روایت ریحانه‌ ها
یادبودی برای چند نفر از زنان و دخترانی که در حین انجام کار و وظیفه جان خود را از دست دادند و نام‌شان جاودانه شد

روایت ریحانه‌ ها

همه چیزهایی که درباره پویش‌ های جمع‌ آوری کمک‌ های مردمی در فضای مجازی باید بدانیم

کمک‌ های حقیقی در فضای مجازی

گاهی در بالا و پایین کردن صفحه شبکه اجتماعی‌مان یا به واسطه پیامی که در گروه‌های دوستانه یا خانوادگی‌مان دست‌به‌دست می‌شود با این ماجرا روبه‌رو شده‌ایم. این‌که عده‌ای برای یاری رساندن به مردمی نیازمند از دیگران کمک خواسته‌اند.
گاهی در بالا و پایین کردن صفحه شبکه اجتماعی‌مان یا به واسطه پیامی که در گروه‌های دوستانه یا خانوادگی‌مان دست‌به‌دست می‌شود با این ماجرا روبه‌رو شده‌ایم. این‌که عده‌ای برای یاری رساندن به مردمی نیازمند از دیگران کمک خواسته‌اند.
کد خبر: ۱۳۱۱۵۲۲

اتفاقی که شاید به واسطه سابقه خوش مردم همیشه در میدان بودن، به دفعات در کشورمان دیده می‌شود؛ گاهی زلزله‌ای آمده است و برای ساخت کانکس کمک می‌خواهند، گاهی کمک هزینه برای خرید تجهیزات آتش‌نشانی و خاموش کردن آتش جنگل‌های زاگرس.

گاهی به مناسبت‌ها اهمیت می‌دهند که نکند شب عید باشد و کسی سبزی‌پلو با ماهی نخورد. گاهی هم روزهای اول شیوع ویروس ناشناخته‌ای است و از مردم برای تهیه و تولید ماسک کمک می‌خواهند.

چنین کارهایی فارغ از این نگاه که متولیان سازمان‌های حمایتی کشور باید بیشترین فعالیت را در چنین مواقعی داشته باشند، سراسر زیبایی است و خیر و نیکی. اما گاهی این ماجرا ابعاد کوچک‌تری هم پیدا می‌کند و به یک خانواده یا یک فرد ختم می‌شود؛ کمک‌هایی که گاهی نمی‌دانیم چطور هزینه خواهند شد. همه اینها بهانه‌ای شده است که در این گزارش، نقاط ضعف و قوت جمع‌آوری کمک‌های مردمی در فضای مجازی را بررسی کنیم؛ این‌که چقدر در روند کمک کردن به چنین جریاناتی، آگاهانه عمل می‌کنیم؟

این مردم خیّر

در طول تاریخ، مردم همیشه پای کار بوده‌اند و از کوچک‌ترین کمکی دریغ نکرده‌اند؛ آن‌قدر که معدود جریاناتی وجود دارد که برای کمک به اتفاقی راه افتاده و به نتیجه نرسیده باشد. این را می‌شود لابه‌لای تاریخ و زمانی که جهان‌پهلوان تختی برای کمک به مردم زلزله‌زده دست به کار شد هم دید؛ مردمی که احتمالا خودشان در مضیقه‌های مالی بودند اما تختی را قبول داشتند و حرفش برایشان سند بود. امروز هم همین است.

اوضاع اقتصادی جامعه تعریفی ندارد. مردم خودشان گره‌های کوچک و بزرگی در زندگی‌‌شان دارند؛ شاید برای اجاره خانه، شاید برای خرید مهمانی آخر هفته، شاید برای شهریه دانشگاه و چندین و چند شاید دیگر، اما به محض روبه‌رو شدن با جریانی که نیاز به کمک داشته باشد، کمک‌هایشان را دریغ نمی‌کنند؛ هرچند کم شاید همان هم می‌توانست مرهی بر زخم خودشان باشد اما به نظر می‌رسد در روزگار امروز، تنها دست به خیر بودن برای به سرانجام یک کار نیک، کافی نیست؛ مثلا این‌که بهتر است کمی قدرت تشخیص‌مان را هم برای کمک کردن بالا ببریم تا ترکیبی از نیت خیر و کمک نقدی‌مان بتواند واقعا گره‌گشا باشد.

احساساتی نشوید

درست است که اصل این کمک‌ها بر پایه احساساتی شدن و تحت تاثیر قرار گرفتن از اتفاقی ناخوشایند برای فرد یا افرادی بنا شده اما سعی کنید ترکیبی از احساسات و عقل را توام به کار ببرید تا نیت خیرتان به جای خوبی برسد.

در روزگار امروز، آدم‌های زیادی هستند که به کمک‌های مختلفی نیاز دارند. درمان بیماری، تهیه خانه، فراهم کردن جهیزیه، تامین ارزاق و... که هرکدام می‌توانند بهانه‌ای برای کمک کردن باشند اما آیا ما باید در همه آنها شرکت کنیم؟ البته چه بهتر که بتوانیم قدم‌های کوچک برای هرکدام از این معضلات برداریم.

اگر توان‌مان محدود است، بهتر است گزیده انتخاب کنیم. این توصیه نه برای بسته شدن درهای کمک که اتفاقا برای تا همیشه باز ماندن راه آن است. آن‌قدر که ممکن است یک خطا در کمک‌رسانی، یک تصمیم اشتباه، یک نتیجه دور از انتظار، تمام تصورات جامعه خیران را بر هم بزند و در کمک‌های بعدی، پیشقدم نشوند.

قرایی‌مقدم در این‌باره می‌گوید: «در طول تاریخ دو نوع فعالیت خیرخواهانه وجود داشته است؛ یکی مددکاری‌های غیرسازمانی و دیگری مددکاری‌های سازمان‌یافته. اما چیزی که در این میان اهمیت دارد این است که در فعالیت‌های غیرسازمانی، کمک‌های مردم همیشه خودجوش بوده است و برای هر اتفاقی، پای کار آمده‌اند.» او معتقد است چه چیزی بهتر از این‌که مردم تا این اندازه به یاری همنوع خودشان بیایند. اما همه ما باید حواسمان باشد که نکند از این روند و از این افراد خیر و نیکوکار سوء استفاده شود. پس حالا که شما یکی از خیران این جریانات هستید، بهترین تصمیم را بگیرید تا خاطره خوش فعالیت‌هایتان، راه خیر را تا همیشه برایتان هموار نگه دارد.

معتمد جمع

طرف مقابل‌تان را چقدر می‌شناسید؟ طرفی که قرار است کمک‌های شما را ساماندهی کند و در راه جریان ذکر شده، مصرف کند؟ چقدر به او، به نیتش و به کار درست بودنش اطمینان دارید؟ اگر جواب همه این سوال‌ها را می‌دانید، پس راه را درست آمده‌اید.

در واقع اولین قدم برای یک خیرخواهی ایده‌آل، اعتماد داشتن به آن جریان و متولیان آن است. دست به دست شدن یک شماره کارت که همراهش روایتی از مشکل پیش‌آمده وجود دارد، برای کمک کردن کافی نیست؛ پس برای شناخت بانیان ماجرا تلاش کنید.

گاهی این اعتماد در قالب یک موسسه حمایتی و شناخته شده شکل می‌گیرد. گاهی هم شخص محبوب و شناخته‌شده‌ای میان مردم رشته این جریان را به دست می‌گیرد و به سبب گذشته خیری که در بین مردم داشته است، می‌تواند معتمد جمعیت زیادی از آدم‌ها باشد. گاهی وقت‌ها هم ممکن است همسایه‌مان که به او اعتماد داریم، فردی را معرفی کند که برای رفع مشکلی خاص در زندگی‌اش، نیاز به کمک دارد. در سال‌های گذشته، کم پیش نیامده است که موسسه‌ای بدون داشتن مجوزی، اقدام به جمع‌آوری کمک‌های مردمی کرده باشد؛ کمک‌هایی که در نهایت معلوم نشده صرف چه اتفاقی و چه کسانی شده است. پس اگر قرار است به موسسات خیریه کمک کنید، از سابقه و مجوز آن اطمینان داشته باشد.

از راه قانون

به نظر می‌رسد یکی از روش‌هایی که می‌تواند به کاهش آسیب‌های این ماجرا کمک کند، ایجاد جایگاه قانونی برای ساماندهی این موضوع است؛ مثلا این‌که سامانه‌ای تشکیل شود تا خیریه‌های متعدد به صورت آنلاین در بستر آن قرار گیرند و با شناسایی شخص نیازمند، یکی از خیریه‌ها برای کمک به او انتخاب شود.

معاون امور ویژه رئیس دادگستری تهران در این باره می‌گوید: «در حال حاضر اگر فردی اقدام به جمع‌آوری وجوه کند و هویتش احراز نشود، صورت حساب او مسدود خواهد شد و در همین رابطه پرونده‌های متعددی تشکیل شده است.» پس اگر به خیریه کمک می‌کنید، قبل از هرچیز باید به دنبال مجوز آن باشید و این را بدانید که تمام خیریه‌ها چه در فضای مجازی، چه در دنیای حقیقی باید مجوز داشته باشند. اعلام شماره کارت یا شماره حساب شخصی از طرف بنیاد یا موسسه‌ای خاص، عملی غیرقانونی و مصداق کلاهبرداری است؛ آنقدر که نه‌تنها نباید به چنین موسساتی کمک کنید بلکه باید آن را به اطلاع پلیس فتا هم برسانید. ضمن این‌که فراموش نکنید خارج از محدوده موسسات خیریه و در دایره کوچک‌تر، کسی که بانی این امر می‌شود، باید توانایی جمع‌آوری و رساندن این کمک‌ها را هم داشته باشد و از توانمندهای حوزه مددکاری باشد. پس صرف شناختن افرادی برای کمک، نمی‌تواند دلیلی خوبی برای بانی شدن باشد.

راه بدبینی را ببندیم

نکند انتخاب یک مسیر غلط، باعث بسته شدن راه خوبی‌هایمان شوید. امان‌ا... قرایی‌مقدم به عنوان یک جامعه‌شناس می‌گوید: «معلوم است نیت هرکسی که قدم در این راه می‌گذارد، خیر و نیکوست؛ اما کاش علاوه بر نیت خیر و احساساتش، عاقلانه هم تصمیم بگیرد. تصمیمی که اگر اشتباه باشد و او را به هدفش نرساند، باعث بدبینی او در آینده شود.» و ممکن است در تصمیمات بعدی‌اش تاثیر بگذارد و به چنین جریان‌هایی بدبین شود. کم پیش نیامده است فردی بیشتر از حد مورد نیاز پول جمع‌آوری کرده و با روشن شدن موضوع، موجی از بی‌اعتمادی و اثر منفی در بین خیران این جریان شکل گرفت؛ ماجرایی که خیلی وقت‌ها در فضای مجازی اتفاق می‌افتد و این خیران واقعی هستند که نباید اجازه دهند چنین اتفاقاتی فراگیر شود و در حافظه آدم‌ها، خاطره تلخی از نیکی‌هایشان بماند.

عزت‌مدار باشیم

گاهی ممکن است با گردش در فضای مجازی، عکسی از یک چهره خاص توجه‌مان را جلب کند. بیشتر که به آن دقت می‌کنیم، متوجه می‌شویم این عکس در یک صفحه اصطلاحا خیریه نشر پیدا کرده است که این کودک با این مشخصات در جایی خاص زندگی می‌کند و اوضاع خوبی ندارد و از مردم برای سر و سامان دادن به زندگی این کودک درخواست کمک کرده است.

در چنین شرایطی، حتی اگر فرض را بر صادق بودن متولیان این امر بگذاریم، بدانید انتشارعکس افراد نیازمند به‌خصوص کودکان که آینده‌ای پیش‌رو دارند، به کرامت انسانی آنها لطمه می‌زند و روش درستی برای خیر رساندن نیست. پس با کمک به آنها، مشوق‌شان در این راه نباشیم. ضمن این‌که انتشار بدون اجازه تصاویر هرکسی، جرم محسوب می‌شود و آنها نه‌تنها خیر نیستند بلکه عملی مجرمانه هم انجام می‌دهند.

نتیجه را دریابیم؟

فارغ از ابعاد حقوقی، این‌که بدانیم سرانجام این کمک‌ها چه می‌شود، دلی است و کاملا به فرد کمک‌کننده بستگی دارد. همه ماجرا این است که نیت خیر دارید و مبلغی را برای کمکی در جهتی مشخص پرداخت می‌کنید؛ مابقی برایتان مهم است؟ ممکن است شما مبلغی را برای خرید تلفن‌همراه یا تبلت به خانواده دانش‌آموز نیازمندی بدهید.

این‌که با آن پول حتما تبلت خریده شود برایتان اهمیت دارد؟ آنقدر که اگر صرف نیاز ضروری دیگری شود دلتان رضا نیست؟ اگر جوابتان به همه این سوال‌ها «بله» است، پس از همان اول برایش برنامه‌ریزی کنید تا مبادا پیگیری‌هایتان به جای خوبی نرسد و از کمک‌های بعدی‌تان هم پشیمان شوید. اگر به موسسه مشخص و مجوزداری کمک می‌کنید، خیلی راحت می‌توانید پیگیر نتیجه و ثمره آن اتفاق شوید.

اگر به فرد خاصی کمک می‌کنید، مطمئن شوید آنقدر به او دسترسی دارید که اگر پیگیر نتیجه بشوید، شما را بی‌خبر نمی‌گذارد. خلاصه این‌که اگر بدون دیدن نتیجه کمک‌هایتان، دلتان آرام نمی‌گیرد، راهی را انتخاب کنید که بتوانید شیرینی به ثمر رسیدن کمک‌تان را بچشید؛ در غیر این صورت، برخی کمک‌ها صرفا حال خوب معنوی و بی‌شک اثرات خوبی در زندگی‌تان خواهد داشت، ولی ممکن است دیگر نتوانید خبری از بانیان کار بگیرید. پس از این اتفاق ناراحت نشوید و همه‌چیز را به خدا بسپارید.

قانون اولویت‌ بندی

البته قرار نیست همه آدم‌ها در همه جریانات حضور داشته باشند. طبیعی است محدود بودن منابع مالی هرکدام از ما، می‌تواند عاملی برای محدودیت کمک کردن باشد که اگر چنین است، پس برای کمک‌هایتان هم دسته‌بندی قائل شوید و آن مهم‌ترها را در بالای لیست بگذارید. یکی مادر است و درمان کودکی بیمار برایش اولویت دارد.

یکی زمانی طعم خانه نداشتن را چشیده است و قدمی برای فراهم شدن خانه نیازمندی برمی‌دارد. یکی معتقد است کسی نباید سر گرسنه بر بالین بگذارد و تهیه مواد غذایی برایش اولویت دارد. در چنین شرایطی بهترین کار این است که کمک‌هایتان را اولویت‌بندی کنید تا هم کمک‌تان به فراخور حال آن نیازمند کارایی داشته باشد و هم ته قلبتان، از اتفاقی که به واسطه شما رقم خورده است، شیرین باشد.

چارچوب قانونی

دایره کمک‌های مردمی آنقدر گسترده است که نمی‌توان برای آن حد و مرزی مشخص کرد. گاهی مرز آن خانه دیوار به دیوار و همسایه‌مان است که می‌دانیم چه مشکلاتی دارد و گاهی هم ترجیح می‌دهیم کمی دورتر برویم و قانونی‌تر عمل کنیم که مرسوم‌ترین آنها به سرپرستی قبول کردن کودکانی است که کمیته امداد آنها را معرفی می‌کند؛ اتفاقی که احتمالا بارها در زمان‌ها و مکان‌های مختلف با آن مواجه شده‌اید.

به نظر می‌رسد این شاید روشن‌ترین راه است که می‌دانیم مبلغی که ماهانه پرداخت می‌کنیم، برای چه کاری و حتی برای چه کودکی هزینه می‌شود. البته راه‌های قانونی متعددی برای کمک کردن وجود دارد. علاوه بر کمیته امداد، بهزیستی، سازمان زندان‌ها، خیریه‌هایی که سال‌هاست در این راه فعالیت می‌کنند و شناسنامه‌های محکمی دارند و... هم می‌توانند ما را به آن هدفی که به دنبالش هستیم، برسانند. واقعیت را بخواهید، چیزی که زیاد است راه برای کمک کردن، اما مهم این است شما دلتان با کدام صاف‌تر است.

نرگس خانعلی زاده - روزنامه نگار / ضمیمه چاردیواری روزنامه جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها