سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
به گزارش جام جم آنلاین، آمریکا در برابر قدرت ایدئولوژی: آمریکا که بعد از جنگ ویتنام آرام آرام به قدرت ایدئولوژیها برای بسیج مردم و مقاومت در برابر زیاده خواهیهای آنها پیبرده بود، از پایان دهه 70 میلادی شاهد روی کار آمدن حکومت ایدئولوژیک جدیدی در ایران است که نه تنها در برابر جنگ تحمیلی با حمایت ابرقدرتهای شرق و غرب مقاومت کرده بلکه با وجود انواع خصومتهای فرهنگی و اقتصادی مسیر خود را به جلو رفته است.
آمریکا که از ابتدای انقلاب اسلامی هزینه درگیری نظامی مستقیم با ایران را بیش از حد برآورد میکرد در ابتدا سعی کرد با تحریک صدام به جنگ نیابتی، منابع سرشار از دست رفته در زمان شاه را باز گرداند؛ ایالات متحده در کنار این روش با تجهیز و مدیریت منافقین و دیگر جریانهای اپوزسیون مانند سلطنت طلبان و گروهکهای جدایطلب قومی تمام تلاش خود را برای سرنگونی جمهوری اسلامی از طریق فشار نظامی داخلی و خارجی انجام داد اما از سوی دیگر تفکر عمومی در جمهوری اسلامی ایران که نشأت گرفته از ایدئولوژی اسلامی مقاومت در برابر ظالمان تا پای جان بود توانست با بسیج نیروهای مردمی از تمامی این فشارها با موفقیت خارج شود.
با بینتیجه ماندن استفاده از قدرت سخت، ایالات متحده که ایدئولوژی اسلامی را دلیل ناکامی در سرنگونی حکومت ایران میدید در کنار تلاش برای موثر کردن بیشتر تحریمهای اقتصادی تمام اهتمام خود را معطوف به استفاده از قدرت نرم برای بیاعتبار کردن این ایدئولوژی قرار دارد، اتفاقی که در ایران به شبیخون فرهنگی معروف شد.
از چالش حکمرانی خوب تا چالش هستهای
همزمان با دوران سازندگی بعد از جنگ در حالی که دولت ایران دست یاری به سمت بانک جهانی دراز کرده بود با بحث حکمرانی خوب یا «به زمامداری» روبرو شد که ذیل مباحث توسعهاقتصادی، حقوقبشری و حقوق شهروندی اجرای سیاستهای مورد نظر غربیها را در کشورهای دیگر از جمله ایران مطالبه میکرد، در ادامه غربیها تلاشهای فراوانی را برای ناتوان نشان دادن جمهوری اسلامی ایران در مدیریت کشور و ایجاد نارضایتی در میان مردم با استفاده از تحریم، عوامل نفوذی و غیره برنامهریزی و اجرا کردند.
با وجود تمام این فشارها ایران در سالهای بعد با استفاده از ظرفیتهای داخلی وارد مسیر توسعه شده بود و از سوی دیگر هر روز بر قدرت نظامی و منطقهای خود اضافه میکرد، مسالهای که به معنای تهدید منافع غرب در منطقه خاورمیانه و قلب انرژی دنیا بود، بر همین اساس همزمان با حمله آمریکا به عراق و افغانستان موضوع هستهای به عنوان بهانه مناسب برای آغاز فضاسازی برعلیه ایران انتخاب شد و دولت وقت ایران هم پذیرفت طی چند مرحله مذاکره که قرار بود مرحله اول آن درباره اختلافات هستهای باشد، برای همیشه به مشکلات خود با غرب خاتمه دهد و در همین راستا تعلیق فعالیتهای هستهای ایران براساس توافق سعدآباد انجام شد، اتفاقی که البته با بدقولی غرب و زیادهخواهی آمریکاییها زیاد دوام نیاورد و حدود دو سال بعد با فک پلمپ از تاسیسات هستهای، ایران فعالیتهای خود را با شتاب دنبال کرد، در ادامه قطعنامههای شورای امنیت، خرابکاریهای هستهای، ترور دانشمندان و غیره روشهای مختلفی بود که از سمت غربیها برای متوقف کردن برنامه هستهای ایران انجام شد؛ از سوی دیگر غربیها به همراه محور عبری و عربی تلاش بسیاری را برای متوقف کردن حضور منطقهای ایران که توانسته بود شکستهای زیادی را به رژیم صهیونیستی در جنگها 33 روزه، 22 روزه و 8 روزه وارد کند آغاز کردند و در این مرحله با منحرف کردن بیداری اسلامی در منطقه و با استفاده از تروریستهای مورد حمایت خود عراق و سوریه را وارد جنگ داخلی کردند؛ این اتفاقات همزمان با به کارگیری استراتژی قدرت هوشمند توسط ایالات متحده بود که استفاده همزمان از قدرت نرم و سخت را راهحل تحقق اهداف ملی آمریکایها که ایران در منطقه خاورمیانه بزرگترین مانع پیشروی آن به شمار میآمد میدانست و برهمین اساس آمریکاییها در حالی که از روی میز بودن تمام گزینههای از جمله گزینه نظامی در برابر ایران دم میزدند بیشترین تحریمهای خود با نام تحریمهای فلجکننده را در کنار پیشنهاد مذاکره پیشروی ایرانیها گذاشته بودند، در این شرایط هرچند به اعتراف بعدی رئیسجمهور و وزیر امورخارجه وقت ایالات متحده ایران توانسته بود با استفاده از ظرفیتهای داخلی در برابر تحریمها مقاومت کند و آمریکا در حال از دست دادن یکپارچگی فشار تحریمها بر علیه ایران بود، مذاکره به وسیله بخشی از جریانات سیاسی ایران به عنوان راه حل مشکلات اقتصادی کشور مطرح و تبدیل به یک خواست عمومی در ایران شد، شیوهای که به عنوان راهکار اصلی دولت برای مدیریت کشور انتخاب شد تا نهایتا بعد از 12 سال مذاکره از سال 1382 در تیرماه سال 1394 به توافقی هستهای منجر شود، توافقی که قرار بود در ازای تعطیل بخش زیادی از صنعت هستهای ایران با برداشتن تحریمها مسیر کشور برای استفاده بیشتر از ظرفیت های اقتصادی، سیاسی و علمی خود را باز کند موضوعی که حتی در روز اجرای برجام هم اتفاق نیفتاد و دقیقا از همان روز آمریکایهای تحریمهای دیگری را به بهانههای موشکی و حقوقبشری برعلیه ایران تصویب کردند، تحریمهای که اخیرا جان کری وزیرخارجه اسبق ایالات متحده در مورد آنها اعتراف کرده قرار بود تا مرحله خروج تدریجی آمریکا از برجام بعد از استفاده حداکثری از این توافق پیشرود اما با حضور رئیسجمهور جدید ایالات متحده در کاخ سفید شرایط عوض شد و ترامپ که تصور میکرد ایران آماده پذیرش تمام خواستههای ایالات متحده است اردیبهشت ماه سال گذشته بعد از استفاده روانی از خبر خروج از برجام که توانست موجب افزایش شدید قیمت و تورم افسار گسیخته در ایران شود از این توافق خارج شد.
پاسخ برجامی
در طی ماههای بعدی دولت ایران تلاش فراوانی را برای نجات برجام انجام داد و در تعامل نزدیک با اروپایها خواستار نقش پررنگتر آنها برای استفاده ایران از منافع این توافق بود، تلاشهای که به حمایت زبانی اروپایها از برجام محدود شد؛ عدم واکنش مناسب طرفهای اروپای برای استفاده ایران از برجام در کنار افزایش مداوم فشار ایالات متحده در حالی انجام میشد که دولت ایران بعد از مدتها به فکر استفاده از ظرفیتها درونی و همچنین سیاست خارجی نزدیکتر با همسایههای و دیگر جایگزینان کشورهای غربی افتاده بود، در میان اقدام آمریکایها در ایجاد ممنوعیت برای فروش اورانیوم غنی شده و آب سنگین ایران زمان مناسبی بود تا کشور اولین مرحله از اقدام عملی خود برای پاسخ خصومتهای آمریکا و بدعهدی اروپای را با افزایش میزان دخایر اورانیوم غنی شده خود اجرای کند، در این شرایط مقامات ایالات متحده که تصور نمیکردند دولت ایران حاضر به تقابل برجامی با آنها باشد تهدید نظامی را به عنوان اولین راهکار در برابر ایران انتخاب کردند و با بزرگنمای در خصوص ارسال ناوهواپیمابر آبراهام لینکن که از یک ماه قبل قرار بود به منطقه خلیج فارس اعزام شود با محوریت جان بولتون مشاور امنیت ملی ترامپ، سعی در ایجاد هراس در ایران و مخصوصا دریافت بازخورد از بازار ایران بودند موضوعی که عملا اتفاق نیافتاد و آمریکاییها را در این راهکار ناکام گذاشت.
واقعیت جنگ ایران و آمریکا
مساله واقعی این است که آمریکاییها از مدتها پیش از ناتوانی خود برای حمله به ایران با خبر هستند؛ چند سال قبل خبری به رسانههای درز کرد که نشان میداد ایالات متحده پیش از حمله به عراق طی رزمایشی با نام چالش هزاره ۲۰۰۲ با هزینه کردن 250 میلیون دلار، امکان درگیری با ایران را شبیهسازی کرده که در آن تیم قرمز با شباهت زیادی به استراتژیها، ابزارها و قایقهای ایران توانسته طی دو روز ضمن غرق کردن ۱۶ ناو، بیش از ۲۰ هزار نظامی را از تیم آبی که نماینده نیروی دریایی آمریکا بودند را به هلاکت برساند؛ اخیرا هم روزنامه آمریکایی واشنگتنپست در گزارشی جنگ با ایران را مادر تمام باتلاق ها نامید و با اشاره به قابلیتهای پدافندی ایران تاکید کرد طبق گزارش سال ۲۰۱۱ مرکز ارزیابیهای راهبردی و بودجه آمریکا، ایران قادر است از ترکیبی از موشکهای ضدکشتی کروز، پهپادها، زیردریاییها، کشتیهای کوچک و مین برای «حمله» به ناوهای آمریکا در آبهای خلیجفارس استفاده کند.
این گزارش همچنین در توضیح ناتوانی آمریکا در اعزام نیرو به ایران نوشت، ریاضیات اقدام نظامی حاکی از آن است که آمریکا و همپیمانان این کشور به ۶۰۰ هزار نظامی در عراق نیاز داشتند که البته هرگز این هدف محقق نشد و آمریکا و همپیمانانش هرگز بیش از ۱۸۰ هزار نظامی در عراق نداشتند.
طبق همین محاسبات، آمریکا به 1.6 میلیون نظامی برای اعزام به ایران نیاز دارد، در حالی که مجموع نیروهای ارتش و تفنگداران آمریکایی ۶۵۴۴۰۳ نفر، یعنی نصف مقدار مورد نیاز است؛ همه این واقعیات موجب شده تا ناوگان آمریکا اکنون که احتمال پاسخ ایران قوت گرفته است به بهانه رزمایش مشترک با کشورهای عرب منطقه از خلیج فارس خارج شده و در دریای عرب در نزدیکی اقیانوس هند مستقر شود تا حتی در صورت درگیری اتفاقی هم توسط ایرانیها نابود نشود.
پلیس بازی و مذاکره ترامپی
با وجود همه محاسباتی که جنگ با ایران را برای آمریکا غیرممکن نشان میدهد دولتمردان این کشور هیچگاه کنار گذاشتن گزینه نظامی در برابر ایران را به شکل رسمی اعلام نکردهاند و حتی ترامپ هم سعی دارد در بازی بین خود با بولتون و پمپئو، که خود را به عنوان پلیس خوب معرفی میکند و هرچند ممکن است برخی موارد حرف از پایان ایران در درگیری با آمریکا بزند اما با اعلام شماره تلفن و اصرار برای درخواست مذاکره با ایران، تاکید کند هر وقت ایران احساس کرد زمان آن رسیده میتواند تماس بگیرد و مذاکره کند، مذاکرهای که البته منظور از آن تسلیم ایران در برابر فشارهای آمریکا و پذیرش شروط ایالات متحده از جمله صرفنظر کردن از قدرت موشکی است که تمام پایگاههای ایالات متحده در منطقه را هدف گرفته است.
نقد کردن توان نظامی
در شرایطی که ایالات متحده سعی دارد با استفاده از تهدید همزمان نظامی و اقتصادی نشان دهد که در برابر ایران از دست برتری برخوردار است واقعیتها چیز دیگری میگوید؛ نتیجه سیاستهای خصمانه ایالات متحده و همپیمانان آن در عراق و سوریه اکنون به نفع ایران شده و هر روز بر نفوذ منطقهای ایران در این کشورها افزوده میشود از سوی دیگر عربستان سعودی و امارات در یمن به باتلاقی فرو رفتهاند که هر روز برای آنها هزینه جدیدی را میتراشد و آخرین مورد آن هم حمله پهپادی نیروهای یمنی به خطوط انتقال نفت عربستان است.
همه اینها به معنای افزوده شدن به نیروهای طرفداران ایران در سرتاسر منطقه از دریای مدیترانه تا پاکستان و افغانستان است که به تنهایی میتوانند برای آمریکا و همپیمانان آنها در منطقه بشدت رعبآور باشند و در حالی که آمریکا در تلاش است تا با ترسناک جلو دادن قدرت نظامی خود بازار ایران را به هم بریزد، حادثه بندر فجیره امارات نشان داد در شرایطی که ایران و متحدان آن دخالتی در عملیات برعلیه منافع دشمنان خود نداشته باشند هم به تنهای مطرح شدن اسم آنها میتواند هراس کافی را بر بازار نفت و بورسهای عربی حاکم کند و همین موضوع توان کافی را برای ایران ایجاد کرده تا در صورت لازم تهدید استفاده از قدرت منطقهای را تبدیل به کالای نقد برای تامین منافع خود کند.
امیدهای دشمن
با وجود همه این موارد اما چیزی که امروز ایالات متحده بیشترین امید را نسبت به آن دارد دلسرد شدن مردم ایران از جمهوری اسلامی در اثر فشار اقتصادی است، موضوعی که در شرایط وابستگی اقتصاد کشور به نفت و همچنین اشتباهات متعدد دولت در مدیریت فضای اقتصادی در نتیجه تکانههای تحریم به آن خوشبین است با این حال واقعیت این است که مردم ایران فشارهای اقتصادی قبلی که به عنوان تحریمهای فلج کننده با حضور آمریکا، کشورهای اروپای و سازمان ملل نامیده شد را با موفقیت پشتسر گذاشتهاند و با وجود برخی بیکفایتیها اکنون نظام ایران تجربههای بیشتری را برای دور زدن تحریمها در اختیار دارد.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد