چرا افراد فقیر از افراد ثروتمند بخشنده‌تر هستند؟

پس از ماه‌ها مشاوره فروش، به یک نتیجه تقریبا مطمئن رسیدم: افراد پولدار و ثروتمند تنها بر روی محصولات فروشگاه تمرکز می‌کنند. تمرکز آن‌ها بر روی دیگر مشتریان یا حتی کارمندان فروشگاه نزدیک به هیچ است.
کد خبر: ۱۲۷۸۰۶۲

به گزارش جام جم آنلاین به نقل از تجارت نیوز، زمانی که دانشجو بودم، در کنار تحصیل خود، به شغل فروشندگی در یک مجموعه فرش‌فروشی نیز مشغول بودم. در ابتدای کار، تشخیص اینکه چه فردی توانایی خرید دارد یا اینکه فردی ثروتمند است کار نسبتا دشواری بود؛ البته معمولا این نکته اهمیت چندانی نداشت چون در صورت وجود کارمندان کافی، همه می‌توانستیم به تمامی مشتریان خدمت ارائه کنیم.

اما در زمان شلوغی، هدف پیدا کردن و تشخیص دادن افراد پولدار برای مشاوره خرید بود؛ قبول دارم که این کار سطحی و تا حدی نادرست و غیرانسانی است، اما همه کارمندان مجبور بودند تا برای حفظ شغل خود، از این روش پیروی کنند.

پس از ماه‌ها مشاوره فروش، به یک نتیجه تقریبا مطمئن رسیدم: افراد پولدار و ثروتمند تنها بر روی محصولات فروشگاه تمرکز می‌کنند. تمرکز آن‌ها بر روی دیگر مشتریان یا حتی کارمندان فروشگاه نزدیک به هیچ است.

قبل از ادامه این مقاله، لازم است ذکر کنم که هدف در اینجا نسبت دادن صفات بد به افراد ثروتمند نیست؛ بلکه هدف بررسی نتایج تحقیقاتی است که ارتباط میان سطوح درآمدی افراد و رفتار آن‌ها را موردمطالعه قرار می‌دهد.

تعریف شما از رفتار بدجنسی چیست؟

با توجه به حجم زیادی از تحقیقات مربوط، افراد ثروتمند به‌طورمعمول رفتارهایی از خود نشان داده که از طرف دیگران، به‌عنوان رفتارهای بدجنسانه شناخته می‌شوند. ازآنجایی‌که بخش زیادی از این نوع رفتارها ناخودآگاه و ضمنی هستند، می‌توان با اشاره کردن به تصحیح چنین رفتارهایی به بهتر شدنشان کمک کرد.

پرسیدن این سوال از خود که آیا ما در حال بی‌روح شدن به‌ازای ثروتمندتر شدن هستیم، حرکتی منطقی به نظر می‌آید؛ خصوصا در دنیایی که اختلافات طبقاتی و درآمدی در حال افزایش است، و هدف درآمد بیشتر بدون هیچ‌گونه پشیمانی دنبال می‌شود.

پال پیف، یکی از اساتید و محققان دانشگاه برکلی کالیفرنیا، در خصوص مقایسه رفتار افراد ثروتمند و فقیر در یک موقعیت مشخص آزمایش‌هایی انجام داد. در نظر داشته باشید که در این نوع آزمایش‌ها، برای داشتن نتایج معتبر، ویژگی‌های شرکت‌کنندگان مانند درآمد آن‌ها در دنیای واقعی ثابت و یکسان است.

آزمایش یک حالت خاصی از بازی مشهور «مونوپولی» (یا روپولی در ایران) بود که در آن، یک بازیکن دو برابر پاداش بیشتری نسبت به بازیکن دیگر دریافت می‌کرد و همچنین می‌توانست به‌جای یک‌بار، دو بار تاس بیاندازد؛ امکانی که بازیکن دیگر از آن محروم بود.

 

رفتار بازیکن‌هایی که از مزیت‌های بیشتری نسبت به بازیکن دیگر برخوردار بودند، پرهیاهو، تهاجمی و حکم‌فرما توصیف شده بود. آن‌ها مهره‌های بازی خود با سروصدای بیشتر جابه‌جا کرده، از تنقلات رایگانی که فراهم شده بود، بیشتر می‌خوردند و با صدای بلندتری حرف می‌زدند.

اما نکته اصلی این آزمایش جایی مطرح شد که در پایان بازی، این افراد دارای مزیت نسبی موفقیتشان به مهارت‌ها و استراتژی خود نسبت می‌دادند؛ و هیچ نوع اشاره‌ای به حق ویژه‌ای که از ابتدای بازی در اختیار داشتند نمی‌کردند.

محققان توضیح می‌دهند که افراد ثروتمند معمولا امتیازات قبلی و مزیت‌های خود را توجیه می‌کنند، و باور دارند که موفقیت‌های این‌گونه لیاقت آن‌ها است. همچنین آن‌ها به‌راحتی نفع شخصی را دنبال کرده و طمع خود را اخلاقی فرض می‌کنند. استفاده نادرست از قدرت و حق‌های ویژه و همچنین رشد رفتارهای غیراخلاقی در جوامع، معمولا از چنین ویژگی‌های رفتاری شکل می‌گیرند.

اختلافات طبقاتی و پردازش اطلاعات

پیا دیتز و اریک نولز، تاثیرات طبقه‌های اجتماعی بر نحوه پردازش اطلاعات را موردبررسی قراردادند. نتایج آن‌ها، فرضیات شخصی من مربوط به ویژگی‌های افراد ثروتمند در ابتدای مقاله را تایید می‌کند.

این تحقیقات تایید کرده که افراد فقیر در مقایسه با ثروتمندان، با احتمال بیشتری ممکن است متوجه حضور دیگران شده، با آن‌ها ارتباط برقرار کنند، به دیگران توجه کرده و به‌طورکلی همدردی بیشتری داشته باشند.

میزان ارتباط ما با اطرافیانمان از این نکته نشات می‌گیرد که دیگران تا چه اندازه به اهداف و انگیزه‌های ما مرتبط‌اند. وقتی من ثروتمند باشم و از امتیازات خاصی بهره ببرم، نسبت به اطرافیانم مستقل خواهم شد.

از طرف دیگر، افراد فقیر دیگران را به‌عنوان موقعیت‌های پیشرفت، تهدید و به‌طورکلی تاثیرگذار می‌بینند: چیزی که درهرحال باید به آن توجه داشت. دیتز و نولز اسم این پدیده را «تفاوت انگیزه‌ای» می‌نامند.

در بسیاری از تحقیقات، کمبود همدردی و دلسوزی در افراد ثروتمند نسبت به افراد فقیر نیز مشاهده شده است. در یکی از این آزمایش‌ها، افراد ثروتمند دو برابر بیشتر از فقرا شکلات‌هایی که برای کودکان کنار گذاشته شده بود را خوردند!

مایکل کراوس، متخصص مطالعه طبقات اجتماعی در دانشگاه ییل آمریکا، توضیح می‌دهد که افراد فقیر بهتر از دیگران می‌توانند احساسات اطرافیان خود را تشخیص دهند؛ استنتاج بهتری راجع به آن احساسات داشته باشند؛ و همچنین دقت همدلی آن‌ها با دیگران و درک مشکلات افراد نیز بالاتر است.

در عوض، افراد ثروتمند چندان در تشخیص احساسات دیگران موفق نبوده و دلسوزی و همدردی خاصی از خود بروز نمی‌دهند. کمبود این توانایی در میان افراد ثروتمند از بی‌نیازی آن‌ها نسبت به دیگران و استقلالشان حاصل می‌شود.

ثروت و قضاوت

ثروت قضاوت‌های اخلاقی را نیز تحت تاثیر قرار داده و احتمال تقلب کردن یا شکستن قانون توسط فرد را بالا می‌برد. یک بررسی در ارتباط با رفتار صاحبان خودروهای مختلف نشان داده که رانندگان خودروهای گران‌تر، با احتمال بیشتری ممکن بود راه را ببندند، به‌صورت نامناسب مسیر دیگران را قطع کنند، یا برای عبور عابران پیاده نایستند.

افراد ثروتمند همچنین مالیات کمتری می‌پرداختند، و با احتمال بالاتری ممکن بود فرار مالیاتی مرتکب شده و ثروت خود را مخفی کنند. علاوه بر این، احتمال پیگیری راه‌های غیرقانونی در کسب‌وکار توسط افراد ثروتمند در مقابله با قوانین نیز بیشتر بود. به‌طورکلی، افراد پولدار با احتمال بالاتری از قدرت خود برای کارهایی غیرقانونی بهره می‌بردند.

برای شناسایی این پدیده، ایگور گروسمن مفهوم «منطق عاقلانه» را مطرح می‌کند. منطق عاقلانه یک روش برای حل مشکلات است که از تجربیات زندگی و فضاهای اجتماعی تاثیر می‌پذیرد. زاویه دید دیگران، احتمال وقوع تغییر، و نحوه رخ دادن تضادها همه در این منطق در نظر گرفته ‌شده تا اختلافات حل شوند. تحقیقات گروسمن نشان داده که افراد ثروتمند تمایل کمتری برای استفاده از منطق عادلانه نسبت به افراد فقیر دارند.

حق‌های ویژه و امتیازات مخصوص می‌توانند یک حس حق‌به‌جانبی در افراد ایجاد کنند. افراد ثروتمند بیشتر از دیگران نگران تصور اطرافیانشان نسبت به آن‌ها هستند، و محتمل است که دائما دیگران را مقصر پیش آمدن مشکلات بدانند.

 

 

یکی از دلایل کیفیت پایین‌تر روابط شخصی، زناشویی و خانوادگی در میان ثروتمندان نسبت به افراد فقیرتر، عدم توانایی آن‌ها در داشتن ذهنی باز و همدردی با اطرافیان خود است؛ خصوصا زمانی که در روابط شخصی‌شان نا اطمینانی شکل بگیرد. در عوض، افراد فقیر برای تغییر ذهنیت خود نسبت به یک مسئله و مصالحه کردن، آماده‌تر هستند.

 

ثروت و اختلاف طبقاتی تغییراتی واقعی در رفتار ایجاد می‌کند

ثروتمند بودن به‌هیچ‌عنوان برابر با بدجنس بودن نیست؛ و هیچ‌کدام از تحقیقات ذکرشده چنین نکته را بیان نمی‌کنند.

اما در زندگی روزمره، سوگیری‌هایی ضمنی وجود داشته که با افزایش ثروت افراد شکل می‌گیرد. خودآگاهی، تلنگرهایی برای برگشت به مسیر درست، و فعالیت‌های اجتماعی بیشتر همه مواردی هستند که می‌توانند از بروز این نوع عادت‌های منفی جلوگیری کنند.

نمی‌توان تمامی افراد ثروتمند را در یک گروه قرار داد؛ حتی خود افراد ثروتمند نیز به دسته‌های مختلفی تقسیم می‌شوند: افرادی که ناگهانی پولدار می‌شوند، ثروتمندان نسل اولی، وارثان ثروت و افراد ثروتمندی که همچنان متواضع و وابسته به ریشه‌های خود هستند.

این نوع خوردگی اخلاقی که توسط ثروت تشویق می‌شود، از نوعی تفکر ناخودآگاه حق‌به‌جانبی صورت می‌گیرد؛ نوعی تفکر که امتیازات ویژه افراد ثروتمند، منبع آن است. تمامی فیلسوف‌هایی که ثروتمندان را تشویق به بذل و بخشش می‌کردند، یا از جوامع درخواست داشتند که به‌جای تمرکز بر طمع، بر احتیاج تمرکز کنند، از این اثر خوردگی بر اخلاقیات آگاه بودند.

سیاست‌های مبنی بر برابری، و ایجاد جوامعی که جمع‌آوری ثروت در مرکز توجه قرار نداشت، نتایج مناسبی کسب نکردند. و امروزه نیز در انواع جوامع، چه سرمایه‌داری، چه دیکتاتوری و چه دموکراسی، اختلاف طبقاتی شدیدی به چشم می‌خورد؛ و اثرات آن‌ را بر اخلاقیات، روح و روان جامعه می‌بینیم.

بسیاری عقیده دارند که راه‌حل این مشکل خیریه است، اما در طول این مقاله اثبات کردیم که افراد فقیر از افراد ثروتمند بخشنده‌تر هستند. با اختلافات طبقاتی شکل‌گرفته و ادامه روند متمرکز شدن ثروت در بخش‌های کوچکی از جوامع، ممکن است با آینده‌ای روبه‌رو شویم که حجم زیادی از افراد ثروتمند، تنها افرادی با امتیازات ویژه باشند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها