گفت‌و‌گو با کارگردان و تهیه‌کننده مجموعه مستند «قصه رسیدن» که فصل دوم آن به‌زودی از شبکه مستند پخش می‌شود

معجزه با دست‌ های خالی

وقتی صحبت از سرمایه‌گذاری برای تولید و اشتغال به میان می‌آید، ممکن است در ذهن‌تان اعداد و ارقام نجومی نقش ببندد. اصلا شاید فکر کنید که با 50- 40 میلیون تومان نمی‌توان ایجاد اشتغال و در مدت معینی پیشرفت کرد و موفق بود.
وقتی صحبت از سرمایه‌گذاری برای تولید و اشتغال به میان می‌آید، ممکن است در ذهن‌تان اعداد و ارقام نجومی نقش ببندد. اصلا شاید فکر کنید که با 50- 40 میلیون تومان نمی‌توان ایجاد اشتغال و در مدت معینی پیشرفت کرد و موفق بود.
کد خبر: ۱۳۱۵۵۲۱

اما ما به شما می‌گوییم که این امکان وجود دارد. گروه سازنده مجموعه مستند «قصه رسیدن» که فصل اول آن سال گذشته روی آنتن شبکه مستند رفت، با ساخت این مجموعه ثابت کرد می‌توان با سرمایه اندک هم ایجاد اشتغال کرد و موفق بود.

این گروه سراغ افرادی رفت که با سرمایه‌های نه‌چندان قابل‌توجهی کاری کردند کارستان. فصل اول این مجموعه هم‌زمان با شبکه مستند از شبکه‌ امید هم پخش شد و مورد توجه قرار گرفت. فصل دوم این مجموعه هم قرار است به‌زودی روی آنتن شبکه مستند برود.

به همین بهانه جام‌جم با امیرحسین خلیل‌زاده، تهیه‌کننده و با محمدرضا محب آل‌ عبا، کارگردان آن گفت‌و‌گو کرده که در ادامه می‌خوانید.

محمدرضا محب آل‌ عبا، کارگردان این مجموعه از ویژگی‌های آن به جام‌جم می‌گوید
آدم‌هایی که در جا نزدند

با توجه به این‌که شما در هر دو فصل این مجموعه حضور داشتید، بیشتر کدام‌یک از شهرها را در ساخت این مستند در نظر داشتید و فکر می‌کردید برای ساخت مستند مناسب‌تر هستند؟

دسته‌بندی ما برای انتخاب سوژه‌ها در هر دو سری مجموعه بر این اساس بود که می‌بایست آنها افراد خلاقی باشند که با کمترین امکانات به بهترین بهره‌وری رسیده‌باشند. بنابراین شهر خاصی مدنظر ما نبود. سوژه‌ها مهم بودند. به عنوان مثال عده‌ای توانسته‌بودند بدون سرمایه و فقط با یک اره قدیمی موفق شوند و کاری را راه بیندازند. آن هم با موانعی که بر سر راهشان داشتند.

مهم‌ترین نکته‌ای که از این مجموعه به عنوان کارگردان گرفتید چه بود؟

نکته مهم و زیبایی که ما از برخورد با این انسان‌ها گرفتیم این بود که همه این افراد پشت شرایط بیرونی خودشان نمانده‌بودند. یعنی در جامعه‌ای که قیمت دلار بالا و پایین می‌رود و با وجود تحریم‌ها و موانعی که بر سر راه‌اندازی یک کار تولیدی پیش بیاید، پشت این شرایط جا نماندند و مسیرشان را ادامه دادند و به توانایی خودشان ایمان داشتند و بدون توجه به شرایط بیرونی دنبال خواسته‌هایشان رفتند و خلق امکان کردند و کوشیدند و ادامه دادند. این نکته بسیار با ارزشی برای ما بود.

با این روندی که در پیش گرفتید فکر می‌کنید این مجموعه قابلیت ساخت در فصل‌های بعدی را داشته‌ باشند؟ یعنی تا این حد سوژه‌های مشابه دارید که با امکانات محدود توانسته‌اند خلق امکان کنند؟

به نظرم روایت تصویری از ابعاد توانمند جامعه و کشورمان قطعا نیاز هست تا ببینیم در همین ایران خودمان که خیلی‌ها می‌گویند نمی‌شود و نیست، ما دست روی نقاط قوت جامعه‌مان بگذاریم. چون باعث ایجاد امیدواری در جامعه می‌شود. تعهد ما هم این بوده که با ساخت این مجموعه مخاطب بداند اگر بخواهد حتما می‌شود؛ حتی با دست‌های خالی.

فکر می‌کنید کدامیک از قسمت‌ها بتواند تاثیرگذارتر باشد و برای مخاطب جذاب‌تر؟

خیلی حضور ذهن ندارم اما فکر می‌کنم هر کدام از قسمت‌های این مجموعه می‌تواند نقاط قوت بسیاری داشته‌باشد و روی عده‌ای از مخاطبان تاثیرگذارتر. به عنوان مثال یک خانم که معماری خوانده و در شرکت‌های مختلفی هم کار کرده تصمیم می‌گیرد نجاری یاد بگیرد و برای اتاق کودک وسایل چوبی کوچک مثل صندلی، آیینه دیزاین شده و غیره طراحی کند. با این‌که مبلغی هم برای شروع کار نداشته و حتی دستمزدش را هم از شرکت‌هایی که کار می‌کرده دریافت نکرده و با یک میلیون تومان عیدی که از پسرش قرض گرفته، کارش را شروع کرده و حال کارگاهی مجهز برای نجاری دارد. نکته مهم‌تر این‌که در یک فضای مردانه نجاری عده‌ای خانم در این زمینه همکاری می‌کنند. از این دست قصه‌ها در این مجموعه بسیار وجود دارد. پیشنهاد می‌کنم حتما بیننده قسمت‌های مختلف این مجموعه باشید.

امیرحسین خلیل‌زاده از تجربه ساخت «قصه رسیدن» می‌گوید
قصه از کجا شروع شد؟

حدود دو سال پیش که موضوع تولید و حمایت از تولید ملی شعار سال بود، مدیر گروه مستند شبکه مستند دنبال ایده‌هایی بود که بتواند در حوزه مستند نمونه‌های عینی برای خلق امکان‌های تولیدی و شغلی در کشور ایجاد کند. آقاغفوری، مدیر سابق شبکه مستند هم خیلی تاکید داشت که مجموعه‌ها هدفمند و قابل پذیرش توسط مخاطب باشد؛ بنابراین طبق جلساتی که داشتیم به این نتیجه رسیدیم که سراغ سوژه‌هایی برویم که با کمتر از 50 میلیون تومان بین بازه زمانی سال 1390 تا سال 1397 یک شغل تولیدی صنعتی را یا به صورت خانگی یا زیرزمینی راه انداخته‌باشند و به یک کارگاه نیمه‌صنعتی رو به رشد تبدیل شده‌باشند. برای خودمان هم جالب بود بدانیم این امکان وجود دارد که با چنین مبلغی یا به‌اصطلاح با دست خالی چنین شغلی ایجاد کرد که خوشبختانه سوژه‌های خاصی هم پیدا کردیم و سری اول این مجموعه ساخته شد.

تلنگری به مخاطب

ما در این مجموعه سراغ سوژه‌هایی رفتیم که چند ویژگی را داشته‌باشند؛ از‌جمله این‌که زیرزمینی نمانده‌باشند و در یک بازه زمانی توانسته‌باشند پیشرفت کنند و موفق شوند. نکته بعد این‌که ما بتوانیم در این روایت‌ها نمونه‌هایی پیدا کنیم که خلق امکان در مشکلات و چالش‌ها را گذرانده‌باشد و همچنین روایت‌هایی را انتخاب کنیم که مخاطب را به فکر وا دارد. با توجه به تجربه‌ای که در ساخت مستند داشتم، می‌دانستم خیلی نمی‌توان به یک‌سری کانال‌های رسمی امیدوار بود؛ با این حال ما به تمام ارگان‌هایی که کارگاه‌هاي صنعتی کوچک و نیمه‌صنعتی و کارگاه‌های صنعتی چه در حوزه وزارت کار و چه کمیته‌امداد در زیر‌مجموعه خود دارند مراجعه کردیم تا بتوانیم سوژه‌های این مجموعه را پیدا و دسته‌بندی کنیم. یکی از اتفاقات جالب که با آن مواجه شدیم این بود که کمیته‌امداد وام‌های کوچکی را به عده‌ای داده‌بود و آنها توانسته‌بودند با همان سرمایه اندک فعالیت خود را آغاز کرده و آن را گسترش بدهند. بنابراین ما برای تحقیق و پژوهش حدود دو ماه زمان را صرف کردیم و حدود 30 سوژه خوب را از بین 80 سوژه انتخاب کردیم و بعد از آن‌که وارد فاز تولید شدیم، سری اول این مجموعه در 26 قسمت طراحی و ساخته شد. ضبط و تدوین سری دوم هم به‌تازگی به پایان رسیده و احتمالا یکی دو ماه دیگر روی آنتن برود.

غیرممکن، غیرممکنه!

قصه‌های خوب، تنوع سن افراد و جنسیت آنها و همچنین تنوع لوکیشن و محصول جزو نکات مهمی بود که در انتخاب سوژه‌ها مدنظر داشتیم. به این ترتیب 26 قسمت از سریال اول را ساختیم که از شبکه مستند پخش شد. همزمان با شعار سال 99 که جهش تولید بود و با شروع کرونا مدیر شبکه از ما خواست تا ساخت آن را با تغییرات کوچکی در فصل دوم ادامه بدهیم. ما در سری اول روی رقم سرمایه‌گذاری که بیش از 50 میلیون نباشد فوکوس کرده‌بودیم اما در سری جدید به این نتیجه رسیدیم سراغ افرادی برویم که نسبت به گستردگی که در حال حاضر در آن موقعیت‌شغلی ایجاد شده با مبلغ تقریبا غیرممکنی دست به چنین کاری زده‌اند. به‌عنوان مثال اگر ارزش رسمی کارخانه‌ای دو میلیارد است ولی ابتدا با رقم‌های خیلی پایین‌تری این فعالیت را آغاز کرده‌اند، می‌توانستند سوژه ما در این مجموعه باشند. یعنی اتفاقی که به ظاهر غیرممکن بوده چطور امکان‌پذیر شده‌ است.

نقش تاثیرگذار خانواده

یکی دیگر از نکاتی که در سری دوم مدنظر داشتیم، سرزندگی سوژه‌ها بود. ما می‌خواستیم مجموعه‌ها از حالت روایی صنعتی و مالی به روایت زندگی و معیشت افراد تبدیل شود. خانواده‌ها بیشتر در این سری محوریت قرار گرفته‌اند. یعنی ارتباط خانواده و حمایت‌شان از همدیگر و نقش مؤثرشان در این سری پررنگ‌تر شده و بیشتر مورد توجه قرار گرفته‌است. اما «قصه رسیدن» از ابتدا یک مشکلی داشت بر این اساس که ما چیزی به‌عنوان رسیدن نداریم. چون وقتی به یک چیزی می‌رسیم، تمام می‌شود و ادامه پیدا نمی‌کند. اما این عنوان از این جهت برای مجموعه انتخاب شد که به یک چرخش حرفه‌ای برسد. یعنی یک دور صنعتی کامل اتفاق افتاده‌باشد و از حالت آزمون و خطا درآمده‌باشد. بنابراین ما در این مجموعه سعی کردیم که تولیدی‌ها و فعالیت‌های تولیدی که به اشتغال‌زایی انجامیده‌باشد را مطرح کنیم. به‌عنوان مثال از دو سه نفر به هفت هشت نفر رسیده‌باشد. یکی از نکات جالبی که در نیمی از مجموعه برای ما وجود داشت این بود که در چالش‌های کرونایی خلق شدند. به‌عنوان مثال قصه خانواده‌ای که دو کارگر در یک مجموعه تولیدی کابینت کار می‌کردند و تصمیم می‌گیرند برای خودشان کاری راه بیندازند. خانواده‌هایشان دست به دست هم می‌دهند و هر چه داشتند می‌فروشند و کاری راه می‌اندازند و بعد از شش ماه خودشان پنج‌شش کارگر داشتند.

رشد تولید در آذربایجان و گیلان

در مجموعه قبلی نصف کار را در شهرستان‌ها انجام دادیم. اما در این مدت فکر می‌کنم آذری زبان‌ها و گیلانی‌ها به‌شدت در تولید و خلق فضای تولیدی با دست‌های خالی بسیار منحصر به‌فرد عمل کرده‌بودند که برای ما خیلی جذاب بود. البته در شهرهایی که فضای صنعتی کمتری داشتند هم می‌شد خلاقیت در تولید را دید. اما در آذربایجان و گیلان ما به‌واسطه ساخت این مجموعه رشد تولیدی بیشتری دیدیم. به هر حال ما به خاطر ساخت این مجموعه مستند با شگفتی‌هایی مواجه شدیم که اصلا تصورش را نمی‌کردیم که واقعا بتوان با چنین بودجه‌هایی کارهای بزرگی کرد. من فکر می‌کنم وقتی ما بتوانیم قصه‌های افرادی که عینی، واقعی و مستند توانسته‌اند در زندگی شغلی‌شان امکان خلق کنند به تصویر بکشیم، بیننده با انبوهی از امکان‌ها روبه‌رو می‌شود که دیگران تجربه کرده‌اند و این تجربه‌ها می‌تواند تا صد قسمت دیگر ادامه پیدا کند. ما مجموعه دیگری را در دست تحقیق و پژوهش داریم به نام «قصه به هم رسیدن» که درباره خلق امکان ازدواج در زمان کروناست که امیدواریم به‌زودی بتوانیم این مجموعه را هم به تولید برسانیم.

زینب علیپور طهرانی - رسانه / روزنامه جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها