به گزارش جام جم، او آخرین بار در تماس با خانوادهاش گفت پنچر کرده و درخواست کرده است برای او لاستیک بفرستند. بعد از این تماس تلفن همراهش خاموش شد. دو روز بعد پسران فضلا... که به ناپدید شدن پدر مشکوک شده بودند تلاش برای یافتن او را آغاز کردند.
آنها شکایتی را در پلیس آگاهی آغاز کرده و عکس و مشخصات او را در میان رانندگان پخش کردند. چند راننده با آنها تماس گرفتند و اطلاعاتی دادند. یکی از رانندگان مدعی بود تریلر را حوالی اهواز دیده و رانندهای دیگر اعلام کرد تریلر در مقابل رستورانی در استان همدان است. راننده یک خاور هم عنوان کرد، در جاده و در شب بارانی سرنشینان نیسان و یک خودروی سواری را دیده که مقابل تریلر پیچیده و سد راهش شدهاند. خانواده فضل ا... به چند گروه تقسیم شده و به محل هایی که اعلام شده بود خودرو در آنجا دیده شده، رفتند. سرانجام هم تریلر در حالی که بار آن سرقت شده بود، در مقابل یک رستوران پیدا شد. پیکر بیجان و غرق در خون فضلا... هم داخل ماشین بود. یکی از پسران فضلا... به جامجم گفت: ماشین چهار روز مقابل رستوران بود اما کسی به آن شک نکرده بود. روزی که پدرم ناپدید شد، روز شهادت حضرت زهرا(س) بود.
خودمان عکس پدرم و تریلرش را میان رانندگان پخش کردیم و توانستیم آن را پیدا کنیم. وی ادامه داد: ماموران با بررسی دوربینهای مداربسته توانستند سه نفر را در این رابطه دستگیر کنند.
متهمان در بازجوییها گفتند، پدرم را در حال استراحت شناسایی کرده و دو ضربه به شیشه زده و آن را شکستهاند. پدرم در برابر آنها مقاومت کرده بود تا بار را سرقت نکنند. حتی نقاب یکی از سارقان را برمیدارد و او را شناسایی میکند.
سارقان سپس پدرم را با میله آهنی مجروح میکنند و آنطور که پزشکی قانونی گفته، خفهاش کردهاند. وی افزود: ما اشد مجازات را برای قاتلان پدرم می خواهیم. ماجرای قتل دو راننده باعث وحشت رانندههای دیگر شده است و آنها احساس امنیت نمی کنند. پدرمان سالها راننده بود و همیشه مراقبت از بار مردم برایش اهمیت داشت اما سارقان برای سرقت محمولهای که حدود 80 میلیون تومان ارزش داشت او را کشتند. آنطور که ما شنیدیم، قاتلان پدرم و مرحوم محمد با هم در ارتباط بودند و هر دو گروه بار را به یک مالخر فروختهاند.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد