گفتوگوی من با سرهنگ علیفر هر لحظهاش خواندنی است. از تولد در محله سهراه امین حضور تا بازارچه حمام نواب که میگوید صحنههایی از فیلم قیصر مسعود کیمیایی در آنجا فیلمبرداری شده است. از کشف استعداد فوتبالیاش توسط حسین تقوی تا معرفی به علی دانایی فر، سرمربی وقت تیم جوانان تاج.
علیرضا علیفر در تیمهای آموزشگاهی و در ردههای سنی بازی کرد تا اینکه در 20 سالگی و به دنبال مصدومیت بازی را کنار گذاشت، اما با حضور در کلاسهای مربیان صاحبنامی چون ادولاتک آلمانی، بونژاک مجار و دتمار کرامر آلمانی راه مربیگری را در پیش گرفت. بازی و کسب نایبقهرمانی با جوانان تاج، مربیگری در پاس و انتظام و بعد از این روزها گزارشگری در فوتبال؛ فعالیتهای رسانه ای «سرهنگ علیفر» را پایهریزی کرد.
او در دو سال گذشته به چهرهای خبرساز در میان گزارشگران تلویزیون تبدیل شد که البته با دردسرهایی هم برای او همراه بود.
پرحاشیهترین گزارش علیفر، خرداد 95 و در جریان بازی تیمهای ملی لهستان و ایرلند بود که نام سازنده ورزشگاه را به اشتباه «دولاب امیر» معرفی کرد.
این در حالی است که یکی از کاربران در اطلاعات ویکی پدیا دست برده بود و با ویرایش مقاله ورزشگاه آلیانز ریویرا، نام خود را به عنوان معمار ورزشگاه درج کرده بود.همین موضوع باعث ساختهشدن دابسمشهایی از اوشد که گاهی هنوز ادامه دارد!
معرفی؟
علیرضا علیفر.
چرا به شما میگویند سرهنگ علیفر؟
چون افسر پلیس بودم.
کدامیک را دوست دارید؟
هر دو را.
چرا افسر پلیس؟
در میان دوستان و فامیل افسر شهربانی زیاد داشتیم من هم دوست داشتم افسرپلیس بشوم، به همین دلیل بعد از کسب دیپلم در کنکور شرکت کردم و افسر پلیس شدم.
آنجا چه خواندید؟
سه سال حقوق قضایی برای لیسانس و یکسال و نیم در دانشکده تکمیلی برای فوقلیسانس.
پس حقوقدان هستید؟
بله. حتی میتوانستم قاضی شوم.
چرا نشدید؟
ادامه ندادم و با درجه ستوان دوم افسر پلیس راهنمایی رانندگی شدم و بعد هم سرهنگ و ...
گزارشگر فوتبال؟
نخستین بار اردشیر لارودی از مربیان و روزنامهنگاران قدیمی فوتبال مرا به امیرحسینی، مدیر تلویزیون معرفی کرد. آن روزها شبکه سه در حال تاسیس بود.
نخستین گزارشتان؟
به طور آزمایشی سه دقیقه بازی لیورپول و منچستریونایتد را گزارش کردم. بدون کاغذ و حتی بدون اینکه اسم بازیکنان را به من بدهند.
فقط سه دقیقه؟
نه، در اتاق انتظار نشستم و گروهی به اتفاق امیرحسینی با هم مشورت کردند که بعد از
30 دقیقه امیرحسینی آمد و به من گفت برو استادیوم آزادی .
کدام بازی؟
پرسپولیس و آرارات. البته گفتند در کنار اسکندر کوتی بنشینم و هر نیمه فقط دو سه دقیقه گزارش کنم.
کوتی ناراحت نشد؟
نه از همینجا به او درود میفرستم . دوست خوب من که از همان روز نخست همکاری به گرمی مرا پذیرفت و به من وقت داد.
پارتی داشتید؟
خدا شاهد است نه . فقط همان که به شما گفتم. لارودی معرفیام کرد و امیرحسینی مدیر وقت شبکه گفت کارم را شروع کنم.
استعداد گزارشگری؟
داشتم.
چطور متوجه شدید؟
من فوتبالیست بودم و مربیگری کردم و سالها برای هفته نامههای بشیر و هدف که در آن زمان از نشریات ورزشی معتبر بود مطالب فوتبال نوشتم. کارکردن در همه این حوزهها نشان از استعدادم داشت.
تکنیک؟
گزارشگری ذاتی است، اما با تکنیک و تجربهتان میتوانید در طول سالها 20 درصد آن را ارتقا بدهید. گذشت زمان بهترین کلاس، بهترین تجربه و بهترین معلم است.
شهرت یا ثروت؟
من با یک زندگی کارمندی ساده بزرگ شدم و همین زندگی را ادامه دادهام. دنبال شهرت نبودم زیرا علاقه و عشقم فوتبال بود چه بهعنوان بازیکن، چه مربی و چه گزارشگر. در این مسیر خیلی زحمت کشیدم.
فرصتها؟
نه، استفاده نکردم اما سیم من به خدای خودم وصل بوده و هست و هر چه او صلاح بداند همان میشود. سیم من آنقدر محکم است که تابع خواست خدای قادرم هستم.
پول فوتبال؟
شما خودتان بازیکن بودید، مربی و گزارشگر و روزنامهنگارید و با این حرفهها کاملا آشنا هستید. میدانید تلویزیون چگونه پول میدهد یا چقدر باید کار کرد تا منتظر حقوق روزنامه بود. در این کارها به خاطر عشقم دنبال پول نبودم، اما با احترام به دوستانم باید بگویم خیلیها از فوتبال پول بردهاند.
به حقتان نرسیدید؟
من در این فوتبال زحمت کشیدم. مربیانی هستند لیگ را با ناکامی تمام کردند، اما سال بعد سر از تیم جدید درآوردند. به همه آنها احترام میگذارم، اما من هم توانایی هدایت یک تیم فوتبال را دارم حتی بهتر از برخی دوستان، اما به حق خودم نرسیدم.
پیشنهاد؟
از تیمهای تهرانی و شهرستانی داشتم، اما به توافق نرسیدیم. دنبال مادیات نیستم هر چه خدا بخواهد، اما مستحق این زندگی نبودم.
چرا؟
شاید به خاطر صراحت لهجهام . از اعتقاداتم دفاع میکنم و در زندگی تابع اصولی هستم که روی آنها تاکید دارم.
دفاع خطی؟
در هر کاری یکسری اصول وجود دارد که پیش از ما بزرگانی سالها تحقیق و بعد آنها را عرضه کردهاند. برای خانهسازی؛ اول باید پیریزی اصولی کرد و بعد بتون ریخت. در فوتبال هم عمق و پوشش، اصول دفاعی است و من در گزارشهایم تابع این اصول هستم.
نگران دستمایه طنز دفاع خطی نیستید؟
نه، اصلا. گزارشهای من متفاوت است، زیرا من اهل فن هستم و فوتبال را به درستی میشناسم. خیلیها به من ایراد میگیرند موقع گزارش نباید به حیطه فنی ورود کنم، اما من مربی فوتبالم و میتوانم این ورزش را به درستی تحلیل کنم.
گزارشگر طناز؟
من در گزارشم از طنز هم استفاده میکنم. حاشیههای بازی را بیننده میبیند اما هنر گزارشگر یا طنازی اوست که حاشیهها را برای بینندگان جذابتر میکند. در دو سال گذشته گزارشهای من متفاوت شده است و بینندگان را تا پایان با اطلاعاتم، پای تماشای بازی مینشانم.
یکی از دابسمشسازان شما؟
با محسن بروفر اکنون رابطه خوبی دارم و از دوستان نزدیک من است.
گزارش دربی؟
برای تلویزیون خیر، اما سه بار برای رادیو گزارش کردم. دو بار برای رادیو جوان و یک بار برای رادیو ورزش.
اعتراضی نداشتید؟
نه، هرگز. من 22 سال به نظر مدیرانم در تلویزیون احترام گذاشتم و دربی برای من بازی استقلال با تراکتور یا سپاهان با پرسپولیس اصلا فرقی ندارد. شاید به خاطر دخالتم در مسائل فنی حتی داوری، تشخیص میدهند گزارشگر این بازی نباشم، زیرا من علاوه بر مربیگری فوتبال، متخصص در امر داوری هم هستم و برای بازیکنان خوب نیست یکسری مسائل را صراحتا بازگو کنم.
تکیه کلامتان؟
در واقع.
حرفی برای خداحافظی؟
در واقع این گفتوگو را تمام کنیم (خنده).
اشتباه معروف
اطلاعات اشتباه کار دستتان داد؟
من این شهامت را دارم خیلی از اطلاعاتی را که بعضیها قادر به ارائه آنها نیستند، بگویم و گاهی به اشتباهاتم اعتراف کردم و بارها توسط مدیرانم محروم شدهام. گزارشگر باید خودش تفاوت و تنوع در نوع کارش را بخواهد تا بتواند گزارش متفاوتی داشته باشد. بعد از سالها با این نوع نگاه اکنون گزارشهای من فرق دارد.
شبکههای اجتماعی؟
نقطه ضعفی ندارم و به دنبال کسب شهرت از این طریق نیستم، اما طرفدارانم برایم کانال تلگرامی به نام «سربازان سرهنگ علیفر» ساختهاند که 30 هزار نفر عضو دارد. همین طور در اینستاگرام هم صد هزار نفر فالوئر دارم.
ماجرای اپلیکیشن؟
این اپلیکیشن به صورت رایگان با نام سرهنگ علیفر در کافه بازار موجود است و علاقهمندان با نصب آن میتوانند مستقیم با من در ارتباط باشند.
دابسمشهای شما؟
یک عده جوان تمایل به گزارشگری دارند یا بازیگری در سینما و تلویزیون، اما ورود به این عرصهها برای آنها دشوار است، بنابراین روی صدای گزارشگری من بازی میکنند. اصلا از این بابت ناراحت نمیشوم حتی اگر شما هم برای من دابسمش بسازید!
محمد رضاپور - روزنامه نگار
ضمیمه چمدان - جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: