در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
کلاسیک لباس پوشیده بود، دستمال گردن بسته بود و بوی ادکلن خوشبویش ممزوج به عطر نسکافهای که فنجان خالیاش میگفت همین پیش پای من تمامش کرده، ماشین تمیز و واکس خوردهاش را پر کرده بود. یک موسیقی کلاسیک هم گذاشته بود و همه چیز حاضر بود برای یک سفر درون شهری احتمالا زیبا. کلمهها توی سرم وول میخوردند. راه را حرف کوتاه میکند .
گفتم بازنشسته جایی هستید؟ لبخندی همفری بوگارتی زد و گفت: چطور؟ گفتم: دستمال گردن، عطر کنزو، قهوه، موسیقی کلاسیک بهتان نمیخورد از اول این کاره باشید! اینبار لبخندش جورج کلونیای شد و گفت: طمع پسر جان طمع !
گفتم: جان؟
گفت: پدر طمع بسوزه !
گفتم: متوجه منظورتون نمیشم !
گفت: کارخونه رنگ و تینر داشتم، ده نفر رو حقوق میدادم، بچه هام رو مشغول کرده بودم. نونم گرم بود و آبم سرد. گفتم: خب !
گفت: یکی از صنف خودمون داشت ور شکست میشد، کارخونه رو گذاشت برای فروش، به قیمت بود، زدم توی سر جنس، بز خر کردم، چک دادم، خوردیم به داستان دلار و گرونی . موعد چکها میرسید، به مردم تعهد داشتیم، ملک مشکل داشت، میخواستم شاه ماهی صید کنم خودم افتادم تو دام طمع خودم. این حرفم منظورم این نیست که کار نکنی و پیشرفت نداشته باشی، اینو گفتم که بیگدار به آب نزنی. کارخونه خودم رو هم از دست دادم و الان مدتی است توی این سیستم تاکسی اینترنتی کار میکنم .
طمع نکن بابا جان... حرفهای دیگری هم زدیم ولی دیگر نمیتوانم ادامه بدهم بیشتر از این ستون جا ندارد. باز هم برایتان از حرفهای خودم و پیرمرد خواهم نوشت.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: