهدیها به صورت یک کتاب منتشر میشود. این نشاندهنده این است که تلاش خودمان را کردیم اما عوامل بیرون دولت و عوامل بیرون کشور مانع شدند بتوانیم به نتیجهای که میخواهیم، برسیم. همین پیوست توضیحات ظریف به کتابش نشان میدهد در این کتاب قرار است با چه خطمشی خاصی روبهرو شویم؛ احتمالا طبق سیر این تاریخنگاری همه در نتیجه ندادن مذاکرات مقصر بودهاند، بهجز قهرمان برجام.
باد موافق در کشتی به گل نشسته اقتصاد
کتاب خاطراتی که جدا از دادهسازیهای غلط تاریخی آن، برای توجیه چرایی اعتماد بی نتیجه به غرب و تاثیرگذاری حداکثری بر روند تحولات سیاسی پیش رو در نظر گرفتهشده و بیش از آنکه در ایران کاربرد داشتهباشد میخواهد از اقبال خوبی در کشورهای غربی برخوردار شود، کما اینکه حسن روحانی در تیرماه 84 به عنوان قائممقام مرکز تحقیقات استراتژیک در مقدمه کتاب محمود سریعالقلم با عنوان «ایران و جهانی شدن»، به صراحت توسعه و هویتملی را در مقابل هم قرار میدهد و از لزوم تعادل میان هویت و توسعه در فرآیند جهانیشدن صحبت میکند.
استراتژی این دولت تا امروز مظلومنمایی برای ایجاد بستر بازگشت به قدرت و عدم پاسخگویی در خصوص عملکرد خود بودهاست؛ شیوهای که در بین وزرای روحانی مسبوق به سابقه است، مثلا همین ماجرای تمسخر مسکن مهر و نقش آقای آخوندی در برچیده شدن سیستم مسکنمهر، طوری که حالا نه طبقه کمبرخوردار مسکنی دارد و نه وزیری هست که بهخاطر این اهمال کاری بازخواست شود.
از این مثالها فراوان است و بدون شک در هشتسال دوره روحانی در زمینه اقتصادی ما دچار یک دهه عقبگرد شدهایم؛ فقط در شاخص قیمت مسکن طبق دادههای آماری بانک مرکزی و وزارت راهوشهرسازی در دو دولت روحانی، در شهر تهران قیمت مسکن از متری سه میلیون و 800هزار تومان سال 92 به 28میلیون و 389هزار تومان در سال 99 رسید.
از این رو دولت یازدهم و دوازدهم در بخش مسکن بدترین کارنامه پس از انقلاب را دارد. عملکردی که عمدتا در دوره وزارت عباس آخوندی رقم خورد.
از سوی دیگر حجم نقدینگی تا پیش از آغاز به کار دولت روحانی 587 هزار و 296هزار میلیارد تومان بود که در پایان سال 99 به سه میلیون و 475هزار میلیارد تومان رسیده که افزایش 5.9 برابری را نشان میدهد.
همچنین تورم در سال 92 به میزان 32.8 و در سال 99 به رقم 36.4 رسید و بر اساس گزارش مرکز آمار در فروردین 1400 تورم نقطه به نقطه 50درصد و در اردیبهشت 47درصد شد.
داستان ارز هم که در این دولت مثنوی هفتاد من کاغذ است، رشد 700درصدی ارز از 3000تومان در سال 92 به 24هزار تومان از معجزات شیخ دولت است؛ رشد 411درصدی مواد خوراکی هم از دیگر یادگارهای دو دولت روحانی است که ظاهرا قرار است در کتاب او ارقام و آمار دیگری را بخوانیم و ببنیم.
ماجرای یک مشابهت تاریخی
پروژه تاریخشفاهی دولت تدبیر و امید و جزئیات این اقدام سیاسی - تاریخی روحانی، مشابهت عملکردی زیادی با دولتهای آمریکایی و انگلیسی دارد و به دنبال استراتژیهای محاسبهشده انحراف افکار است که این متد برگرفته از روابط عمومی سیاسی دولتهای امریکا و انگلیس است که مهمترین مشخصه آن بی اهمیت نشان دادن برخی مسائل و اغراق و بزرگنمایی در برخی دیگر است. اما دانستن این اطلاعات جالب است؛ سه کارشناس انگلیسی ارتباطات یعنی کمبل، پیترمندلسون و چارلی ولان نقشی اساسی در روابط عمومی سیاسی تونی بلر، نخستوزیر پیشین انگلیس داشتند.
مشاور نام آشنای رسانهای روحانی همان نقش آلیستر کمبل مشاور ارتباطی تونیبلر را بازی کرد که نتوانست خود را از استعفا دور کند و حتی در استعفا نیز این مشابهت را حفظ نمود.
استعفای کمبل در دولت بلر نشان داد که عمل مردمفریبی و کارشناسی ارتباطات روابط عمومیها نباید فاش شود؛ از این رو عمل کمبل در استعفا، آشکار ساخت وقتی وجهه سیاستمداران در خطر است، این روابط عمومی سیاسی است که باید قربانی شود تا از چهرهایی که خود ساخته محافظت کند لذا استعفای مشاور نام آشنای ارتباطی روحانی نیز همین طور انجام شد با این تفاوت که مشاور ایرانی نتوانست فیلم را در جای مورد نظر قطع کند و کار ناگزیر تا پایان سناریوی انگلیسی کشیده شد.
البته ظریف قبل از روزه سکوت خود بهخاطر انتشار فایلصوتی جنجالی در صفحه اینستاگرامش گفتهبود در بیان نظر کارشناسی، خودسانسوری را خیانت میدانم. این فایل صوتی اما داستان خودش را داشت درحالی که قرار بود روزی روزگاری و در جایی دیگر منتشر شود اما هرچه بود خللی در اصل تلاش تیم اطلاعاتی - رسانهای نامآشنای دولت تدبیر و امید ایجاد نکرد.
این پروژه تمام اعضای کابینه هشتسال گذشته از آخوندی تا زنگنه را در برگرفت تا آنها مواضع خود را آنطور که میخواهند در تاریخ ماندگار کنند؛ پروژهای که برحسب یافتههای خبرنگار جامجم قرار است به نوعی با تقلید از روشهای مشابه بیل کلینتون رئیسجهور پیشین آمریکا در کتاب زندگی من توسط حسن روحانی در چشمانداز1404 رنگوبوی تازهای به خود بگیرد.
انکار کن و روایت خودت را بساز
دوباره به نقطه آغاز گزارش برمیگردیم؛ همه ما این گزارهها را در هفته پایانی عمر دولت زیاد شنیدم که ما داشتیم به نتیجه میرسیدیم اما نگذاشتند.
این مظلومنمایی و بیتقصیر جلوهدادن خود یک مسیر تکراری است که جامعه دیگر با هیچ پروپاگاندایی برایش باورپذیر نیست که اعتماد به غرب نتیجه داشته و آنها نخواستهاند، قطعا افکار عمومی اینچنین استدلال میکند که دیگر کدام راه بود که دولت حسن روحانی در زمینه مذاکرات و توسعه روابط مذاکراتی با غرب خواست برود اما نظام به او اجازه نداد؟ دیگر کدام آزمون و خطایی بود که تجربه نکردهباشیم و کدام پایتخت کشور اروپایی باقی ماند که تیم مذاکره روحانی به آنجا نرفتهباشد؟ پس انکار کن و روایت خودت را بساز مهمترین دستورالعمل دولتیها در این جنگرسانهای است که میخواهند برگههای زرین آن ورقهای سیاه تصمیماتشان را بپوشاند.
امین صبحی - دبیر سیاسی / روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد