گزارش میدانی جام‌جم از محل فیلمبرداری آژانس شیشه‌ای که حالا تبدیل به بانک شده است

نفـس کشیـدن در هوای عباس و حاج کاظم

هنوز برخی اهالی سینما اعتقاد دارند «آژانس شیشه‌ای» نقطه اوج فیلمسازی ابراهیم حاتمی‌کیاست. گواه این موفقیت هم صدرنشینی این فیلم در بسیاری از نظرسنجی‌های فیلم‌های سینمای جنگ و دفاع مقدس است. اگر خاطرتان باشد سال گذشته و در نظرسنجی‌ای که به مناسبت هفته دفاع مقدس در همین صفحه سینمایی جام‌جم ترتیب دادیم هم این فیلم موفق شد بیشترین رای را از سوی بیش از یکصد چهره سینمایی به دست آورد و عنوان بهترین فیلم سینمای دفاع مقدس را از آن خود کند.
کد خبر: ۱۱۶۵۵۹۶

قصه جانبازی عباس (حبیب رضایی) و صرف فعل رفاقت توسط دوست و همرزمش حاجکاظم (پرویز پرستویی)، با روایت هنرمندانه و تاثیرگذار حاتمیکیا ماندگار شد و حتی هنوز هم باوجود برخی دیالوگهای شعاری، زیبا و دیدنی است. فیلم بخوبی پیوندی میان جنگ و دفاع مقدس و شرایط اجتماعی روز برقرار میکند و تصویری ملموس و باورپذیر از آدمها ارائه میدهد.

بخش اصلی قصه در یک آژانس هواپیمایی اتفاق میافتد و حالا تصور بهترین سکانسهای فیلم در جایی غیر از آن محل کمی بعید به نظر میرسد. آن آژانس سالهاست که دیگر تغییر کاربری داده و تبدیل به یک بانک شده است. تصمیم گرفتیم به مناسبت فرا رسیدن هفته دفاع مقدس، خاطرهبازی کنیم و شما را به لوکیشن آژانس شیشهای ببریم. اگر دلتان برای این فیلم تنگ شده، به جز دعوت به تماشای دوباره آن، بد نیست سری هم به تقاطع بلوار کریمخان زند و خردمند شمالی بروید و در هوای حاج کاظم و عباس تنفس کنید. اگر کار بانکی هم داشتید که چه بهتر.

چشم سیدنی لومت روشن!

در سال درخشش آژانس شیشهای در جشنواره فیلم فجر در سال 76 و درو کردن جوایز، برخی خط اصلی قصه را گرته برداری از «بعدازظهر سگی» ساخته سیدنی لومت و با بازی آلپاچینو دانستند. هرچند خود حاتمیکیا با رد این قضیه اعلام کرد که فیلم لومت را بعد از ساخت «آژانس شیشهای» دیده است. «بعد از ظهر سگی» قصه یک گروگانگیری را در بانک روایت میکرد و قصه فیلم حاتمیکیا در یک آژانس هواپیمایی رخ میداد. با این حال الان و با تغییر کاربری لوکیشن آژانس شیشهای (از آژانس هواپیمایی به بانک)، ربط این دو فیلم بیشتر و جالب تر هم میشود، هرچند موضوع و مفهوم این آثار هیچ دخلی به هم نداشته باشد.

شکل شیشه بانک دیگر هیچ ربطی به آن آژانس ندارد، با این حال اینجا همان جایی است که حاج کاظم نگاهی به بیرون میاندازد تا وضعیت را بررسی کند.

رئیس بانک میگوید تا همین چند سال پیش و باوجود تبدیل آژانس به بانک، در ورودی کرکره داشته است. همان کرکرهای که سلمان، پسر نوجوان حاج کاظم با بازی بهروز شعیبی با پدرش مچ میاندازد.

و اما اینجا؛ دقیقا تقاطع کریمخان زند و خرمند شمالی. همان جایی که سلحشور (رضاکیانیان) میخواهد مانع حرکت حاج کاظم، عباس و احمد کوهی (قاسم زارع) شود. هلیکوپتر هم پشت اوست که مینشیند.

پلههای بانک هنوز شباهتهایی با پلههای آن آژانس دارد. شباهت بیشتر اما مربوط به بانک همجوار لوکیشن آژانس است که هنوز برخی از عناصرش را تمام و کمال مثل سابق حفظ کرده است.

سقفی که در دو عکس پایین میبینید، شاید تنها نقطه شباهت لوکیشن قبلی آژانس شیشهای و بانک فعلی باشد، هرچند دیگر از آن رنگ آبی و سفید نباشد و اندازه چراغها هم بزرگتر باشد.

ایکاش مدیریتی

گمان کنم اگر به جای فرشید زارعیفرد، بازیگر نقش مدیر بداخلاق و بدقلق آژانس فیلم آژانس شیشهای، فردی مثل مجید خودشاد مدیر آژانس بود، کار حاج کاظم به جاهای باریک نمیکشید! بس که خوش اخلاق و همراه است. او باوجود مشغله با شوق همراه سوژه ما شد و نهایت همکاری را برای تهیه این گزارش با ما داشت. خودشاد، رئیس همان بانکی است که سالها قبل فیلم آژانس شیشهای در آن فیلمبرداری شده است.

او درباره این موضوع به جامجم گفت: فکر کنم سال 86 بود که آقای پرویز پرستویی به اینجا آمدند و گفتند که میخواهیم مستندی درباره فیلم آژانس شیشهای بسازیم. البته هنوز تقریبا دکور اینجا شبیه همان دکور فیلم بود. در فیلم، مدیر آژانس در انتهای سالن مینشست که الان تبدیل به بایگانی ما شده است. آن روز آقای پرستویی توضیحاتی داد درباره وضعیت فیلمبرداری و اینکه مثلا کجا با اسلحه به سقف شلیک کرده است. بعد هم همراه گروه فیلمبرداری فیلم مستند، به خیابان و کوچههای اطراف رفتند. سال 87 بود که تصمیم گرفتند اینجا بازسازی و تبدیل به یک بانک شود، این کار مستلزم تغییر بود و باید یک سری استانداردهای بانک مثل باجهبندی در آن رعایت میشد. این بازسازی باعث شد این مکان حالا شباهت کمی به زمان فیلمبرداری فیلم داشته باشد. با این حال آن اوایل و قبل از تغییر، مشتریانی که به اینجا مراجعه میکردند، متوجه میشدند اینجا لوکیشن آژانس شیشهای است. اما الان دیگر کمتر کسی است که تشخیص دهد زمانی در اینجا فیلم آژانس شیشهای فیلمبرداری شده است، مگر آنهایی که از قبل نسبت به این موضوع شناخت داشته باشند. این عده گاهی از من میپرسند اینجا همان جایی است که آژانس شیشهای در آن فیلمبردای شده که من هم به آنها میگویم بله.

من دو بار فیلم آژانس شیشهای را دیدهام. به نظرم فیلم زیبایی است و آن را خیلی دوست دارم، چون به نوعی با روحیات ما سازگار است و حرف دل ما را میزند. فکر کنم همه آنهایی که این فیلم را دیدهاند، آن را دوست دارند.

بازیگر دایره زنگی در آژانس

حدس میزدم که بابک حاکمی، معاون بانک با شمایل سر تراشیده و بیان خوب، قابلیتهای سینمایی داشته باشد، اما دیگر نه در این حد که او از دوستان و آشنایان علیرضا شمس شریفی، دستیار اول و برنامهریز سینما باشد و حتی در سکانسهای پایانی دایره زنگی همبازی حامد بهداد هم بوده باشد! حاکمی در این فیلم پریسا بختآور، نقش همان پلیس راهوری را بازی میکند که جلوی ماشین حامد بهداد و باران کوثری را میگیرد.

جالب است که او باوجود این حشر و نشر با سینما، هنوز فیلم آژانس شیشهای را ندیده است. او به جامجم گفت: باوجود اینکه فیلم را ندیدهام، اما میدانم و شنیدهام که از فیلمهای خوب سینمای ایران است. فیلمهای خوبی از این دست، یادآور دفاع مقدس عزیزانی است که برای این کشور تلاش کردند.

او درباره لوکیشن این فیلم هم گفت: محلیهای اینجا میدانند که اینجا لوکیشن فیلم آژانس شیشهای بوده، اما بقیه نه.

آقای فتاحی، یکی از کارمندان بانک هم میگوید فیلم آژانس شیشهای را دیده است. او در عین حال نشانی یک لوکیشن دیگر در همان حوالی را به ما میدهد و میگوید لوکیشن سریال آژانس دوستی هم کمی بالاتر از لوکیشن فیلم آژانس شیشهای است با این تفاوت که آنجا همچنان ماهیت آژانسی خود را حفظ کرده.

سراغ یکی از مشتریان بانک هم میروم که آقایی میانسال است. وقتی کارش در باجه تمام میشود، از او میپرسم میدانستید که اینجا لوکیشن فیلم آژانس شیشهای بوده که اظهار بیاطلاعی میکند. اما میگوید فیلم را در همان سال نمایش دیده و دوست داشته است.

خانم جوانی هم که برای کار بانکی سراغ یکی از باجهها میرود، به ما گفت که میدانسته اینجا لوکیشن فیلم آژانس شیشهای بوده است. او درباره تفاوت دکور فعلی این محل با لوکیشن سابق هم گفت: تفاوت که زیاد است، اما میتوان شباهت محوی را تشخیص داد بویژه در سقف.

علی رستگار
سینما

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها