به گزارش
جام جم آنلاین، گفتگوی روزنامه جام جم با سید محمد حسینی بدین شرح است:
چرا در این سالها اقتصاد دانشبنیان محقق نشده است؟
متاسفانه در هشت سال اخیر با مشکلات اقتصادی عدیدهای مواجه شدیم که ناشی از نگاه و تفکر حاکم بر دولت بود که تصور میکرد حل همه مشکلات در سایه توافق با جهان غرب و قدرتهای جهانی شدنی است و آنها با سرمایهگذاری مشکلات ما را حل خواهند کرد. زمانی آقای رئیسجمهور میگفت رئیسجمهور فرانسه دغدغه اشتغال جوانان ما را دارد. به عبارت دیگر اهتمامی به این امر نداشتند، لذا این گرفتاری که الان دچار آن هستیم ایجاد شد.
پیرامون این امر با وزیر علوم صحبتی داشتهاید؟
بهعنوان تشکل دانشگاهیای که کانون دانشگاهیان ایران اسلامی است، چندین بار درخواست ملاقات دادیم، ولی توجهی نکردند.
دو اتفاقی که در وزارت علوم رخ داد و قابل توجه بود، نقش دانشگاهها در توسعه کشور و نقشآفرینی در فرآیندهای توسعهای، کاملا در این چهار سال کاهش یافت. مسابقات جهانی و میزان مدالآوری کاهش یافت. در بحث توسعه کشور، نقشی که دانشگاهها در حوزه توسعه داشتند، کاهش یافت. مطلب دیگر ماجرای آمایش دانشگاهها که اتفاق افتاد، سطح علمی دانشگاهها را بهشدت کاهش داد و به نظر میرسد آسیب این امر در سالهای آینده بروز میکند.
ما با طیف وسیعی از اساتید دانشگاه در کشور سروکار داریم. نقدهای جدی در وضع فعلی دانشگاهها داریم؛ شادابی و نشاط و تحرکی که در گذشته بود، دانشگاهیان احساس مسؤولیت میکردند، در کشور و بهمسائل کشور ورود میکردند و به سمتی میرفتند که کاهش وابستگی ایجاد شود، این امر الان وجود ندارد و در زمانی که در پیامنور بودیم و با اساتید زیادی جلسه داشتیم، عدهای هم به صورت مجازی بحث را دنبال میکردند، گلایههایی داشتند از این که نمیخواهند جایگاه دانشگاه و اعتبار آن حفظ شود. اینها را بهنحوی تنزل دادند، حتی جایگاهی را که داشتند تنزل دادند و میگفتند وضعیت گذشته باید احیا شود.
این مشکلات وجود دارد، ولی نظرات این افراد جمعبندی شده و ما امیدواریم در دولت آینده، نصبالعین رئیسجمهور و دولت قرار گیرد که بخش عمدهای به انتخاب مدیران لایق، با کفایت و با انگیزه برمیگردد. اگر هم یک مدیری بخواهد وضع موجود حفظ شود، نمیتواند همین وضع را حفظ کند، چون تحولات دنیا به قدری سریع است که باید دنیا را پیشبینی کرد، طرح و ایده داشت و برنامهریزی کرد. این که رئیس دانشگاه باشید و هیچ کار جدیدی نکنید، قابل قبول نیست. به نظر میرسد، چون سیستم اداری ما دقیق نیست، ساختار آن متحول نشده و همگام با انقلاب نیست؛ یعنی انقلاب اداری بعد از انقلاب انجام ندادهایم؛ لذا باید آدمهای قوی بگذاریم که بهتدریج ساختار و رویهها را درست کنند، ایجاد انگیزه در مجموعه کنند و فعال باشند. اشکالات در دانشگاه موارد متعددی است که شما به برخی اشاره کردید. حتما این موارد میتواند بهسرعت در مسیر درستی قرار گیرد.
اینکه سال ۲۰۱۶ ایران رتبه ۱۶ را در تولید علم داشت و به نوعی امروز خروجی آن قابل احصاء نیست به دلیل نگاه به غرب و عدم خودباوری نیست؟
بله، قبلا یک رقابت سالمی بین دانشگاهها برقرار بود، اما الان خبری نیست و انگار وزارت علوم نقشی ندارد و در حاشیه است.
تمهیدات مجلس شورای اسلامی در این خصوص چطور میتواند باشد؟
اجرا دست مجلس نیست، حتی اگر بهترین طرحها را تصویب کند، اما اگر اراده جدی در دولت نباشد کار به جایی نمیرسد.
یعنی مجلس نمیتواند اقدام بازدارندهای در این خصوص داشته باشد؟
نهایت بتواند جلوی طرحی را بگیرد و کاری انجام نشود، ولی ما باید دنبال فعالیتهای ایجابی باشیم و خود دولت انگیزه داشته باشد و کار و تلاش کند. تنها در این صورت است که میتوانیم شاهد سرعت رشد علمی در کشور باشیم؛ لذا ضروری است مشوقهایی در این خصوص طراحی شود.
در حوزه نظارت و بازخواست نقش مجلس مشخص شده است؟
بله. در نهایت مجلس میتواند تحقیق و تفحص کند و بگوید این اشکالات وجود دارد. تا بخواهد اشکالات را کشف و بیان کند دوره دولت تمام شده است.
به بحث فرهنگ در دولت یازدهم و دوازدهم پرداخته نشد و نیازهای فرهنگی کشور به برگزاری کنسرت و موارد اینچنینی تقلیل یافت ولیکن در مجلس از سال ۹۷ به بعد آنطور که رصد شد، سوالی از وزیر ارشاد نشد. این امر را چطور ارزیابی میکنید؟
تلقی من این است که ناامیدی از مجموعه فرهنگ و هنر کشور وجود دارد. حتی رهبری بارها تذکراتی دادند و بیان کردند که مراقب رخنه و نفوذ فرهنگی باشید تا دچار ولنگاری فرهنگی نشویم. این بحثها را رهبری مطرح کردند، ولی شاهد بودیم گوش شنوایی نیست و اقدامی صورت نمیگیرد.
الان کسی توقعی از این افراد ندارد. اوایل حوزهها و استادان و نهادهای مختلف نقد میکردند، ولی وقتی کاری صورت نگرفت این حوزه تقریبا رها شد. جامعه هنری ما الان سخت منتقد است مخصوصا در مشکلاتی که کرونا ایجاد کرده، تئاتر و سینما از این شرایط ضربه خورده و باید در فصل جدید بعد از انتخابات فکر جدی شود و حتی بحث گردشگری آسیبهای جدی دیده است. در خیلی از کشورهای دنیا این مشکلات وجود ندارد، درست است که کرونا محدودیتهایی ایجاد کرده، اما زندگی روال خود را دارد. به نظر میرسد در برخی موارد بیش از حد سختگیری شده و به برخی صنایع کشور آسیب جدی وارد شدهاست.
فرمایشات چندی پیش رهبر معظم انقلاب درباره برخی نگرانیها از احتمال مشارکت پایین مردم در انتخابات ۲۸خرداد مبنی براینکه «من معتقدم میزان مشارکت مردم ارتباطی با این اسم یا آن اسم ندارد» را شما چطور تبیین میکنید؟
تجربه عینی و ملموس داریم و حضرت آقا این مطالب را که بیان میکنند، مبتنی بر آن مساله است. در سال ۹۲ یک شخصیتی مانند مرحوم آیتا... هاشمی رفسنجانی ردصلاحیت شدهاست. ایشان رئیس مجلس بود؟ رئیسجمهور بود؟ رئیس تشخیص مصلحت نظام بود بنابراین شاخصتر از ایشان کسی نبود، اما دیدیم که با وجود ردصلاحیت آقای هاشمی، ۷۲ درصد در انتخابات شرکت کردند.
این رقم خیلی خوبی در مقایسه با بسیاری از کشورهای دنیاست. سال ۹۶ شخصی همچون آقای احمدینژاد که پایگاه مردمی بالایی دارد در انتخابات ثبت نام کرده و تایید نشده است. این چنین نبود که هواداران وی بگویند ما در انتخابات شرکت نمیکنیم، چون کسانی که در بدنه جامعه هستند به اصل نظام اهمیت میدهند. نگاه رهبری و وظیفه شرعی، دینی و ملی برای این افراد اهمیت دارد. اگر نیاز به مشارکت داریم به دلیل ضعف عملکرد دولت است، یعنی مشکلات معیشتی و اقتصادی که مردم با آن مواجه شدند و هنوز ادامه دارد. چند روز به برگزاری انتخابات مانده، اما باز شاهد افزایش قیمت کالاها هستیم.
رهبر انقلاب همچنین درباره کسانی که مردم را از رفتن پای صندوقهای رأی منع میکنند و القا به بیفایده بودن انتخابات میکنند هم صحبت کردند به طور مصداقی چه شد که آقای احمدینژاد به اینجا رسید؟
جای تاسف دارد کسی که منشأ خدمات گستردهای در کشور بود، الان چنین مواضعی میگیرد که نه قطعا قابل توجیه است و نه قابل قبول. حتی طرفداران ایشان هم این موضوع را نمیپذیرند. آقای بیگی که رئیس ستاد انتخابات ایشان و نماینده تبریز بود، بیان کرد حرف رهبری برای ما فصلالخطاب است و در انتخابات شرکت میکنیم. از کسانی که خودشان با همین مکانیسم رئیس جمهور شده یا وارد مجلس شدهاست، ادعاهایی همچون بحث مهندسی در انتخابات پذیرفته نیست.
احمدینژاد از ابتدا این چنین بود یا تغییر کرد؟
قطعا تغییراتی ایجاد شد و تأثیری که اطرافیان بر ایشان داشتند قابل انکار نیست. خیلی از دوستان و همرزمان ایشان بهتدریج با گروه خاصی ارتباط برقرار کرده و از آنها تاثیرگرفتند.
منظور از گروه خاص، طیف آقای مشایی است؟
بله، آقای مشایی و بقایی و تعداد محدودی از افراد خاص هستند در حالی که افراد دیگری با ایشان از اول انقلاب بودند، ولی آنها را کنار گذاشت و با افراد خاصی ارتباط داشت که قطعا تحت تاثیر قرار میگیرد.
مطمئنا زاویه با نظام اسلامی یک شبه اتفاق نمیافتد. از ابتدای انقلاب شخصیتهای متعددی داشتیم که فاصله گرفتند. امیدواریم آقای احمدینژاد در روند مسیر خود تجدیدنظر کرده و این مسیر را ادامه ندهد، چراکه دوستداران ایشان چنین مواضعی را نمیپذیرند.
محبوبیت جهانگیری و لاریجانی
حضور آقایان لاریجانی و جهانگیری اثر چشمگیری در افزایش مشارکت نداشت؟
فرض کنید آقای جهانگیری و لاریجانی هم تایید صلاحیت میشدند مگر چقدر محبوبیت داشتند؟ نظرسنجیها موجود است، خودتان قضاوت کنید. از نگاه مردم آقای لاریجانی، جهانگیری و پزشکیان ادامه وضع فعلی هستند.
این طور نیست که مردم اکنون عزا گرفته باشند و بگویند آقای جهانگیری چرا تایید نشد! او بیشترین آرای منفی را داشت یعنی آرای منفی وی از آرای مثبت بیشتر بود. آقای لاریجانی ۱۲ سال رئیس مجلس بود و با این دولت همراهی داشته، چرا برخی فکر میکنند ایشان محبوبیت زیادی داشته است. الان آقای مهرعلیزاده در اردوگاه اصلاح طلبان تعریف میشود. آقای همتی از ابتدا جزئی از کارگزاران بوده و کارگزاران هم نقش مهمی در انتخابات ایفا کرده است. این طور نیست که کسی را برای حمایت نداشته باشند.
تعطیلی قرارگاه اصلی فرهنگی کشور
قدری درخصوص وضعیت شورایعالی انقلاب فرهنگی توضیح بفرمایید.
قرارگاه اصلی فرهنگی کشور باید شورایعالی انقلاب فرهنگی باشد. حضرت آقا هم اتمام حجت کردهاند. آقای روحانی نهتنها خودش جلسات شورایعالی انقلاب فرهنگی را که قرارگاه اصلی فرهنگی کشور است تشکیل نمیدهد بلکه به نایبرئیس هم اجازه برگزاری جلسات را نمیدهد. شورایعالی فضای مجازی هم به این سرنوشت مبتلا شده است. یعنی عدم تحرک و رخوتی که حاکم بر این دولت است، منشأ بسیاری از گرفتاریها و مشکلات شده است.
دولت با تکماده هم قبول نمیشود
اگر بخواهید نمرهای به حوزه فرهنگ در این دولت بدهید، چند میدهید؟
قطعا از نظر من مردود است. یعنی نمره قبولی دریافت نمیکند. نزدیک ۱۰ هم نیست که بتوان گفت با تک ماده قبول میشود.
گاندو، محکی برای سنجش آزادی بیان
برخی اذعان دارند نامزدها روی موضوع آزادی باید مانور دهند، در دولت آقای روحانی وضعیت آزادی مطبوعات را چطور دیدید؟
به دلیل پیشرفت ابزار ارتباط جمعی شاید چارچوبها و ضوابطی که در گذشته برای نظارت بود معنا و مفهومی ندارد، اما با این وجود بالاخره شاهد بودیم برخی از خبرگزاریها، روزنامههای متعهد مطالبی را عنوان و فشارهای ناشی از آن را تحمل میکردند، شکایتهایی میشد. بهترین مثال سریال گاندو است؛ دولتیها تحمل و سعهصدر لازم را نداشتند و همواره حالت مدعی و طلبکار دارند. ژست آزادی گرفتند، اما به مطبوعات انواع انگها را چسباندند؛ اعم از بیسواد، بیشناسنامه و ...! هر کسی که انتقاد از دولت میکرد، بهشدت مورد توهین بود و با الفاظ نامناسب و زننده به منتقدان حمله میکردند.
لزوم بازنگری در قانون انتخابات
یکی از موضوعاتی که هر ساله با نزدیک شدن به ایام انتخابات با آن روبهرو میشویم موضوع قانون انتخابات و اصلاحاتی در این خصوص بهویژه محدود بودن زمان تبلیغات نامزدهاست. دیدگاه شما دراینباره چیست؟
بله؛ باید در قانون انتخابات بازنگری شود و گمان میکنم از شش ماه قبل باید مشخص شود که چه کسانی کاندیدای اصلی هستند تا بتوانند بهخوبی نظرات خود را بیان کنند. به نظر میرسد یکی از اولویتهای نمایندگان باید این باشد که قوانین انتخاباتی را متناسب با نیازهای امروز بازنگری کنند.
استفاده ابزاری از سلبریتیها برای انتخابات
تحلیل شما بهطور کلی از عملکرد دولتهای آقای روحانی در حوزه فرهنگ چیست؟
آقای روحانی از ابتدا به حوزه فرهنگ بها نداد. مثلا شورایعالی سینما را که مصوبات آن در حکم مصوبات هیاتدولت بود منحل کردند. نگاه این دولت به فرهنگ و هنر این بود که صرفا از چهرههای معروف و سلبریتیها استفاده ابزاری کنند و در انتخابات از آنها حمایت شود و در همین راستا بقیه هنرمندان را در سطح کشور رها کردند؛ بنابراین شاکله دولت را بیشتر ...
شاکله دولت آقای روحانی امنیتی و صرفا متمرکز بر سیاست خارجی بود.