به گزارش
جام جم آنلاین، افرادی که با نفرتپراکنی آنلاین مواجه میشوند ممکن است به سرعت از جامعه آنلاین و گروههای دوستی حذف شوند و این حذفشدن شاید با تصمیم خودشان باشد یا فشار جامعه اطراف. اما در نهایت تنهایی و محرومیت از همدلی را به همراه خواهد داشت که در نتیجه فرد ضربات روحی عمیقی را متحمل خواهد شد. در نهایت نفرتپراکنی آنلاین تاثیر چشمگیر و عمیقی بر ارزشها و هنجارهای جاری در اجتماع وارد میکند و باعث میشود بسیاری از ارزشهای والای انسانی پست و نادیده گرفته شود. دلیل پرداختن زیاد ما به این موضوع در چند شماره تاثیرات عمیق و جدی آن بر روح و روان کودکان و نوجوانان است.
اولین آسیبنخستین پیامد نفرتپراکنی آنلاین واضح و شفاف است: آسیب و صدمه روحی و حتی جسمی. مانند قلدری مجازی که ممکن بود آسیبی که به شخص یا گروه هدف وارد میشود قابل دیدن نباشد در اینجا هم به همان صورت است، آسیب روحی مهمترین و جدیترین نتیجه افزایش نفرتپراکنی آنلاین است. میزان قابل توجهی از آزار و اذیت اینترنتی ناشی از نفرت است، اهداف این نفرت در بسیاری از گزارشها در گروههای جنسیتی دستهبندی میشدند به این صورت که زنان و دختران دو برابر بیشتر از مردان تحت حملات نفرتپراکنی قرار میگرفتند.
نوجوانان و جوانانی که تجربه مواجهه با نفرتپراکنی آنلاین را دارند، بیشتر از سایر همسالان خود دچار اضطراب و افسردگی میشوند و متاسفانه این افراد ممکن است به صورت آفلاین نیز از آزار و خشونت رنج ببرند. به این صورت که در امتداد ارتباطات آنلاین خود از جامعه دوستان و همسالان طرد شده یا به دلیل شرایط روحی خاصی که برایشان ایجاد شده نتوانند روابط سالمی با اطرافیان خود برقرار کنند و در چرخه باطل شکست در روابط انسانی گرفتار شوند.
Doxing اصطلاحی است که در پس آن اتفاق وحشتناکی برای شخص هدف میافتد، به این صورت که در جریان نفرتپراکنی آنلاین اطلاعات شخصی و آدرس محل سکونت و اطلاعات تماس فرد یا گروه در فضای مجازی به صورت علنی منتشر میشود و این راهی است برای تحت فشار روانی قرار دادن فرد و حتی تشویق دیگران برای آزار و اذیت او. این اصطلاح از عبارت dropping dox گرفته شده که تاکتیکی انتقامجویانه بود که هکرها اطلاعات و اسناد شخصی را کشف کرده و بدون اجازه فرد منتشر میکنند.
در نتیجه، اعضای گروههای آسیبپذیر ممکن است تمایل کمتری به صحبت آزادانه در فضای مجازی داشته باشند یا به طور کلی از فضاهای آنلاین دوری کنند، که این تصمیم نه تنها بر آنها، بلکه بر جوامع آنلاینی که عضو آن بودند نیز تاثیر خواهد داشت و فضا را به سمت تکصدایی پیش میبرد.
افراطیگری
دومین تأثیر احتمالی نفرتپراکنی آنلاین، رادیکالسازی یا تندروی و افراط است. این اصطلاح به فرآیندی گفته میشود که در آن افراد به این باور میرسند که خشونت علیه دیگران و حتی خودشان در دفاع از گروه خود قابل توجیه است.
البته هر فردی که درگیر یک گروه یا تفکر میشود لزوماً به یک درجه از افراطیگری یا تندروی نمیرسد، بلکه در یک گروه و تفکر ثابت نیز هر فرد با توجه به شخصیت و میزان تاثیرپذیری در جایگاه متفاوتی است. در واقع حتی در درون یک گروه نفرتپراکن نیز فقط تعداد کمی از افراد ممکن است به درجه بالایی از تندروی و افراطیگری برسند که حاضر به ارتکاب اعمال خشونتآمیز شوند.
مسیر افراطیگری در گروههای نفرتپراکن را میتوانیم با تحلیل هرم زیر تا حدودی درک کنیم، اگرچه روشها و مسیرهای دیگری نیز در این زمینه پیشنهاد شده که این هرم تنها یکی از آن مسیرهاست.
پایه هرم متشکل از هوادارانی است که از گروه و یا تفکر حمایت میکنند و ایدهها و نظرات جاری را به اشتراک میگذارند، اما فعالیت دیگری ندارند، در واقع بیشتر نشردهنده تفکرات و ایدههای گروه هستند، این افراد معمولاً بیشترین تعداد در گروه را شامل میشوند و کمترین تعهد را نیز دارند.
سطح بعدی اعضا هستند، هویت این افراد به شدت در گروه و به همراه گروه تعریف میشود، و همواره عضو فعالی در فعالیتهای روتین گروه هستند. در سطح نهایی فعالان قرار دارند. اینها اعضایی هستند که قویترین ارتباط را با گروه یا تفکر دارند که احتمالاً آنها را به سمت مواضع رادیکالتر و اقدامات شدیدتر سوق میدهند. درواقع گروه تاثیرگذار را این گروه تشکیل میدهند، مانند رهبرهای گروه دوستانه در مدارس و در جمعهای نوجوانان و جوانان. افراطیترین آنها کسانی هستند که مرتکب اعمال خشن یا حتی جنایتکارانه میشوند.
تفسیری از هرم
به طور سنتی در روند تبدیل شدن به فردی تندرو، افراد در این هرم به سمت بالا حرکت کرده تا بیشتر با گروهی که به آن تعلق خاطر دارند، ارتباط برقرار کنند و همین تعلق و تمایل به عضوی از گروه شدن باعث میشود که تمایل بیشتری به دریافت حمایت از سمت گروه و در نتیجه عمل به اقدامات افراطی شود. یک نوجوان و جوان برای پذیرفتهشدن در گروه دوستی و همسالان تلاش خود را میکند و در جهت عضویت در گروه پیش میرود تا جایی که ممکن است برخلاف تربیت و حتی میل خود دست به اعمالی بزند که از سمت گروه تنها تایید میشود و باعث پذیرفتهشدنش از سمت اعضاست.
ماهیت شبکهای رسانههای دیجیتال، به گروهها و جنبشهای نفرتپراکن این امکان را میدهد که به طور همزمان در همه سطوح هرم قرار گیرند و تندرویها و افراطیگریها به سادگی و در دسترس نمایش داده شود و همه شاهد آن باشند. یکی از محققان در توصیف فضای اینترنت بیان کرده که اینترنت به عنوان «تسمه نقاله» برای افراطی شدن است، به سادگی سوار آن میشوید و شما را به سمت افراطیتر شدن پیش میبرد در حالی که در این حلقه گاهی حتی میچرخید. تندروی و رادیکالیسم در گام نخست ممکن است برای یک نوجوان و جوان جذابیت ظاهری داشته باشد، رفتار تند و نظرات صریح و بی پرده و گاهی خشن، با روحیات هیجانطلب نوجوانی و جوانی همخوانی دارد، اما تاثیرات آن و پیامدهایی که دارد گاه از دید نوجوانان و جوانان پنهان میماند، ورود به گروههای تندرو و افراطی و پذیرش تفکر و منش آنها ممکن است مسیر زندگی یک نوجوان را تغییر دهد. درک پیامدهای نفرتپراکنی آنلاین از صدمه و آسیب روحی و جسمی به دیگری تا تبدیلشدن به فردی تندرو و افراطی دو سطح ابتدایی تاثیر نفرتپراکنی است، سطوح دیگر این پدیده مجازی را در هفتههای آتی بررسی خواهیم کرد.
منبع: روزنامه جام جم/ ضمیمه چاردیواری