به گزارش
جام جم آنلاین به نقل از دیجیاتو، بسیاری از کشورها و همچنین شرکتهای خصوصی به دنبال راهیابی به ماه هستند. آنها به دنبال موارد یکسانی هستند اما اهدافشان را با یکدیگر به اشتراک نمیگذارند و هر کدام استراتژی مخصوص به خود را دنبال میکنند. بشر برای حضور در ماه و انجام پژوهشهای علمی و حفاری به منابع مختلفی برای تولید انرژی و زندگی نیاز دارد. در همین راستا باید به دنبال راهکاری برای مدیریت و تقسیم این منابع روی ماه بود.
بسیاری از کشورها و کمپانیهای خصوصی برنامههای جاهطلبانهای برای اکتشاف ماه و حفاری در این قمر زمین دارند. این احتمال وجود دارد که در دهه پیش رو بشر بتواند به منابع ماه دسترسی پیدا کند و به احتمال زیاد چنین موضوعی به معنای ایجاد تنش روی زمین خواهد بود، البته میتوان با راهکاری وضعیت را کنترل کرد.
بسیاری از بحثهای کنونی درباره تنشهای میان آژانسهای دولتی و شرکتهای خصوصی در فضا است که منابع استراتژیک محدود میتوانند چنین وضعیتی را به وجود آورند. برای کاوشهای علمی روی ماه به زیرساختهای خاصی نیاز است، بنابراین مناطق خاصی روی ماه برای دولتها و شرکتها اهمیت بالایی دارد.
برای مثال مناطقی که به نور دسترسی دارند یا دهانههایی که میزبان یخ هستند، از اهمیت بالایی برخوردارند. این مناطق در ماه محدود هستند و ترکیب آنها یعنی منطقهای هم نور و هم یخ را در اختیار ما قرار دهد، کمیاب است و یک مقصد مهم برای بازیگران اصلی محسوب میشود. چنین شرایطی بیشتر از مناطق استوایی که توسط برنامه «آپولو» در دهههای ۶۰ و ۷۰ میلادی هدف قرار گرفت، در نواحی قطبی وجود دارند.
منابع محدود ماه
به تازگی فضاپیمای «چانگ ای۵» چین با موفقیت روی سطح ماه فرود آمد و از آن نمونهبرداری کرد که بخشی از یک برنامه بزرگتر آژانس فضایی چین است که میخواهد تا سال ۲۰۲۴ به قطب جنوب ماه دست پیدا کند.
هند نسبت به چین مسیر قطبی مستقیمتری را در پیش گرفت که البته فرودگر «چاندرایان ۲» در سال ۲۰۱۹ در همان منطقه با مشکل مواجه شد. آژانس فضایی روسیه (روسکاسموس) به همراه آژانس فضایی اتحادیه اروپا میخواهند تا اواخر ۲۰۲۱ روی قطب جنوب فرود بیایند و یک ماموریت آزمایشی روی دهانه «بگوسلوسکی» در سال ۲۰۲۳ انجام دهند.
آژانس فضایی روسیه میخواهد در سال ۲۰۲۲ به «حوضه قطب جنوب – آیتکن» برسد تا به آب دسترسی پیدا کند. آژانسهای دولتی در تلاش برای دستیابی به منابع مهم تنها نیستند و چندین شرکت خصوصی هم میخواهند روی ماه حفاری کنند.
منابع استراتژیک دیگری که در مناطق قطبی وجود دارند هم در مناطق خاصی قرار گرفتهاند و به صورت یکنواخت توزیع نشدهاند. «توریم» و «اورانیوم» که میتوان برای سوخت رادیواکتیو از آنها استفاده کرد، در مجموع در ۳۴ ناحیه قرار دارند که عرضی کمتر از ۸۰ کیلومتر دارد.
آهن حاصل از برخورد سیارکها در مناطق وسیعتری به چشم میخورد و عرض این مناطق در محدوده ۳۰ تا ۳۰۰ کیلومتر است. با این حال تنها ۲۰ منطقه با این ویژگی روی ماه وجود دارد. یکی دیگر از مواد مهم، «هلیوم-۳» است که اگرچه بطور وسیعی در ماه پیدا میشود، اما بالاترین میزان آنها تنها در ۸ ناحیه وجود دارد که تمام آنها کمتر از ۵۰ کیلومتر عرض دارند.
این موارد برای ایجاد زیرساخت روی ماه از اهمیت بالایی برخوردارند و همچنین میتوان از آنها برای سفر به سیارههای دیگر مانند مریخ استفاده کرد.
همانطور که میبینید، منابع روی ماه کم است و بسیاری از دولتها و کمپانیهای خصوصی میخواهند به آنها دست پیدا کنند. چگونه باید این مشکل را برطرف کرد؟ در سال ۱۹۶۷ «پیمان فضایی ماورای جو» میان ایالات متحده آمریکا، شوروی و بریتانیا امضا شد که طبق آن، تمام کشورها و بشریت باید از اکتشافهای فضایی بهرهمند شوند.
در سال ۱۹۷۹ «پیمان ماه» از راه رسید که بسیار محدودکننده بود و به یک چارچوب رسمی قوانین و یک رژیم نظارتی بینالمللی نیاز داشت. این پیمان مورد حمایت بازیگران اصلی شامل ایالات متحده آمریکا، روسیه و چین قرار نگرفت. از تلاشهای اخیر میتوان به «پیمان آرتمیس» اشاره کرد که ظاهرا به شدت با برنامههای ایالات متحده آمریکا گره خورده است.
در بدترین سناریو، چارچوبی برای کاهش تنشها روی زمین وجود نخواهد داشت. علاوه بر این، هر کشور و سازمانی زیرساخت مخصوص به خود را توسعه میدهد که کارایی مشابهی خواهند داشت و باعث اتلاف سرمایه میشوند. با توجه به این موارد باید به دنبال یک پیمان برای جلوگیری از بروز چنین مشکلاتی بود.
راهکاری برای کاهش تنشها روی زمین
برای رفع این مشکلات میتوان به نحوه مدیریت منابع در مناطق خاصی از زمین توجه کرد. با توجه به این موضوع، اول از همه برای اداره منابع ماه باید میان بازیگران یک پیمان شکل بگیرد. این پیمان باید روی منابع، نحوه توزیع آنها و ممانعت از بدترین سناریوها تمرکز کند.
برای مثال در این پیمان باید برای مناطق دارای نور تصمیمگیری شود: با این مناطق باید به عنوان یک زمین با ارزش نگاه کرد یا اینکه به عنوان محلی که انرژی آن تقسیم میشود، مدیریت شود. این تصمیمگیریها درباره منابع احتمالا موردی باشد و هر کدام از آنها با فرمول خاصی مدیریت شوند. یکی دیگر از چالشها، مطابقت این پیمان با قوانین حکومتی است که در حال حاضر وجود دارند.
در نهایت چنین پیمانی باید بازیگران را مجبور به ساخت تاسیسات مشترک مانند محل فرود و تامین تجهیزات کند. از آنجایی که هر کشور و شرکتی برنامههای مخصوص به خود را دارد و همچنین سرمایهگذاریهای مختلفی روی اهدافش انجام داده، دستیابی به چنین پیمانی سخت خواهد بود.
بسیاری از سازمانها برنامهریزیهای خود را انجام دادهاند و در مسیر مشخصی قدم برمیدارند که تغییر در آنها دشوار خواهد بود. با این حال پیش از اینکه انسانها با ورود به ماه باعث ایجاد تنش روی زمین شوند، باید چنین مواردی مطرح شوند و کشورها به سراغ پیمانهای جدید و بهتری بروند. بشریت فاصله تقریبا کوتاهی تا دستیابی به منابع ماه دارد.