حمیدرضا حسینی معتقد است تاریخ بهارستان بازتابی از فراز و فرود سیاست و فرهنگ ایران در ۲ سده اخیر بوده است

«بهارستان» در آینه ۲ قرن تاریخ تهران

میدان بهارستان که از باغ‌های سلطنتی قاجار تا مرکز تحولات مشروطه و سپس نماد نهاد قانون‌گذاری ایران راه پیموده، در پژوهش تازه حمیدرضا حسینی با عنوان «میدان بهارستان» در هفت فصل روایت می‌شود؛ اثری که با تکیه بر اسناد تاریخی و منابع آرشیوی، سیر دگرگونی این میدان را از سال ۱۱۸۸ تا ۱۳۹۹ خورشیدی در سه لایه سیاسی، فرهنگی و شهری پی می‌گیرد و تصویری چندبعدی از یکی از پرماجراترین فضا‌های تاریخی تهران ارائه می‌دهد.
میدان بهارستان که از باغ‌های سلطنتی قاجار تا مرکز تحولات مشروطه و سپس نماد نهاد قانون‌گذاری ایران راه پیموده، در پژوهش تازه حمیدرضا حسینی با عنوان «میدان بهارستان» در هفت فصل روایت می‌شود؛ اثری که با تکیه بر اسناد تاریخی و منابع آرشیوی، سیر دگرگونی این میدان را از سال ۱۱۸۸ تا ۱۳۹۹ خورشیدی در سه لایه سیاسی، فرهنگی و شهری پی می‌گیرد و تصویری چندبعدی از یکی از پرماجراترین فضا‌های تاریخی تهران ارائه می‌دهد.
کد خبر: ۱۵۲۶۳۷۰

 در همین ارتباط گفت‌وگویی با این پژوهشگر تاریخ معاصر داشتیم که در ادامه می‌خوانید.

آیا تقسیم‌بندی هفت فصل کتاب توانسته پوشش کامل و متوازنی از تمام دوره‌های تاریخی بهارستان ارائه دهد؟ و بر همین اساس آیا امکان دارد برخی دوره‌ها یا رویداد‌های کلیدی کمتر مورد توجه قرار گرفته یا کم‌اهمیت جلوه داده شده باشند؟ 
تاریخ بهارستان تا حد زیادی تابع تاریخ تهران و در دایره‌ای وسیع‌تر، تاریخ ایران بوده و تحولات این میدان در حوزه‌های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، معماری و شهرسازی متأثر از تحولات بزرگ‌تر در سطح ملی است. مثلا انقلاب مشروطه، همچنان که سرفصل جدیدی در تاریخ ایران محسوب می‌شود، فصل تازه‌ای را هم برای میدان بهارستان رقم می‌زند، چراکه با برقراری نظام مشروطه، مجلس شورای ملی در این میدان جاگیر می‌شود و از آن به بعد اغلب رویداد‌ها و تحولات بهارستان متأثر از حضور مجلس در آنجاست. در فصل‌بندی کتاب به این تأثیر و تأثر توجه شده است. در مقدمه کتاب شرح داده‌ام که تاریخ بهارستان شامل چهار لایه رویداد‌ها و تحولات سیاسی، رویداد‌ها و تحولات فرهنگی، تحولات کالبدی از دو منظر معماری و شهرسازی، و تحولات اجتماعی است. دو لایه اول به تفصیل شرح داده شده و لایه سوم در حد ترسیم خطوط کلی تحولات شهرسازی و ریخت‌شناسی میدان و پیشینه بنا‌های تاریخی مهم دنبال شده است؛ ولی به لایه چهارم، یعنی تحولات اجتماعی، به این دلیل که نیازمند پژوهش گسترده در مطبوعات و منابع تاریخ شفاهی است و مجال وسیع‌تری را می‌طلبد، نپرداخته‌ام. تصور می‌کنم همه رویداد‌ها و تحولات مهم تاریخی در میدان بهارستان را در حدود دسترسی‌ام به منابع تاریخی بازگو کرده باشم، ولی در همه پژوهش‌های تاریخی این احتمال وجود دارد که با شناسایی اسناد و منابع تاریخی جدید، زوایای دیگری از موضوع آشکار شود. وزن‌دهی به رویداد‌ها و تحولات هم تا حد زیادی ناشی از تفسیری است که پژوهشگر از کلیت موضوع ارائه می‌دهد. ممکن است اگر این کتاب را به‌جای من تاریخ‌خوانده، یک پژوهشگر حوزه معماری می‌نوشت، رویداد‌ها و تحولات دیگری را در کانون توجه قرار می‌داد که در کتاب حاضر کمتر به آنها پرداخته شده است و بالعکس. 

چارچوب تحلیل سیاسی، فرهنگی و معماری چگونه با هم تلفیق شده‌اند و آیا این تلفیق موجب کمبود عمق در هر بخش نشده است؟
کتاب میدان بهارستان، تا حد زیادی یک اثر توصیفی است، اما در جا‌هایی به تبیین وقایع هم پرداخته است؛ به این معنا که علاوه بر چه رخ‌داد و چگونه رخ‌داد، به چرایی رخداد‌ها و ارتباط آنها با یکدیگر پاسخ داده است. مثلا وقتی به این پرسش رسیده‌ام که چرا میدان بهارستان پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ از تب‌وتاب می‌افتد و جایگاه بی‌بدیل و بی‌رقیب خود در شهر تهران را از دست می‌دهد، این وضعیت را در ربط با تحولات سیاسی پس از کودتا و شکل‌گیری و بالندگی مراکز جدید شهری در تهران توضیح داده‌ام. در نتیجه، گمان نمی‌کنم که بررسی تأثیر متقابل تحولات سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و شهری بر یکدیگر، باعث کم‌عمق شدن مباحث شده باشد، بلکه برعکس، احتمالا عمق مطالب را بیشتر کرده است. البته توجه داریم که هیچ پژوهشی نمی‌تواند همه گفتنی‌ها را درباره یک موضوع تاریخی به شکل کامل بگوید. این بسته به بضاعت پژوهشگر، حدود دسترسی او به منابع تاریخی و همین‌طور منظری دارد که از آنجا به موضوع نگاه می‌کند. تاکنون ۳ ــ ۲ کتاب پژوهشی دیگر درباره میدان بهارستان نوشته شده‌اند و لازم است کتاب‌های دیگری توسط پژوهشگران رشته‌های گوناگون نوشته شود تا بتوانیم تصویر نسبتا کاملی از تاریخ این میدان و تحولات آن ترسیم کنیم. 

نقش قدرت‌های خارجی و تعاملات بین‌المللی چگونه در تحلیل بهارستان لحاظ شده است؟
قدرت‌های خارجی کار خاصی با میدان بهارستان نداشته‌اند، ولی دخالت آنها در مسائل داخلی ایران در دوره‌های مختلف تاریخی، باعث اتفاقاتی شده که بخشی از آنها در میدان بهارستان رخ داده است؛ مثل وقایع مربوط به مشروطیت، ملی‌شدن نفت، کودتای ۲۸ مرداد و از این قبیل. 

آیا دیدگاه‌ها و نقش گروه‌ها و اقشار مختلف جامعه (زنان، طبقات پایین، اقلیت‌ها) در تحولات بهارستان به اندازه کافی مطرح شده‌اند؟
این کتاب درباره میدان بهارستان است و نه مسائل سیاسی یا فرهنگی یا اجتماعی ایران؛ ولی از آنجا که میدان بهارستان به‌عنوان یک مکان ــ رویداد کم‌نظیر و پراهمیت، شاهد بسیاری از رویداد‌ها و تحولات تاریخی بوده، هرجا که این رویداد‌ها با نقش‌آفرینی گروه‌ها و قشر‌های مختلف در ارتباط بوده است، به آن پرداخته‌ام. گاهی هم یک سلسله رویداد‌ها بهانه‌ای شده است برای توجه به نقش یا جایگاه برخی از گروه‌ها و طبقات اجتماعی در تحولات تاریخی؛ مثل حضور زنان در پاره‌ای وقایع سیاسی یا سیر طولانی اعاده حقوق اجتماعی و سیاسی‌شان که درنهایت موجب به‌رسمیت‌شناختن حق انتخاب‌شدن و انتخاب‌کردن زنان در انتخابات مجلس شورای ملی شد و میدان بهارستان برای نخستین‌بار در تاریخ معاصر ایران شاهد راهیابی و حضور زنان در مجلس شورای ملی بود. در این قبیل موارد، گاهی از دایره میدان بهارستان فراتر رفته‌ام و روایت‌هایی از تاریخ معاصر ایران را گفته‌ام که شاید شرح‌شان برای خواننده متخصص و تاریخ‌خوانده ضرورتی نداشته باشد ولی برای خواننده غیرمتخصص جذاب است. در مقدمه کتاب گفته‌ام که نگاه ویژه‌ای به مخاطبان عام دارم. این توجه را می‌توانید در کتاب قبلی‌ام، یعنی «تهران تب‌آلود» هم که به مکان ــ رویداد‌های مشروطیت در تهران می‌پردازد ببینید. 

در این کتاب در حوزه انسانی عمده تمرکز روی طبقه نخبگان، روحانیون، سیاسیون و بازار است. به نظر شما آیا تاکید بر این طبقات توانسته تصویر جامع اجتماعی ارائه دهد؟
بازهم تأکید می‌کنم که این کتاب درباره یک فضای مهم شهری است که میزبان رویداد‌ها و تحولات تاریخی ایران بوده است، نه درباره طبقات یا تحولات اجتماعی ایران طی ۲۰۰ سال گذشته. طبیعتا هرجا که پای یکی از گروه‌ها و طبقات اجتماعی به میدان بهارستان باز شده و رویداد‌ها و تحولاتی را موجب شده است، به این موضوع پرداخته‌ام. مثلا در فصل سوم کتاب با عنوان «بهارستان مشروطه» شرح داده‌ام که گروه‌های مرجع و ائتلاف‌کننده در انقلاب مشروطه کدام‌ها بودند و پایگاه‌های آنان در شهر تهران کجا بود. بر این اساس، در مرحله اول جنبش (از آغاز تا صدور فرمان مشروطیت) که ابتکار عمل در دست علمای تهران و بازاریان بود، بازار تهران، به دلایلی که در کتاب گفته شده، کانون اصلی حرکت‌های اعتراضی مشروطه‌خواهان بود ولی بعد از صدور فرمان مشروطیت و استقرار مجلس شورای ملی در میدان بهارستان، یک مرکزیت شهری جدید با ویژگی‌هایی که در تاریخ ایران مسبوق‌به‌سابقه نبود، شکل‌گرفت.
در این مرکز جدید، روشنفکران و طبقات جدید شهری دست بالا را داشتند. این مرکزیت تا مدت‌ها مراکز قدیمی‌تر و به‌طور مشخص ارگ و بازار را تحت تأثیر قرار داد و یک جبهه‌بندی سیاسی مبتنی بر مکان را در تهران به‌وجود آورد؛ به طوری‌که ارگ جایگاه پادشاه و مرکز استبداد قاجاری بود و بهارستان کانون مشروطه‌خواهی و مرکز و سنگر ملیون به شمار می‌رفت. درمجموع، میدان بهارستان تا پیش از مشروطیت به علت وجود باغ سلطنتی نگارستان و دو باغ نظامیه و سردار و بعدا باغ بهارستان، که متعلق به دولتمردان بلندپایه دوره قاجار بودند، و همین‌طور سکونت بسیاری از اعیان و اشراف، جایگاه طبقه بالای جامعه بود. حضور طبقات پایین در آنجا نهایتا در جایگاه تماشاچی در مراسمی مانند نحر شتر در عید قربان بود. بعد از مشروطه هم، اگرچه مردم عادی در آنجا رفت و آمد داشتند ولی بهارستان به‌طورکلی جایگاه کر و فر نخبگان و کنشگران سیاسی و فرهنگی بود، نه طبقات پایین شهری. البته گاهی و به‌ندرت این طبقات در بهارستان حضوری مؤثر پیدا می‌کردند که اغلب فاجعه‌بار بود، مثل غارت ساختمان مجلس بعد از به توپ بسته‌شدن یا بلوای نان در آذرماه سال ۱۳۲۱. 
 
اعتبار و تنوع منابع استفاده‌شده تا چه حد قابل اتکاست؟ آیا منابع اصلی، آرشیوی یا متقن تاریخی به میزان کافی مورد بهره‌برداری قرار گرفته‌اند؟ و اساسا محدودیت‌های شما برای پژوهش سندی و کتابخانه‌ای و منابع آرشیوی برای نگارش این اثر چه بود؟
تا جای ممکن سعی کرده‌ام از اسناد قابل اتکا و منابع اولیه در تاریخ دوره قاجار و پهلوی استفاده کنم. در دو فصل ابتدایی کتاب از روزنامه‌های دوره قاجار و نقشه‌های شهری بهره زیادی بردم و به همین علت موفق شده‌ام برخی زوایای تاریک تاریخ بهارستان را آشکار کنم یا به تصحیح روایت‌های رایج و پذیرفته‌شده، ولی اشتباه بپردازم. البته نمی‌توانم مدعی باشم که همه منابع تاریخی را دیده‌ام. بااین‌حال، هنوز نقاط تاریک بسیاری درباره تاریخ بهارستان وجود دارد که علت آن فقدان اسنادی است که یا در طول زمان از میان رفته‌اند، یا هنوز شناسایی نشده‌اند یا در دسترس قرار نگرفته‌اند. مثلا در مسیر پژوهش درباره ساختمان‌های سازمان برنامه‌وبودجه، متوجه شدم که اسناد بسیار کمی دراین‌باره وجود دارد و در خود سازمان برنامه، با وجود همکاری مشفقانه کارکنان محترم کتابخانه و مرکز اسناد این سازمان، نتوانستم اسنادی را به‌دست‌بیاورم که نشان دهد ساختمان‌های عظیم این سازمان دقیقا در چه زمانی و چگونه ساخته شده‌اند و خصوصا طراحان و معماران آنها چه کسانی بوده‌اند. البته موفق شدم برپایه معدودی از اسناد موجود در آرشیو ملی و مطالب مندرج در نشریات قدیمی سازمان برنامه (دهه‌های ۱۳۳۰ تا ۱۳۵۰) اطلاعاتی را درباره پیشینه ساختمان‌های سازمان برنامه و طرح‌های مربوط به الحاق زمین‌های مجاور به این سازمان ارائه دهم که قبلا گفته نشده بودند. مشکل کمبود یا نبود اسناد، درباره ساختمان‌های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم وجود دارد و باید اعتراف کنم که در این فقره اخیر نتوانستم هیچ مطلب درخوری را به خوانندگان کتاب ارائه دهم. 

چه جایگاهی برای منابع ضدونقیض و دیدگاه‌های متفاوت در متن وجود دارد؟
هرجایی که اطلاعات ضد و نقیض یا متفاوتی درباره یک موضوع وجود داشته، سعی کرده‌ام به حل‌وفصل آن بپردازم و روایتی را که درست‌تر می‌دانم، با ذکر ادله، ارائه دهم. ولی توجه داشته باشید که در بسیاری از موارد، روایت‌های تاریخی درباره میدان بهارستان آن‌قدر معدود و محدود است که اساسا به مرز تناقض نمی‌رسد. یعنی بعضا یک روایت از موضوع وجود دارد که یا باید آن را بپذیرید و بازگو کنید یا با ذکر دلایل منطقی و براساس شواهد تاریخی بطلانش را نشان دهید. 

به نظر می‌رسد به بخش‌های مربوط به دوران پس از انقلاب اسلامی کمتر پرداخته شده که البته این مسأله به موضوع کمرنگ‌شدن بهارستان در ابعاد مختلف به‌واسطه تغییرات سیاسی است. بااین‌حال این اثر تا چه حد توانسته تصویر واقعی و بی‌طرفانه‌ای از تاثیرات متقابل بهارستان بر نهاد سیاست و فرهنگ در دوران بعد از انقلاب ارائه دهد؟
درباره تاریخ بهارستان در دوره پس از انقلاب باید توجه داشته باشیم که هنوز بخش بزرگی از اسناد مرتبط با این دوره در اختیار قرار نگرفته و به‌اصطلاح از طبقه‌بندی سیاسی و امنیتی خارج نشده است. بنابراین، دست‌مان چندان باز نیست و فقط می‌توانیم خطوط کلی تحولات بهارستان در این دوره را ترسیم کنیم. طبیعی است که با پیروزی انقلاب و انتقال مجلس از میدان بهارستان، این میدان جایگاه پیشین و درخشان خود را از دست داد ولی این جابه‌جایی فقط ربع قرن طول کشید و مجلس دوباره به میدان بهارستان بازگشت و البته مسائل و مشکلات جدیدی را برای این میدان به‌وجود آورد. بااین‌حال، افول بهارستان از چند دهه پیش از انقلاب شروع شده بود و اگر انقلابی هم اتفاق نمی‌افتاد، خیلی از اتفاقات ناخوشایند پس از انقلاب، بسا که با سرعت و شدت بیشتری رخ می‌داد. مثلا طرح تخریب بلوک غربی سازمان برنامه و بخش شمالی دانشسرای عالی قدیم و الحاق آن به سازمان برنامه، پیش از انقلاب تصویب شده بود که اجرای آن با پیروزی انقلاب به تعویق افتاد و خوشبختانه همین تعویق باعث شد که فقط بلوک غربی را خراب کنند ولی برای تخریب ساختمان‌های دانشسرای عالی، که در اختیار دانشگاه تهران بود، با مقاومت استادان و دانش‌آموختگان قدیمی دانشسرای عالی روبه‌رو شدند. در نتیجه، این بخش از پهنه تاریخی بهارستان نجات پیدا کرد و امروزه با کاربری جدید تحت عنوان «باغ ــ موزه نگارستان» فعالیت‌های فرهنگی و گردشگری در مرکز تاریخی شهر تهران را ارتقا داده است. درباره طرح توسعه مجلس هم می‌دانیم که اساس این طرح مربوط به پیش از انقلاب بوده است و تخریب بخشی از بافت تاریخی میدان بهارستان از دهه ۱۳۴۰ آغاز شد. در فصل پایانی کتاب با عنوان «هفت پرده تاریخ بهارستان» به سه گرایش عمده و متضادی که در این پهنه تاریخی دیده می‌شود و هم‌اکنون در جریان است پرداخته‌ام و تصریح کرده‌ام که بهارستان چشم به فرجام رویارویی این سه گرایش دوخته است. هنوز زود است که بگوییم این فرجام چه سمت‌وسویی دارد. فقط می‌توانیم امیدوار باشیم که تحولات به سمت حفظ و احیای هویت تاریخی میدان بهارستان و آرام‌شدن فضای عمومی آن برود. 

آیا ترتیب فصل‌ها و نحوه ارائه مطالب به لحاظ روایی و تاریخی مناسب و قابل درک است؟
این پرسش را درست متوجه نشدم و البته جواب آن نزد خواننده است نه نویسنده.

در صورت چاپ مجدد کتاب به نظر شما چه بخش‌هایی را می‌توان به لحاظ محتوایی و سندی به این اثر افزود؟
این که یک کتاب در چاپ‌های بعدی خود از اساس دچار تحول شود یا نویسنده بر پایه اسناد و شواهد تازه‌ای که به‌دست‌آورده، محتوای آن را کامل یا دگرگون کند، چندان مرسوم نیست. اسناد تاریخی جدید همواره در حال شناسایی هستند و می‌توانند یافته‌های پژوهشی پیشین را تحت تأثیر قرار دهند. اگر دامنه این تأثیر‌ها از حد مشخصی بیشتر شود، راهش این است که پژوهش‌های جدید به انجام برسد، نه این‌که کتاب‌های موجود در چاپ‌های بعدی دچار دگرگونی اساسی شوند. ولی اگر لغزش‌هایی جزئی به متن راه پیدا کرده باشد، حالا چه خودم متوجه شوم و چه خوانندگان محترم تذکر دهند، در چاپ‌های بعدی اصلاح خواهد شد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها