گفت‌وگو با شراره رخام

می‌خواستم پزشک شوم، بازیگر شدم

شراره رخام روز جمعه همراه برخی دیگر از هنرمندان از جمله مرجانه گلچین، ماه‌چهره خلیلی، هادی کاظمی و نعیمه نظام‌دوست، مهمان یک مراسم خیریه در مشهد بود.
کد خبر: ۱۰۶۱۱۷۵

او که همیشه یکی از افراد حاضر در چنین برنامه‌هایی است، اخیرا هم در طرح دهه جشن بزرگ کرامت شرکت کرده بود و به جمع حامیان 1200 کودک بی‌سرپرست و بدسرپرست پیوست. بهانه ما برای گفت‌وگو با بازیگر فیلم‌هایی چون دختران انتظار، غوغا و چشمان سیاه و سریال‌هایی چون کلانتر، آتش و شبنم و پول کثیف، بجز این حضورها و مشارکت‌های اجتماعی همیشگی، تولد اوست که اتفاقا همزمان با روز خبرنگار (17 مرداد) بود.

آن سالی که به دنیا آمدید، مناسبت روز خبرنگار در ایران وجود نداشت. اما تولد شما در این سال‌ها با این روز تقارن دارد. رابطه شما با خبرنگاران چطور است؟

همیشه رابطه من با خبرنگاران خوب است، چون معتقدم حیطه خبرنگاری ارتباط مستقیمی با دیده شدن هنرمندان و تثبیت جایگاه اجتماعی آنها میان مردم دارد. خبرنگاران به نوعی یار هنرمندان محسوب می‌شوند.

اهل تولدبازی هستید؟

هر سال تقریبا پنج شش جشن تولد برایم گرفته می‌شود. یکی دو تا از این جشن تولدها خصوصی و بقیه آن جمعی و خانوادگی است. برای امسال ابتدا قصد داشتم، اولین شنبه بعد از تولدم یعنی امروز را جشن بگیرم که با جشن حافظ مصادف شد، به همین دلیل قرار شد شنبه بعدی یعنی 28 مرداد اولین جشن تولد اجتماعی خود را برگزار کنم که در یک محیط عمومی خواهد بود و حتما درباره آن اطلاع‌رسانی خواهم کرد. بعد از آن هم دو سه جشن تولد دیگر در راه خواهد بود. علت انتخاب روز شنبه هم این است که بیشتر دوستان من مشغول تئاتر هستند و تنها روزی که می‌توانند در مراسم شرکت کنند، شنبه (روز تعطیلی تئاتر) است.

بزودی هم در نمایشی به نام «کژدم» روی صحنه می‌روید.

«کژدم» تئاتر بسیار تاثیرگذاری است و هروقت راجع به آن با کسی صحبت می‌کنم، خودم متاثر می‌شوم. این نمایش یک کار جدی و درام است و قصه سه زن را نشان می‌دهد که هرکدام روایتگر یک اتفاق و فاجعه هستند که برای خودشان رخ داده است. این کار از 29 مرداد به مدت یک ماه در پردیس تئاتر تهران روی صحنه می‌رود و امیدوارم مردم به دیدن آن بیایند. جا دارد اینجا از استاد ناصرآقایی، از چهره‌های برجسته بازیگری کشور تشکر کنم که مشاور کارگردان هستند. همین‌طور باید به حمایت‌های بی‌دریغ آقای نیما دهقان، کارگردان خوب تئاتر از این نمایش اشاره کنم. نویسنده و کارگردان نمایش کژدم، خانم سمیه مهری است و من و خانم‌ها شیوا خسرومهر و شراره درشتی بازیگران کار هستیم.

به اعتبار اول اسم همه بازیگران حتی می‌توان نام کار را تئاتر شین گذاشت!

(می‌خندد) چه جالب، تا به حال به این نکته دقت نکرده بودم.

یکی از ویژگی‌های شما، واکنش بموقع به اتفاقات و مسائل اجتماعی است که هم در فضای مجازی به آن می‌پردازید و هم در واقعیت پیگیر این موارد هستید. از جمله همین حضور اخیر در مراسم خیریه، مشارکت در طرح حمایت از کودکان بی‌سرپرست و بدسرپرست، حادثه تلخی که برای آتنا اتفاق افتاد و...

وقتی جامعه باعث می‌شود شخصی بازیگر شود، آن شخص تبدیل به شخصیت اجتماعی می‌شود و دینی بر گردن او قرار می‌گیرد. اولین وظیفه یک شخصیت اجتماعی هم این است که به بهتر شدن حال و هوای جامعه کمک کند و بنا به رسالت اجتماعی که روی دوش اوست، جامعه را نسبت به خطراتی که وجود دارد، آگاه کند.

چند بار در مجله‌های سینمایی، اسم و عکس شما را به عنوان مدرس بازیگری دیده‌ام. تدریس می‌کنید؟

بله، دراین زمینه فعالیت می‌کنم، چون یکی از مدارک دانشگاهی من مرتبط با بازیگری است.

از میان تعداد پرشماری که علا‌قه‌مند به بازیگری هستند و احیانا برخی از آنها به آموزشگاه‌ها هم مراجعه می‌کنند، چه کسانی بخت ورود به این حرفه را دارند؟

مهم‌ترین اولویت استعداد است، ممکن است فرد علاقه‌مندی به کلاس‌های مختلفی در این خصوص برود و حتی تحصیلات دانشگاهی داشته باشد، اما چون آن استعداد را ندارد، اتفاق خوبی برای او نیفتد. ممکن است کسی استعداد داشته باشد و با کمترین آموزش هم به جایگاه خوبی برسد. در کنار استعداد، شانس هم خیلی دخیل است. ما بازیگران مستعد خیلی زیادی داریم که متاسفانه هیچ وقت این شانس را پیدا نکردند که دیده شوند. اگر یک بازیگر مستعد، شانس دیده شدن را داشته باشد، می‌تواند مطرح شود. اما اگر این شانس را نداشته باشد، می‌تواند سال‌ها هم بهترین باشد، ولی هیچ وقت دیگران متوجه استعداد و توانایی او نشوند.

به جز آن مدرک بازیگری، تحصیلکرده زبان روسی هم هستید.

زمانی علاقه‌مند بودم برای ادامه تحصیل به مسکو بروم. به همین دلیل به توصیه پدرم زبان روسی خواندم که آنجا پزشکی بخوانم. اما وقتی زبان روسی را خواندم، فضای فکری من تغییر کرد و به جای این‌که پزشک شوم، بازیگر شدم. به هر حال قسمت این بود که پزشک نشوم. خیلی جالب است یکی از دوستان من رفت مسکو، پزشک شد و برگشت. یک روز به او گفتم ببین چقدر سرنوشت عجیب است. حالا به نظرم فرقی نمی‌کند؛ هم پزشک خوب است و شخصیت اجتماعی دارد و هم بازیگر.

در اینستاگرام، فیلمی از خودتان در کارتینگ به اشتراک گذاشتید. بالاخره در مسابقه ماشین‌سواری اول شدید یا نه؟

(می‌خندد) این فیلم کارتینگ مربوط به برنامه‌ای دیدنی به نام «شیشو چهاری» به تهیه‌کنندگی و کارگردانی کاوه سخنگو است. تمرکز بخش‌هایی از این برنامه روی ورزش است و طرفداران استقلال و پرسپولیس را به چالش می‌کشد. این برنامه یک سری بخش‌های مهیج دارد که در کارتینگ انجام می‌شود و همه شرکت‌کنندگان صرف‌نظر از این‌که طرفدار کدام تیم باشند، در مسابقه‌ای که حالت سرعت و رکوردگیری دارد، در کارتینگ شرکت می‌کنند. منتها چون حالت رکوردگیری دارد، ما شرکت‌کننده‌ها تک تک رکورد می‌زنیم. در پایان، این رکوردها با هم مقایسه می‌شود و نفر اول را مشخص می‌کند. فکر می‌کنم ان‌شاءالله نفر اول خواهم بود.

در برنامه تلویزیونی «باورهای غلط» هم حضور دارید.

یکی از دغدغه‌های من کمک به جامعه برای جلوگیری از اعتیاد و درجهت درمان بیماری اعتیاد است. اخیرا هم دراین زمینه با برنامه‌ای به نام «باورهای غلط» همکاری می‌کنم که ساعت 19 چهارشنبه‌ها و پنجشنبه‌ها از شبکه آموزش پخش می‌شود. افتخار دارم که در بخش‌هایی، اجرای این برنامه را به عهده داشته باشم. بیشتر فیلمبرداری ما در کمپ‌های ترک اعتیاد است و آنجا با افرادی روبه‌رو می‌شویم که هیچ وقت فکر نمی‌کردند معتاد و کارتن خواب شوند و ابدا فکر نمی‌کردند اعتیاد در آنها باعث جرم و جنایت شود. شنیدن حرف‌های آنها برای مردم یک درس است و بخوبی در این زمینه هشدار می‌دهد. جا دارد اینجا از محسن جلالی، تهیه کننده و حامد خادمی، تصویربردار این برنامه خوب تشکر کنم که به من انگیزه حضور در این کار را دادند تا در خدمت بهبود وضعیت سلامت جامعه باشم.

علی رستگار - سینما

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها