حتی گاهی تهدیدات و توهینهایی به گروههایی از مردم، به طور کلی نادیده گرفته شده و مجازات و پیگیری برای آنها در نظر گرفته نمیشود.
نفرت پراکنی آنلاین معضلی است که دامنگیر فضای اینترنت و تمام کاربرانی آن شده است. اگرچه وجود قوانین باعث میشود که افرادی که در صدد نفرت پراکنی هستند محدودتر شوند و با ترس و احتیاط بیشتری عمل کرده و در نتیجه کاربران امنیت بیشتری را حس کنند، اما باز هم این رفتار وجود دارد و دامان کاربران را میگیرد. مهمترین نکته در این میان این است که نفرتپراکنی آنلاین را بشناسیم تا بتوانیم با آن مقابله کنیم.
اینترنت بستر ایدهآلی برای دسترسی مردم به اطلاعات و خدمات است. نکته منفی این امر این است که اینترنت، در کنار بسیاری از منابع ارزشمند خود، موارد توهینآمیز زیادی را شامل میشود، از جمله محتوای نفرتانگیز که سعی در القای افکار خاصی علیه گروههای خاص و برانگیختن مردم علیه یکدیگر دارد.
نفرت پراکنی حمله یا هدف قرار دادن فرد یا گروه خاصی از مردم توسط فرد یا گروه دیگری است، این فرد یا گروه مورد هدف میتواند براساس نژاد، مذهب، خاستگاه فرهنگی، جنسیت یا ویژگی ظاهری و حتی گروه معلولان و ناتوانان دستهبندی شود.
در برخی تحقیقات آمده که این مدل نفرتپراکنی میانگروهی نسبت به گروه دیگری، از تعصبات درونگروهی ناشی میشود؛ یعنی افراد با عضویت و پذیرش نظرات گروهشان نسبت به آن تعصب و پافشاری داشته و برای گروهشان برتری قائل هستند.
گروهی که در اینجا ذکر شده لزوما ساختاری جدی و نظاممند ندارد و میتواند یک گروه دوستانه یا مثلا افراد علاقهمند به یک مدل خاص از غذا یا ورزش باشد که مجموعهای از نظرات مشترک دارند و بر روی آن نظرات تعصب دارند.
این تعصب غالبا «گروههای خارج از گروه» را هدف قرار میدهد، گروههایی که براساس برخی ویژگیهای مشترک در «درون گروه» قرار ندارند.
ردیابی و حذف محتوای نفرت پراکن در سطح اینترنت کاری دشوار و گاهی غیرممکن است. رشد فزاینده این محتوا باعث شده شناسایی تمام سایتها و پستهایی که در شبکههای اجتماعی با محتوای نفرتپراکنی وجود دارد، امکانپذیر نباشد.
با توجه به آسیبپذیری نوجوانان و جوانان، این مساله از اهمیت بالایی برخوردار است که آنها در مورد نفرت آنلاین، و به طور خاص در مورد فرهنگ آنلاین نفرت و تشخیص محتوای نفرتپراکن آگاه باشند تا در زمان مواجهه با آن، قدرت تشخیص و مقابله داشته باشند.
تشخیص این که این روزها نفرتپراکنی از دنیای واقعی به دنیای مجازی وارد شده یا بالعکس ممکن است سخت باشد، اما بررسی برخی شرایط و تاثیر اتفاقات روز بر شدت این ماجرا تاثیر دارد، نمیتوان منکر این شد که تفکرات نژادپرستی که در دنیای واقعی وجود دارد (نمونه آن کشته شدن جورج فلوید در آمریکا به دست پلیس آمریکا در سال 2020 بود) در دنیای مجازی نیز همتایانی داشته است. متاسفانه مطالب نفرتپراکن و تهدیدات نسبت به رنگین پوستان به وفور در فضای مجازی وجود دارد.
تشخیص محتوای نفرتانگیز در اینترنت همیشه کار سادهای نیست. مرز بین سخنان نفرتپراکن و آزادی بیان گاهی بسیار باریک میشود، این مساله در کشور و فرهنگهای مختلف سطح تحمل متفاوتی دارد. حتی برخی نظرات که در فضای اینترنت منتشر شده میتواند در کشوری قانونی تلقی شود و در کشور دیگر غیرقانونی و نفرت پراکن باشد.
بسیاری معتقدند که بهترین پاسخ به سخنان نفرتانگیز، جرمانگاری آن نیست، بلکه گفتوگوی بیشتر است.
به این صورت که به جای مقابله مشابه با محتوای نفرتپراکن، روایتی صحیح را جایگزین کنیم. در واقع گفتوگوی مسالمتآمیز و تلاش برای ابراز همدلی و درک گروه یا فرد نفرتپراکن میتواند منجر به این شود که چرخه نفرتپراکنی قطع شود. البته این استراتژی بسیار سخت است و نیاز به آمادگی روحی و اطلاعاتی بالایی دارد.
امروزه به این مدل رویکرد ضد گفتار یا Counterspeech گفته میشود. اگرچه در اینجا هم شواهدی وجود دارد که اجازه دادن به همه گفتارها در واقع میتواند مانعی برای آزادی بیان باشد، به این صورت که افرادی که هدف آزار و اذیت قرار میگیرند شروع به سانسور خود میکنند تا کمتر دچار درگیری شوند. Counterspeech یا ضدگفتار تاکتیکی برای مقابله با سخنان نفرتانگیز یا اطلاعات غلط است که با ارائه روایتی جایگزین و نه سانسور، ارائه میشود و منجر به ریشهکنشدن و حل مسالمت آمیز درگیری میشود.
از دیگر مسائل مربوط به آزادی بیان و اینترنت، تفاوت استانداردهای گفتار آنلاین از کشوری به کشور دیگر و چگونگی تأثیر این امر بر اجرای قانون در یک رسانه جهانی است. به عنوان مثال، در یک کشور حکمی برای مطالبی که بر روی سایتی قرار دارد صادر میشود اما به دلیل این که آن سایت بر روی سرورهای کشور دیگری با قوانین متفاوت است، دارنده سایت به حکم صادر شده عمل نمیکند.
بررسی محتوای نفرت پراکن
مطالب احتمالی نفرتپراکن با توجه به محتوای آن نباید جداگانه قضاوت شود، بلکه با در نظر گرفتن چند عامل میتوان آنها را بررسی و دستهبندی کرد:
آیا این احتمال وجود دارد که محتوا باعث ایجاد نفرت یا خشونت نسبت به دیگران شود؟
چه کسی مطالب را منتشر میکند یا به اشتراک میگذارد؟
آیا این افراد بر مخاطبان خود تأثیرگذارند؟
موقعیت و تاریخچه افرادی که مطالب را به اشتراک گذاشتهاند بر درک و دریافت ما از این مطالب تاثیر میگذارد؟
آیا پاسخ دادن به مطالبی که این افراد نشر یا تولید میکنند باعث کاهش یا افزایش شیوع گفتههای آنها میشود؟
دامنه گسترش مطالب تا کجاست؟
آیا این محتوا برای آسیب رساندن به دیگران در نظر گرفته شده است؟
چه نفعی برای سخنران یا منتشر کننده مطلب دارد؟
آیا هدفگذاری مطالب درجهت گروههای آسیبپذیر است؟
آنچه این مساله را حتی بیشتر به چالش میکشد این است که اگرچه آزار و اذیت و اظهارات آشکار نفرت از نظر اکثر افراد مغموم و زشت است، اما محتوای نفرتآلود به کنایه، شوخطبعی و اطلاعات غلط میتواند حتی آسیبزنندهتر باشد زیرا احتمال تأثیرگذاری آنها بر افراد بیشتر خواهد بود، به ویژه در نوجوانان و جوانان که درک محدودتری نسبت به سمیبودن این دیدگاهها دارند.
زهرا صالحی نیا - کارشناس سواد رسانه / ضمیمه چادیواری روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: