سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
سال 1309
در محله هاف سیچون به دنیا آمد. او فرزند دوم خانوادهای بود که اجدادشان سالها قبل به دستور شاه عباس از گرجستان به اصفهان کوچ کرده بودند.
سال 29
از هنرستان هنرپیشگی تهران فارغالتحصیل شد و بعد وارد دانشکده هنرهای دراماتیک تهران شد.
سال 39
برای اولینبار در نمایش تلویزیونی خودکشی به کارگردانی علی نصیریان بازی کرد.«یادم هست اگر کسی با پوشش نامناسب به تئاتر میآمد دکتر فروغ، بنیانگذار دانشکده هنرهای دراماتیک و تئاتر آکادمیک ایران، او را تنبیه میکرد و میگفت اینجا سالن تئاتر است، برو با دقت بیشتری لباست را انتخاب کن بعد بیا. یا اگر کسی کاری میکرد که قداست این هنر را زیر سؤال میبرد او را تنبیه میکرد. من، علی نصیریان، اسماعیل شنگله، حمید سمندریان، عزتا... انتظامی، علی حاتمی، عباس جوانمرد و… همه مال آن دوره هستیم و حدودا همگی در سالهای ۱۳۰۹تا ۱۳۱۱به دنیا آمدهایم.
سال 43
اولین نقش سینماییاش را در فیلم شب قوزی مقابل دوربین فرخ غفاری بازی کرد.
سال 47
به تلویزیون رفت و چند قسمت از سریال خانه قمر خانم را کارگردانی کرد. پخش این سریال از مهر ۱۳۴۸ آغاز شد و آخرین قسمت آن ۱۳۵۰ به نمایش درآمد.
سال 49
در فیلم آقای هالو به کارگردانی داریوش مهرجویی بازی کرد .
خودش گفته در این سال یک تلویزیون خرید که هنوز هم آن را دارد، اما معمولا خاموش است و تلویزیون تماشا نمیکند. « نداشتن تلویزیون خیلی هم خوب است، چون من همیشه کلی زمان برای خواندن کتاب دارم. از همان جوانی کتاب خواندن را دوست داشتم و اگر قرار میشد نقشی را بازی یا تئاتری را کارگردانی کنم، حتما کتابهای مختلفی را در موردش میخواندم و یک پروسه تحقیق و تفحص دربارهاش انجام میدادم. بیشتر کتابهایی که الان میخوانم، فلسفی و تاریخی هستند و معتقدم هرچه در باب این موضوع بدانم کم است.»
سال 52
از همسرش جدا شد و بعدا دیگر هرگز ازدواج نکرد.
سال 54
برای اولین بار در یک سریال تلویزیونی بازی کرد. نام این سریال « آتش بدون دود» ساخته نادر ابراهیمی بود. بعد از این اما کشاورز به بازیگران سریال دایی جان ناپلئون، ساخته ناصر تقوایی پیوست که شهرت زیادی برای او به ارمغان آورد.
سال 57
در فیلم کاروانها که محصول مشترک ایران و آمریکا بود بازی کرد. او در این فیلم در کنار آنتونی کوئین ایفای نقش کرد. کارگردان این فیلم، جیمز فارگو بود.
سال 60
بعد از انقلاب، اولین سریالی که کشاورز در آن بازی کرد، سلطان و شبان به کارگردانی داریوش فرهنگ بود. او در این سریال بهیاد ماندنی نقش خوابگزار اعظم را بهعهده داشت. در سینما هم در فیلم گرداب حسین دوانی و دست شیطان حسین زندباف بازی کرد.
سال 62
کشاورز در فیلم کمال الملک علی حاتمی در نقش اتابک وزیر حاضر شد.
سال 63
سربداران ساخته محمدعلی نجفی، جایی بود تا با کشاورز در قامت خواجه قشیری آشنا شویم.
سال 64
در فیلم مردی که موش شد و کفشهای میرزا نوروز در کنار علی نصیریان بازی کرد.
سال 66
پخش سریال هزاردستان آغاز شد. کشاورز در این سریال ساخته علی حاتمی، شاه نقش خود یعنی شعبون استخونی را بازی کرد؛ یک لات تمامعیار که از قدرت بدنی بالایی برخوردار بود و تلفیقی از چند کاراکتر از جمله شعبان بیمخ بود. سکانس بریدن سر جهانگیر فروهر توسط او در سلمانی هنوز هم تکاندهنده است. در این سال او برای داوود میرباقری و در نقش قاضی فیلم گرگها هم بازی کرد.
سال 68
علی حاتمی که استاد بازی گرفتن از بازیگران بزرگ و ساختن کاراکترهای بهیادماندنی بود در این سال از کشاورز خواست تا نقش محمد ابراهیم را در فیلم مادر بازی کند.
سال 70
در فیلم دلشدگان علی حاتمی یکی دیگر از بازیهای ماندگار خود را انجام داد. این تقریبا آخرین نقش مهم او در سینما بود.
سال 73
بعد از هزاردستان، این بازگشت پرقدرت استاد به تلویزیون بود. سریال پدرسالار تماما روی نقش محمدعلی کشاورز میچرخید. یک پدر سنتی که دوست داشت تمام بچههایش در خانه او و برای او کار کنند. او در این سریال در کنار بازیگران دیگری همچون حمیده خیرآبادی، اکرم محمدی و چندین نفر دیگر بازی میکرد. سریال پدرسالار در همان سال با استقبال خیرهکنندهای روبهرو شد و برای خیلی از بازیگران جوانش سکوی پرتاب شد. « قرار بود در یک صحنه من توی گوش محمود پاکنیت بزنم، من هم خیلی طبیعی این کار را کردم (با خنده) و او خیلی دردش آمد و باورش نمیشد من در کارم آنقدر جدی باشم. آن روزها هر روز صبح زود همه سر صحنه میآمدیم، اما مرحومه نادره خیرآبادی نیمساعت دیرتر از بقیه میآمد. یک روز یواشکی از او پرسیدم چرا دیر میآیی؟ گفت هیچی، من سر راه یک کلهپزی پیدا کردم هر روز میروم آنجا صبحانه میخورم، بعد میآیم؛ امروز هم یک چشم با خودم آوردم که هرکس صبحانه نخورده بدهم بخورد! یادم است صحنهای داشتیم که در آن قرار بود همه بچههای من و نادره بعد از مدتها قهر و کدورت در منزل ما برای ناهار جمع شوند، اما بعد از ساعتها انتظار هیچکدام نیامدند، من هم عصبانی شدم و همه بشقابها را شکستم و با پا روی خردههای شکسته شده آنها با عصبانیت راه رفتم؛ در این سکانس حتی یک بشقاب سالم هم باقی نگذاشتم. بعد از پایان این صحنه به من گفتند بشقابهایی که آنقدر طبیعی شکستی، همه مال آرشیو سازمان بود.»
سال 81
در سریال روشنتر از خاموشی به کارگردانی حسن فتحی بازی کرد. در این سال کشاورز آخرین نقش سینمایی خود را در فیلم به من نگاه کن ساخته شهرام اسدی ایفا کرد.
سال 87
در سریال پاتوق در نقش بازیگر مهمان حاضر شد. این آخرین سریال تلویزیونی بود که او کار کرده است. او در این سال در تلهتئاتر «آدم خوابش میگیره» به نویسندگی علی نصیریان بازی کرد.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد