برند سازی و آنچه به‌اشتباه از آن برداشت می‌شود

برندینگ، به معنی مدیریت نمودن شهرت مشتریان است. در حقیقت برند، تعریف و یا احساسی است که یک مشتری، نسبت به محصول یا خدمت شما خواهد داشت و این موضوع که فرد بخواهد شما را به دیگران معرفی کند، تعریف دقیق برند شما خواهد بود.

تعریفی که در حال حاضر از برند انجام می‌پذیرد، یکسان‌سازی لباس و ظاهر کارمندان یک شرکت و البته دیالوگ‌های آن‌ها در ارتباط تلفنی یا حضوری با مشتری است. همچنین در اکثر شرکت‌های مشاوره برندینگ، کاتالوگ‌ها با رنگ‌های یکسان و طرح‌های تکراری به چاپ می‌رسند و شعاری مرتبط با کسب‌وکار دارند.

درصورتی‌که مسائل ظاهری یا به‌اصطلاح Brand Picture، بخش اولیه و نه‌چندان پیچیده فرایند برندینگ است. در حقیقت، فعالیت‌های برند سازی می‌بایست متشکل از فعالیت‌های زیر باشد:

1. تعریف برند:

در ابتدا یک برند، می‌بایست بداند کجا ایستاده است و می‌خواهد به کجا برود. می‌بایست به‌صورت منطقی و نه حسی آگاه باشد که مشتریان آن را با چه خصوصیاتی می‌شناسند و نقاط قوت و ضعف این شناخت را تقویت و تضعیف نماید.

2. آنچه به برند وصله شده:

آنچه به برند شما وصله شده، آن علتی است که مشتریان از شما خرید می‌کنند. می‌بایست بدانید مشتریان به چه دلیل از شما خرید می‌کنند و در تبلیغات و معرفی‌های شرکت، بیش از آنکه دغدغه رنگ و ظاهر را داشته باشید، به بزرگ‌تر کردن جنبه‌هایش بپردازید.

3. طولانی‌مدت فکر کنید:

بسیاری از برندها، تنها هدف فروختن دارند. درواقع مشتری را تنها تا مرحله خرید اکرام می‌کنند و زمانی که خرید انجام شد، از توجه و پیگیری‌ها نسبت به مشتریان می‌کاهند. این عامل باعث می‌شود هیچ‌یک از مشتریان، تفکرات خرید طولانی‌مدت را در ذهن نپرورانند و تنها در هنگام نیاز و الزام به برند شما مراجعه کنند.

4. به آنچه تعهد می‌کنید، پایبند شوید:

هر برند، در شعارهایش، یک تعهد به مشتری می‌دهد. به‌عنوان‌مثال شعار برند بزرگی مثل BMW، نهایت لذت رانندگی است و به جرات می‌توان گفت این برند، هیچ‌گاه از تعهدات خود چیزی نکاسته است. همیشه می‌توان کیفیت رانندگی را در خودروهای این برند بزرگ یافت.

پس اگر می‌خواهید برند بزرگی داشته باشید و مشتریانتان به آن وفادار باشند، سرسختانه بر شعارهایتان پافشاری کنید.

5. کمی از زیاده‌خواهی کم کنید:

برندها و لوگوها، این روزها بسیار بلندپروازی می‌کنند. به‌عنوان‌مثال برندهایی را مشاهده می‌کنیم که شعارهایی نظیر خوش‌طعم‌ترین غذای تهران را به دوش می‌کشند، اما مشتریان پس از یک‌بار صرف غذا، به ‌دروغ بودن آن پی می‌برند.

اگر می‌خواهیم واقعاً در فرایند برند سازی موفق باشیم، نباید هیچ دروغی به مشتری بگوییم. صداقت، کلید گشایش در فرایند ساخت برند است. شعارهای مبالغه‌آمیز، همیشه تأثیر منفی دارند.

در حقیقت ماهیت اصلی برند سازی، فارغ از طراحی‌های ظاهری، مبتنی در صداقت کامل و پافشاری بر درستکاری است. شاید در برندهای اطرافمان ببینیم که آن‌ها که به شعارهایشان پایبند بودند، همیشه به انتخاب اول ما تبدیل می‌شوند.

منصور کیارش – مشاور برندینگ و بازاریابی