به گزارش جام جم آنلاین ،با او درباره بسیاری از موضوعات به گفتوگو پرداختیم. ضرغامی میگوید قریب به اتفاق نشریات خواهان گفتوگوی نوروزی با او بودند ولی امتیازش فقط ماند برای روزنامه جامجم.
او از فضای مجازی که دغدغه جدی این روزهایش است تا وضعیت فرهنگ، سیاستزدگی، سینما، انتخابات و حتی نوههایش برای ما در این گفتوگو سخن گفت.
این مصاحبه را بخوانید.
این روزها را به لحاظ برنامه زندگی و امور شخصی چطور سپری میکنید؟
کارهایی که الان میکنم حساسیت اداره صدا و سیما را ندارد. آن کار حساسی است. از این نظر راحتم. اما به لحاظ حجم و تنوع فعالیتها چیزی کم نشده. بخشی به دلیل فعالیت گسترده در فضای مجازی است. بخش عمده وقتم در خانه صرف این کارها میشود. گاهی تا دیروقت در فضای مجازی مشغولم. هرجا باشم با استفاده از اینترنت کارم را انجام میدهم. همچنین در دو شورا از طرف رهبر معظم انقلاب مسئولیت دارم؛ شورایعالی فضای مجازی و شورایعالی انقلاب فرهنگی. دوستان میدانند با این دو شورا جدی برخورد میکنم. سعی میکنم برای جلسات با آمادگی بروم. هرکدام از آنها، جلسات حاشیهای هم دارد. بخش دیگری از کارم فعالیت در دفتر رهبری است. آنجا هم جلسات کارشناسی است و چند جلسه در هفته با جدیت حضور دارم. بحثهای کارشناسی را تدوین میکنم و خدمت رهبر معظم انقلاب ارائه میدهم. ایشان معمولا مطالعه میکنند و از بازخوردش مطلع میشوم. سعی میکنم تجارب خودم را به جوانان منتقل کنم. جلسات متعددی با دانشجویان دارم. در دانشگاهها و محیطهای فرهنگی و جلسات کارشناسی حضور پیدا میکنم. خیلی حساسیت ندارم اینجا که حاضر میشوم ابعادش چگونه است یا بازتاب رسانهای دارد یا نه. همین اواخر جلسهای با نخبگان دانشگاه شریف داشتم. در سخنرانی روز 16 آذر درباره مهاجرت نخبگان بحثهای جدی انجام دادم و بعد در شورایعالی انقلاب همان مسائل را مطرح کردم که چرا نخبگان مهاجرت میکنند. به گمانم حقوق حداقلی، اعتبار علمی، حل مشکل سربازی و حضورشان در هیات علمی دانشگاهها را چون نمیتوانیم حل کنیم میروند. دانشجویان همان روز گفتند معمولا سخنرانیها و مباحث 16 آذر درگیر مسائل سیاسی میشود و این اولین جلسه است که درد ما مطرح میشود. آنها خواهان جلسه دیگری بودند که همین چند روز بالاخره تشکیل شد. 30 محور از جلسه سه ساعته با دانشجویان شریف استخراج کردم و خدمت دستگاههای ذیربط ارائه میدهم. از این جلسات فراوان دارم. در دانشگاه هم 20 سال است مدیریت تدریس میکنم. زندگی شخصیام هم چون نوهدار شدم با سر و کله زدن با آنها میگذرد. قبلا ارتباطاتم کمتر بود اما چون هر چهار فرزندم ازدواج کردهاند و در طول هفته به من سر میزنند، ارتباطات خانوادگیام بیشتر شده است. وقتی دورهم هستیم بازخورد خوبی از جامعه بهدست میآورم. دامادها و عروسهایم در کنار فرزندانم هر کدام در رشته خود صاحب نظرند و من اطلاعات زیادی به دست میآورم.
از کانال خمیازه چه خبر؟ اصلا فعال هست؟
راهاندازی خمیازه پاسخ بسیار کوچکی بود به مخاطبان فضای مجازی که نیاز به سرگرمی، طنز و دانستنیهای عمومی با زبان کوتاه داشتند؛ درواقع کسانیکه علاقهمندند این فضا بهداشتی باشد تا خودشان و خانواده بتوانند از مطالب آن استفاده کنند. احساس کردم چنین فضایی کم وجود دارد، از این رو سعی کردم با الگویی که از شبکه نسیم داشتم در حد بضاعت شخصی این فضا را فراهم کنم. خوشبختانه در همان روزهای اول مخاطبان خوبی فراهم شد. من هم نسبت به این 60 هزار نفر عضو احساس مسئولیت میکنم و با همه گرفتاری سعی میکنم آن را
حفظ کنم.
در این کانال گاهی هم مطالب مردم را منتشر میکنید.
این کانال با مردم ارتباط دارد. ادمین را معرفی کردم. مردم در همه حوزهها مطالبی پیشنهاد میدهند؛ بخصوص در حوزه طنز. به کمک برخی دوستان آن مطالب را بررسی و انتخاب و منتشر میکنم. حتی مینویسم چه کسی مطلب را نوشته است. این فضای تعاملی با مردم خیلی خوب است. برخی را اصلا ندیدم اما فعالند و پستهای خوبی برای انتشار میفرستند. در نهایت روزانه بیش از یک ربع تا نیم ساعت برای کانال وقت نمیگذارم. البته برخی هم سوال میکنند و من جواب میدهم.
محتوای مطالب خمیازه را چطور تامین میکنید؟
توجه میکنم که آن فضای طنز و شاد حفظ شود. گاهی هم با پستهای ایدئولوژیک، آموزشی و اطلاعات عمومی یا مطالبی در ارتباط با محتوای اینستاگرام یا کانال شخصی خودم ردپایی در خمیازه میگذارم. اما سعی میکنم فضای عمومیاش طنز باشد. البته همین گاهی دست و پایم را میبندد چون نوشتن درباره شخصیتهای سیاسی دقت نظرهای بیشتری لازم دارد و من احتیاطم اینجا بیشتر است. در واقع پالایش بیشتری میکنم تا حساسیت ایجاد نشود. سعی میکنم هم فضای شاد را حفظ کنم، هم حالت آموزشی را. جالب است که خیلی از شخصیتها عضو کانال هستند و در جلسات میگویند فلان مطلب حرف ما هم هست. خیلی از اعضای دولت و شخصیتها عضو کانال هستند و تشکر میکنند و میگویند ما و اعضای خانواده عضو کانال هستیم.
نظرتان درباره فضای مجازی یا همان رسانههای نوظهور و جایگاه آنها در مناسبات اجتماعی چیست؟
فضای مجازی یک زندگی جدید است. مردم در این فضا زندگی میکنند. محیطی است که بر همه شئونات زندگی سایه افکنده. فضای مجازی یک رسانه در کنار سایر رسانهها نیست. برخی برخورد مکانیکی دارند و فکر میکنند در کنار ماهواره و رادیو و تلویزیون، فضای مجازی هم صرفا یک رسانه است. یکی از کارهای فضای مجازی رسانه است، اما با انواع پیامرسانهای همراه و سیستم عاملهای پرقدرت مردم با این فضا زندگی میکنند. اطلاعرسانیهای متنوع و به لحظه، ارتباطات خانوادگی و شغلی را تحتتاثیر قرار داده است. مردم به دلیل توانمندیهای بالا از آن استفاده میکنند. البته تهدیداتش هم جدی است. کشور باید در این فضا مدیریت جدی داشته باشد. متاسفانه این کار کمتر انجام شده است. وظیفه دولت حفظ و صیانت از آحاد جامعه است؛ از بچهها گرفته تا خانوادهها و فضاهای علمی و نخبگان. در کشور راجع به فیلترینگ سوءتفاهم داریم. دنیا این سوءتفاهم را ندارد. ما در مجلس ششم با نمایندگان سفری به سنگاپور رفتیم. میدانید آنجا دولت الکترونیک بهصورت جدی مطرح است. در بازدید و جلسه با کارشناسان آنجا یکی از نمایندگان به شوخی پرسید آیا شما هم فیلترینگ دارید، اما پاسخ مسئولان آنجا بسیار جدی و صریح بود. دو جلد کتاب آوردند با عنوان «سانسور در فضای اینترنت». آنها میگفتند مگر میشود ما این فضا را باز بگذاریم و هیچ فیلتری هم نباشد.
شورایعالی فضای مجازی برای دروازهبانی و کنترل شبکههای اجتماعی چه تمهیداتی اندیشیده است؟
وقتی درباره فضای مجازی صحبت میکنیم باید بگوییم هم این دولت و هم دولت قبلی کمکاری داشتهاند. آن میزانی که رهبر معظم انقلاب وقت گذاشتند، ساختار تعریف کردند و با جدیت پیگیری کردند، دیگران نکردهاند. متاسفانه در کشور این نوزاد ناقصالخلقه متولد شده است. تهدیدات به صورت گسترده وجود دارد. من روی تهدیدات کار کردم. کمترین آن، آنتروپی است، یعنی بمباران اطلاعات. فرد گم میشود در این انبوه اطلاعات و نمیتواند تصمیم بگیرد. الان جوانان با این سردرگمی درگیرند. دشمن طوری برنامهریزی میکند که خیلیها خیال میکنند اطلاعاتی که ارائه شده متن است، درحالی که حاشیه هم نیست. این از بزرگترین آفتهای فضای مجازی است که حاشیه بر متن غلبه دارد. براحتی با عملیات روانی این کار را انجام میدهند. در همین اینستاگرام شاهدیم دختر و پسری از پست هم خوششان آمده و لایک میکنند. همین
سر منشا پروندههای بسیاری در پلیس فتا شده است. بعد بین آنها کامنت رد و بدل میشود و بعد سطح ارتباط به دایرکت میکشد. همین لایک، کامنت و دایرکت یک زنجیره تشکیل داده، بههم وصل شدند و بعد منجر به حوادث دلخراشی شده. اینها مواردی است که کار جدی میخواهد و باید مدیریت شود. در کشورهای دیگر فضای اینترنتی که باید برای بچهها مهیا باشد، وجود دارد، اما در کشور ما بیمدیریتی است. ما در شورایعالی فضای مجازی و شورایعالی انقلاب فرهنگی جلسات جدی دراین زمینه داریم. الان دوستان ما جلسات بیشتری میگذارند و موضوعات جدی را مطرح میکنیم. همین دو هفته قبل بحثی جدی را پیش از دستور جلسه مطرح کردم، دکتر روحانی با توجه به اهمیت بحث در این زمینه گفتند دستور جلسه را عوض کنیم. یک جلسه کامل درباره موضوع بحث شد و جلسه بعد هم نصف جلسه را به خود معطوف داشت و تصمیمات خوبی گرفته شد. به طور جدی پیگیرم تصمیمات عملی شود و اگر فعال برخورد شود و دبیرخانه فعال برخورد کند میتوانیم قدری جبران مافات کنیم.
به نظر شما نبض فرهنگ کشور خوب میزند؟
به اعتقاد من حال فرهنگ خوب نیست؛ هم در جهتگیری، هم سیاستگذاری، هم تولید و هم حمایت از تولیدکنندگان، ما کاستی میبینیم. یک دلیل غلبه نگاه دیپلماسی رئیس دولت برای اداره کشور در حوزه فرهنگ و هنر است. مزیت نسبیای که دکتر روحانی داشت، بحث سیاست خارجی بود. اینکه چقدر توفیق داشت موضوع دیگری است، ولی این نگاه در خیلی بخشها حاکم شد. هم وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ما یک چهره دیپلماتیک بود، هم در بعضی حوزهها مثل سینما باز شخصی آمد که نگاه و سابقهاش سیاسی و دیپلماتیک بود. دولت قدری دیپلماتیک به حوزه فرهنگ و هنر نگاه کرد و این اشکالاتی پدید آورد. من پیشرفتی در این حوزه نمیبینیم و اگر کارهای محدودی انجام شده، نوعا به ارشاد مربوط نمیشود. بسیاری از نهادها کار کردند و به صورت جدی هم منتقد اداره فرهنگ و هنر از سوی وزارت ارشاد هستند. خود حوزه فرهنگ و هنر از یک راهبری جدی واقعا محروم است و لطمه میخورد. مثلا در بحث امید که بسیار جدی است و همیشه رئیسجمهور روی آن تاکید میکنند، بیشترین سیاهنماییها در فیلمهای سینمایی دیده میشود. جالب اینکه همین فیلمها بیشترین جایزهها را میبرند و الگو میشوند. بعد هم مسئولان چنان با ذوقزدگی تعریف میکنند که دیگر بدتر. بخصوص اگر این دست فیلمها جایزه خارجی هم برده باشند. این ولنگاریای که وجود دارد، یک تعبیرش را سرگردانی متولیان فرهنگی میدانم. وقتی بیهویتی و سرگردانی در مدیریت است، تبعاتش را در جامعه هم میبینیم. همیشه بعد از جشنواره فجر جلساتی گذاشته میشد و معاون سینمایی در یک تبیین جدی، سیاست ها، حمایت و اولویتها را مشخص میکردند و خیلی از سینماگران خودشان را تطبیق میدادند. الان این امر یا فراموش شده یا از محتوا خارج شده. فکر میکنم ارشاد کار را یله و رها کرده است. حمایت از تولید نمیشود. تولید مهم است، حمایت باید برود آنجایی که تولید درست صورت میگیرد. ما الان خلافش را میبینیم. بهنظرم در امور فرهنگی اگر تولیدات فرهنگی مان را به صورت آیینی دربیاوریم، بهتر خواهد شد. این را در آیینهای مذهبی مشاهده میکنیم که چقدر برکت دارد. همین پیادهروی اربعین نشان میدهد یک حرکت خوب وقتی آیینی میشود، چقدر میتواند تبعات گسترده داشته باشد و یک کار منحصربهفرد در سطح جهان شود. یک مساله حجاب است. یکی از مشکلات ما بدحجابی است. معتقدم از دولت آقای خاتمی این مشکلات پیش آمد. من خودم دوبار به ایشان منتقل کردم. بدحجابیها و ساختارشکنیهای ما از سینما شروع شد. سال 76 فیلمهایی تولید شد که تا شش ماه، یکسال بعد مردم نمیتوانستند با آن پوشش بیرون بیایند. آنچه در سینما بود خرق عادت بود، چون متولیان شعار داده بودند و اهل تسامح و تساهل بودند، اجازه دادند این اتفاقات رخ دهد. این موضوع همچنان ادامه دارد. یکی از مشکلات ما که نمیتوانیم خیلی از فیلمهای سینمایی را در تلویزیون نمایش دهیم، همین حجابهای خرق عادت است. شاید بیش از 10 درصد قابل نمایش نباشد. وزیر ارشاد و رئیس سازمان سینمایی باید این مشکل را حل کنند. باید ضابطه بگذارند. با هر پوششی نمیشود کار نمایشی کرد. بیحجابی با یک بنیان کج شروع شد و هنوز هم ادامه دارد. وقتی ساپورت در جامعه باب شد، احساس کردم یک طراحی هدفمند برای ضربه به اخلاقیات کشور صورت گرفته. از آن طرف چادر مشکی گران است. اگر خانوادهای چند دختر داشته باشد و بخواهد برای آنها سالی یک چادر نو بخرد با مشکل مواجه میشود. من در شورایعالی انقلاب فرهنگی همین موضوع را مطرح کردم. الان تولیدکنندههای چادر هم تعطیل شدند. من به همه این اتفاقات مشکوکم. چند تاجر، انحصار واردات چادر را در دست گرفتند و چادر گران وارد میکنند. حتی چادر سفید و گل گلی که مادران ما سر میکردند و ارزان و سبک بود، آرام آرام حذف شد و چادر شد فقط مشکی، آن هم به این گرانی و کیفیت.
به نظر شما چقدر فرهنگ ما سیاستزده شده است؟
من فرهنگ و هنر را اسیر سیاست میدانم. البته گاهی فرهنگی ناگزیر سیاسی میشود، اما باید مدیریت کرد. خوانشهای فرامتنی بلای جان خلاقیت در فرهنگ و هنر است. قرائتهای فرامتنی و برداشتهای ناموجه خیلی به فرهنگ و هنر آسیب میزند. مشکل امروز ما در فضای تولیدات فرهنگی و هنری این است که یا سوءتفاهم وجود دارد یا جهل به موضوع یا برخورد سیاسی جناح مخالف برای کوبیدن صاحب اثر یا بیتوجهی به مقتضیات حاکمتی. ما بیشتر در کشور نقد مولف داریم تا نقد اثر. اگر خاکریزی برای فرهنگ و هنر ایجاد و افراد موجهی را حاکم کنیم، خیلی به هنرمندان کشور میتواند کمک کند تا با طیب خاطر بتوانند خلاقیت و نوآوری کنند. جلسات رهبر معظم انقلاب با هنرمندان بسیار خوب است که اخیرا بیشتر هم شده. در حوزههای مختلف وقتی هنرمندان حرف میزنند و رهبری میشنوند، یکی از خاصیتهایش این است، حاشیه اطمینانی که باید برای هنرمندان فراهم شود در این جلسات ایجاد میشود.
اگر موافقید یک سوال هم درباره انتخابات مطرح کنم. با توجه به فعالیت جمنا (جبهه مردمی نیروهای انقلاب) آیا اصولگرایان در معرفی یک نامزد در انتخابات به وحدت خواهند رسید؟
راهاندازی جبهه مردمی تحت عنوان نیروهای انقلاب کار خوب و بموقعی بود. در غیاب احزاب و شخصیتهای برجسته تاثیرگذار، لازم بود سازو کار جدیدی برای نیروهای انقلاب ایجاد شود تا از پراکندگی نجات یابند، همافزایی کنند و نیروی خود را در جهت ارزشهای انقلاب کنار هم بگذارند. ما خلأ این فضا را داشتیم. نه فقط در سیاست بلکه در خیلی از حوزهها نیروهای انقلاب باید امکان همافزایی را پیدا کنند. تا اینجا اتفاقاتی که افتاده خیلی خوب بود. همین گردهمایی اخیر که 3000 نفر دور هم جمع شدند به عنوان تجربه اول کار خوبی بود. البته به معنای این نیست که خالی از اشکال بوده است. مدام باید نقد شود. ما باید قدرت خود ترمیمی را بین نیروهای انقلاب ایجاد کنیم. هواداران باید سعهصدر داشته باشند. کمیتهها باید به نظرات سازنده توجه کنند. بعضی از انتقادات این است که میگویند دوستان خاستگاههای مختلفی در جریان وحدت دارند و با هم همسو نیستند. اتفاقا ساز و کار وحدت همین است. ما بین افراد و گروههایی که اختلاف سلیقه دارند و نگاهشان برای حل مشکلات کشور متفاوت است، وحدت ایجاد میکنیم. اگر توجه به این تعریف وحدت شود، به نظرم نیروهای درون انقلاب میتوانند با هم همکاری کنند. من تا اینجا امیدوارم و برایشان آرزوی موفقیت میکنم.
سجاد روشنی -
ویژه نامه نوروزی جام جم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گروسی: مشکل تیم روحی و روانی است
شاهین بیانی در گفتوگو با «جامجم»: