البته این اولین بار نیست شبکههای اجتماعی و دنیای مجازی چنین نقشی محوری را در یک کارزار انتخاباتی بازی میکنند و بارها شاهد این اتفاقات در کشورهای دیگر نیز بودهایم، اما آنچه به دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری رنگ و بوی تازهای داده، رشد شبکههای اجتماعی و وجود اینترنت پرسرعت روی گوشیهای همراه است. در این گزارش نگاهی خواهیم انداخت به تمام زوایای مهم و تاثیرگذار این پدیده بر رویداد مهمی به نام کارزار انتخابات ریاست جمهوری.
خداحافظی خیابانها با کاغذ
این روزها در خیابانهای شهرهای بزرگی مانند تهران که قدم میزنید، اگر چشمتان چندان به دنبال بیلبوردهای اتوبانها نباشد و بیشتر به کفپوش خیابان و در و دیوارهای شهر چشم بدوزید، شاید حتی متوجه نشوید که تا چند روز دیگر قرار است مهمترین رویداد سیاسی کشور یعنی انتخابات ریاستجمهوری اتفاق بیفتد. این دقیقا در نقطه مقابل تجربه دورههای گذشته است. شهرهایی که تمام خیابانهایشان از کاغذهای بیزبان و پوسترهایی پر میشد که هر کدام به تصویر یک نامزد آذین شده بود یا در دست باد میرقصید یا اسیر کف خیابانها و کف کفش مردم میشد. حال به لطف رونق شبکههای اجتماعی و تاثیرگذاری بالای آنها، کاغذها از کارزار انتخاباتی جان سالم به در بردهاند، اما نکات مثبت این مساله فقط به زیبایی و تمیزی شهر برنمیگردد و ویژگیهای چشمگیر دیگری را هم در بر داشته است.
کابینههای کمخرج
آمارها نشان میدهد در دورههای پیشین ریاست جمهوری بین 65 تا 70 درصد هزینههای تبلیغاتی نامزدها به تهیه اقلام چاپی و توزیع یا نصب آنها در شهرهای مختلف کشور اختصاص داده میشد. بگذارید مساله را کمی واضحتر کنیم و به عدد واقعی این 65 تا 70 درصد برسیم. نگاهی به دورههای پیشین نشان میدهد تیراژهای نهایی کارهای تبلیغاتی در هر ستاد تبلیغاتی به حدود 50 میلیون میرسید. با توجه به نرخ چاپ در این دوره و تعداد نامزدهای مختلف با یک حساب سرانگشتی میتوان به عددی بالاتر از 10 میلیارد تومان رسید. یعنی تا اینجای کار چند ده میلیارد پول پسانداز شده و به نوعی خرج کاغذهای تبلیغاتی یکبار مصرف نشده است.
اگر بخواهیم از نظر محیطزیستی نیز به ماجرا نگاه کنیم، داستان از این هم خوشحالکنندهتر میشود، چراکه برای تولید یک تن کاغذ حدود 17 درخت، 2400 وات برق و 324 لیتر آب مصرف میشود. تا اینجای کار میتوان نتیجه گرفت فضای مجازی دین خود را به طبیعت ادا کرده و خرج کمتری روی دست نامزدهای انتخاباتی گذاشته است. قطعا تشکیل کمپینهای مجازی، اتاقهای فکر و فعالیتهایی از این جنس کارهایی بسیار کمهزینهتر از چاپ چند تن کاغذ خواهد بود.
سیاسیون پررنگتر از همیشه
برخلاف خیابانهای خالی از پوسترهای رنگارنگ، شبکههای اجتماعی مملو از فعالیتهای نامزدها، حرفها، تحلیلها و هر خبری از این جنس است. شبکههایی مانند اینستاگرام، توییتر و تلگرام حضور پررنگتر از همیشه سیاسیون را تجربه میکنند و حسابهای کاربری شخصی و حقوقی این افراد سرانه پستهای روزانه خود را بارها پشتسرگذاشتهاند. اگر نامزدهای انتخاباتی و رجال سیاسی نزدیک به آنها را در اینستاگرام دنبال کنید، با هر بار سر زدن به این شبکه اجتماعی، قطعا در قسمت لایو اینستاگرام شاهد این حضور پررنگ خواهید بود، اما دلیل این حضور چیست؟
حمید شکریخانقاه، متخصص علوم ارتباطات معتقد است شبکههای اجتماعی به ابزاری برای اعتبار بخشی به افراد تبدیل شده: «امروزه در کشورهای اروپایی برای سنجش اعتبار و مقبولیت یک فرد سیاسی در جامعه، اول به حساب کاربری او در شبکههای اجتماعی و تعداد و نحوه نگرش دنبالکنندههای او نگاه میکنند.»
البته در چنین فضایی کمیت و کیفیت فعالیت در شبکههای اجتماعی حرف اول را در موفقیت میزند. محمد سلطانیفر، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات میگوید: «در کارزاری مانند انتخابات برنده فعالیت در شبکههای مجازی کسی است که محتوای بیشتر و مقبولتری را تولید کند و بتواند در راستای این تولید محتوا جماعت بیشتری را به دنبال خود بکشاند.» اما این خنجر کاملا دولبه است و میتواند به سود یا ضرر هر یک از نامزدها هم تمام شود.
مجازیها؛ دوست یا دشمن؟
فناوری در ایران دوران به نسبت خوبی را پشت سر میگذارد. دسترسی به اینترنت لحظه به لحظه بیشتر میشود و ضریب نفوذ تلفن همراه و اینترنت همراه پرسرعت شانه به شانه جمعیت جوان کشور میزند. در چنین شرایطی طبیعی است نامزدهای انتخاباتی نیز روی خوش به شبکههای اجتماعی و فناوری نشان دهند و در برنامهها و صحبتهای پیش از انتخابات خود، از نگاه مثبتشان به این فضا صحبت کنند و شبکههای مجازی را دوست خود بدانند، اما هنوز برای پیشبینی آینده فناوری در کشور و بخصوص سرنوشت شبکههای اجتماعی در دولت بعدی زود است، چراکه با تمام ویژگیهای مثبت و سریعالانتقال بودن این فضا باید به این نکته هم اشاره کرد که شبکههای اجتماعی تاکنون کم دردسر درست نکردهاند و گاهی بازار شایعات و دروغها چنان در آنها پررنگ میشود که پیدا کردن حقیقت از غیر آن چندان کار راحتی نیست.
حمید شکریخانقاه در گفتوگو با کلیک، فناوریهای ارتباطی روز را یک موج میداند که تن سپردن به آن اجتنابناپذیر است: «در حال حاضر رجال سیاسی اگر منتقد موج فضای مجازی هم باشند باید آن را بپذیرند و برای ادامه فعالیت سیاسی خود به آن تن دهند. شبکههای مجازی مخالف و موافق را با خود میبرد و باید با عملکرد درست از این امواج جان سالم به در برد.»
در مجموع میتوان نقش شبکههای اجتماعی در انتخابات امسال را بسیار تاثیرگذار دانست، اما این تاثیرگذاری به معنای مثبت یا منفی بودن آن نیست. شبکههای اجتماعی در انتخابات 96 ملغمهای از فرصتها و تهدیدهاست: فرصتهایی که باعث رسیدن حرف حق به گوش مردم میشود و تهدیدهایی که فضایی برای انتشار تهمت، افترا، نشر اکاذیب و... ایجاد میکند.
تحلیل در ثانیه
خارج از فعالیت نامزدها، افراد و ارگانهای نزدیک به ستادهای تبلیغاتی آنها، نقش مردم و کاربران فعال نیز در چنین شرایطی بسیار پررنگ و حیاتی میشود. به طور مثال در شبکه اجتماعی توییتر درست همزمان با پخش مناظرههای تلویزیونی از صدا و سیمای کشور، موجی عجیب از توییتها و محتواهای مربوط منتشر شد که بارها هشتگهایی مانند انتخابات 96 یا نام نامزدهای مختلف را به ترندهای اول جهانی تبدیل کرد.
در واقع رسانه اصلی انتخابات، یعنی صدا و سیما در نقش یک محرک و منبع تولید محتوا برای کاربران شبکههای اجتماعی بخصوص توییتر ظاهر شده و هر گفتوگوی خبری، مناظره و برنامهای از این جنس کاربران این شبکه اجتماعی را به شوری زایدالوصف وا میدارد. محتواهایی که بعد از آن بارها در شبکههای اجتماعی دیگری مانند تلگرام و اینستاگرام دست به دست شده و بازنشر میشود.
آرش جهانگیری
ضمیمه کلیک جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
حسن روشن در گفت و گو با جام جم آنلاین مطرح کرد ؛
در گفتوگوی «جامجم» با یک کارشناس تحولات جمعیت ایران و جهان مطرح شد
با مسعود کاویانی، درباره تاریخچه، روند شکلگیری و افقهای پیش روی رادیو معارف گفتوگو کردیم
گپوگفت «جامجم» با چند هنرمند رادیویی در آغاز سال جدید