فرقه‌گرایی ارتش سایبری بن سلمان در توئیتر

اخیرا مشخص شده است ابعاد انتشار اخبار جعلی و غلط شبکه‌های اجتماعی در منطقه خلیج فارس بسیار وسیع‌تر از چیزی است که قبلا تصور می‌شد. پس از انتشار نتایج یک پژوهش در ژوئن 2016، توئیتر اعلام کرد که حدود 1800 حساب کاربری خود را مسدود کرده است. این بررسی نشان داد که هزاران حساب جعلی در توئیتر اقدام به پروپاگاندا و نفرت‌پراکنی علیه شیعیان و ایرانیان می‌کردند. بسیاری از این حساب‌ها سخنانی را ترویج می‌کردند که در راستای سیاست‌های داعش بود؛ مثل لقب دادن شیعیان به عنوان دشمنان دین اسلام.
کد خبر: ۱۱۴۴۱۷۹
فرقه‌گرایی ارتش سایبری بن سلمان در توئیتر

این چند هزار حساب کاربری، در ساعات مشخصی از روز اقدام به تولید و تکثیر هزاران توئیتر در ساعت میکردند که این عمل توئیترها و هشتگهای موثق مانند هشتگهای بحرین، یمن و سعودی را به حاشیه میراند. اطلاعات به دست آمده از این تحقیق اثبات کرد روزانه بهطور میانگین ده هزار توئیتر توسط این حسابهای مشکوک منتشر میشود. با اینکه بخشی از این توئیترها محتوای فرقهای داشتند، اغلب آنها روی هشتگهای مناطق تحت کنترل سعودیها مانند ریاض و قطیف تمرکز داشته و از سیاستهای عربستان در منطقه حمایت میکردند. همچنین تعداد قابل توجهی از این توئیترها به عنوان ابزاری برای حمله به هشتگهای بحرین و یمن استفاده میشدند.

این حسابهای مشکوک برای اولین بار موقعی مورد توجه قرار گرفتند که تابعیت شیخ عیسی قاسم، رهبر شیعیان بحرین، توسط مقامات بحرینی در ژوئن 2016 از او سلب شد. سلب تابعیت از اشخاصی که معاند پنداشته میشوند در بحرین کاری غیر معمول نیست و در این مورد، شیخ قاسم به ایجاد جوی فرقهگرایانه و افراطی در آن کشور متهم شد. اتفاقی که برای شیخ قاسم افتاد، نمایانگر تلاشهای مقامات بحرینی برای شیطانی جلوه دادن اپوزیسیون و معرفی آن به عنوان یک جنبش تروریستی، فرقهگرا و ستون پنجم ایران برای برپایی یک حکومت شیعی است. کمی پس از این اتفاق، اعتراضات مردمی در روستای دراز، محل تولد شیخ قاسم آغاز گردید. همچنین تحقیقات سازمان مردم نهاد «دیدبان بحرین» آشکار ساخت که مقامات بحرینی تعمدا دسترسی اهالی این روستا به اینترنت را قطع کردند تا از مشارکت آنها در توئیتر و اظهار عقایدشان جلوگیری کنند.

در عین حال، نتیجه جستجوی نام عیسی قاسم در توئیتر در بر دارنده صدها توئیتر مشابه توسط حسابهایی بود که به ظاهر توسط مردانی عربچهره ساخته شده بودند. این توئیت‌ها نه تنها بازنشر نشده، بلکه از یک منبع کپی و تکثیر شده بودند. محتوای این توئیت‌ها به دو زبان عربی و انگلیسی بود و همگی پیامی مشابه بدین مضمون داشتند که عیسی قاسم یک تروریست شیعه است. به این ترتیب کسانی که تمایل داشتند تا درباره شیخ قاسم آگاهی کسب کنند با این اطلاعات گمراه‌کننده روبه‌رو می‌شدند. اما پس از تحقیقات اولیه، مشخص شد که این فعالیت‌های مشکوک مختص هشتگ عیسی قاسم نبوده و شامل هشتگ‌های دیگر مثل بحرین و سعودی نیز بوده است. کمی بعد، فعالان مدنی که هشتگ یمن را دنبال می‌کردند از وقوع اتفاق مشابهی برای این هشتگ خبر دادند. دامنه این عملیات توئیتری بسیار گسترده‌تر از آن چیزی بود که در ابتدا تصور می‌شد.

محتوای توئیتر‌ها با توجه به هشتگ مورد نظرشان متغیر است. اکثر آنها مرتبط با هشتگ سعودی هستند که دربردارنده آدرس‌های اینترنتی به ویدئوهای شبکه ماهواره‌ای «سعودی 24» است. متن توئیتر‌ها معمولا در حمایت از دولت عربستان سعودی و یا تمجید از مداخله آنان در یمن بوده که گواهی از پروپاگاندا و تبلیغات به نفع سعودی‌ها می‌دهد. تحقیقات متوالی دیدبان بحرین حاکی
از آن است که 51 درصد از این دسته توئیتر‌ها، به احتمال زیاد توسط ربات‌ها و هرزنامه‌نگاران (اسمپرها)، به طور سیستماتیک و با نیت فرقه‌گرایی و نفرت‌پراکنی به وجود آمده‌اند. در بین این 51درصد توئیتر، تنها چهار محتوای متفاوت وجود دارد که هرکدام صدها تا هزاران بار توسط حساب‌های توئیتری مختلف انتشار داده شده‌اند.

در این بین چیزی که آشکار است، هجمه تبلیغات انسجام یافته علیه شیعیان عربی و ایرانی و ترویج خشونت و تروریسم علیه آنهاست. این مطلب قویا حاکی از آن است که نهاد ها، افراد و یا آژانس‌هایی با نفوذ و منابع مالی قابل توجه، تعمدا مشغول ایجاد پروپاگاندای تفرقه‌انگیز، فرقه‌گرایانه و ضدشیعه هستند و چنین محتوایی را به صورتی عمده وصنعتی در اینترنت پخش می‌کنند. این حرکات طبعا خسارات زیادی مانند فرقه‌گرایی افراطی به بار می‌آورند. اما هدف اصلی آنها طبیعی نشان دادن سیاست‌های دولتی، مثل سلب تابعیت عیسی قاسم و القای حس حمایت اکثریت مردم از چنین تصمیماتی است.

با این که سوءاستفاده از ربات‌های اینترنتی ممکن است بر کسی پوشیده نباشد، شواهد به‌دست آمده از تحقیقات، نقش گروه‌ها و افرادی را که با یک ایدئولوژی مشخص و با استفاده از منابع خود اقدام به تفرقه‌افکنی می‌کنند پر رنگ می‌کند. ما آگاه هستیم که شرکت‌های ارائه‌دهنده سرویس‌های تبلیغاتی و اینترنتی چنین امکاناتی را در اختیار مشتریان خود قرار می‌دهند، اما فعالیت‌های آنها اغلب در خفا و پشت درهای بسته صورت می‌پذیرد. ابعاد این عملیات اینترنتی بسیار گسترده است، به نحوی که از حساب‌های توئیتری بلااستفاده که در آنها حتی یک توئیت هم وجود ندارد، به‌عنوان دنبال‌کنندگان جعلی سایر حساب‌های هرزنامه‌نگار استفاده می‌شود تا بلکه محتوای آنها موثق به نظر آید. به احتمال زیاد حدود یک میلیون حساب توئیتری از این دست وجود دارد که اکثر آنها با توجه به اطلاعات پروفایلشان، واقع در عربستان سعودی هستند. حذف تمامی این حساب‌ها نه تنها ضربه‌ای به آمار جهانی کاربران توئیتر محسوب می‌شود، بلکه آمار منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا که در آن عربستان به عنوان دارنده بیشترین کاربر توئیتر به شمار می‌آید را تحت تاثیر قرار می‌دهد. اگر فرضا تعداد یک میلیون از این حساب‌ها جعلی باشد، شمار کاربران توئیتر در عربستان به نصف تقلیل می‌یابد. گرچه عملیات اینترنتی در بحرین و عربستان سعودی در جریان است، اما مشخص نیست که این تاکتیک در سایر نقاط جهان نیز مورد استفاده قرار گرفته باشد. صرف نظر از این موضوع، چنین جریانی که با هدف تکثیر اخبار جعلی و تبلیغات دروغ به وجود آمده با عملکرد اوباش اینترنتی (ترول‌ها) بسیار تشابه دارد. در این راستا همچنین اخبار و اطلاعات موثق تحت تاثیر انبوه توئیت‌های جعلی و ربات‌ها قرار می‌گیرند. در چنین فضایی، افرادی که به دنبال اطلاعات درست درباره منطقه خلیج فارس هستند توسط اخبار جعلی اشباع می‌شوند و یافتن توئیتر‌های واقعی و قابل اطمینان بسیار دشوار می‌شود. این مطلب زمانی بیشتر نمود پیدا می‌کند که هشتگ‌های مشخصی توسط هجمه اینترنتی به گروگان گرفته می‌شوند.

با این وجود که هنوز با قاطعیت نمی‌توان گفت که آیا این عملیات توسط دولت عربستان، یک شرکت تبلیغات اینترنتی یا یک فرد ثروتمند اداره می‌شود، اما ابعاد و تاثیر وسیع آن به طور حتم اعتبار توئیتر را به عنوان ابزاری برای ابراز و تبادل آزاد عقاید زیرسوال می‌برد. این مطلب همچنین توانایی و التزام توئیتر در مقابله با نفرت‌پراکنی اینترنتی را در هاله‌ای از ابهام قرار می‌دهد. اما حتی با وجود اراده‌ای راسخ توسط مدیران شبکه‌های اجتماعی، این حقیقت که نهادهای پرنفوذ و حکومتی همواره با استفاده از قدرت و پول سعی در شکل گیری افکار عمومی در فضای مجازی و در راستای منافع خود دارند غیرقابل انکار است.

این مطلب را مارک اوون جونز، پژوهشگر و سرپرست موسسه مردم نهاد «دیدبان بحرین»و محقق دانشکده مطالعات جهان اسلام و عرب دانشگاه اکستر انگلستان در پایگاه exposingtheinvisible نوشته است.

نفرت پراکنی سازمان یافته در حجاز

شواهدی هست که نشان میدهد حسابهای تقلبی توسط ربات‌های اینترنتی به‌وجود آمده‌اند، به‌دلیل وجود کارگر ارزان در منطقه خلیج فارس نمی‌توان دقیقا از این موضوع اطمینان حاصل کرد. علی‌رغم وعده‌های توئیتر، متوقف کردن چنین عملیات گسترده‌ای کاری پیچیده و دشوار است. اما در هر صورت می‌توان به این نتیجه منطقی رسید که یک نهاد واقع در عربستان سعودی، اقدام به تبلیغ علیه ایرانیان و شیعیان، و به طور همزمان حمایت از سیاست‌های دولت سعودی در ابعادی گسترده می‌کند.

مارک اوون جونز

مترجم: امیرپرویز علی‌آبادی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها