
در حوزه تولیدات ارزشی هم هر چند به نظر میرسد این مفهوم، عنوان نوپایی باشد اما قطعا نمیتوان آن را به معنای تازه بودن این مفاهیم دانست. حضور آثار متعدد سینمایی، تلویزیونی و هنری که با زبان گویای هنر و در دهههای گذشته توانستهاند آثار ارزشمندی را به لحاظ فرم و محتوا ارائه کنند و از قضا بر مدار مفاهیم ارزشی، اسلامی و انقلابی بودهاند، شاهدی بر این ادعاست. آثار فاخری نظیر از کرخه تا راین، امام علی، خداحافظ رفیق و در مجموع، آثار متعدد حوزه دفاع مقدس که با اقبال مخاطب نیز روبهرو بودهاند.
در این میان البته یکی از مشکلات جدی موجود، ضعف فرم و غلبه محتوا بر فرم بوده است. نه این که غلبه محتوا بر فرم بد باشد، ولی گویی این اختلاف سطح موجود میان محتوا و فرم، چنان میشود که به تعبیری فرم در برابر محتوا ذبح و قربانی محتوازدگی میشود. اتفاقی که بوضوح در فضای هنری باعث کم شدن مخاطب یا کم اشتیاقی او برای دیدن و پیگیری برخی آثار میشود.
اگر دقیق نگاه کنیم، هر چند تولیدات در زمینه جنگهای منطقه، نیروهای تکفیری و... بویژه در زمینه مستند در دو سال اخیر رشد شگرفی داشته، اما کمتر این آثار توانستهاند مخاطب عمومی را متقاعد به تماشا کردن کنند و غالباً بزودی به ورطه فراموشی سپرده میشوند. هر چند محتوا و موضوع با همراهی و پذیرش عمومی بالایی همراه است، ولی نوع نگاه و فرم باعث کم اشتیاقی مخاطب به تماشای آنها میشود و در این میان، قربانی اصلی محتوایی است که در ذهن مخاطب به کلیشه بدل شده و کمکم در ذهن مخاطب موضع منفی از آن میسازد.
در این میان اما اقبال هنرمندان جوان به قالبهایی که کمتر تولیداتی با وصف بالا داشتهاند و نگاه درست و دقیق فرمی به مساله شاید بتواند یکی از راههای موفقیت در این حوزه باشد. نگاهی که میتواند گیرا باشد، مخاطب را همراه کند و در پس سرگرمکنندگی و درگیر ساختن مخاطب، مفهوم ارزشمند خود را نیز در خودآگاه یا ناخودآگاه ذهن مخاطب یادگار بگذارد. چه آن که تاریخ نشان داده خاصترین سخنها هم با ابزار سحرآمیز تصویر قابل انتقال است و والاترین ارزشها هم اگر در زبان رسانه لکنت داشته باشد، در انتقال پیام به مخاطب ناکام میماند.
به هر روی اما بهانه این نوشتار، پخش مستندی از رسانه ملی است که هر چند داعیهای در ارزشی بودن ندارد، اما در فرم و محتوا توانسته به حد مطلوبی از رضایتمندی دست یابد و با ارائه فرمی بجا، بدیع و کمتر دیده شده در رسانه ملی به تماشاگری مطلوب در اوضاع کنونی رسانه ملی دست یابد. برنامهای که در قالب مستند مسابقه به خانوادهها میپردازد، اقتصاد مقاومتی را نه در شعار و کلام، بلکه در عمل پیگیری میکند و مخاطب با دیدن آن، دچار دلزدگی از تکرر اشاره مستقیم به یک مفهوم نمیشود. بلکه فرم آن چنان است که مخاطب خانواده را به خود جذب میکند و بهرغم غالب تولیدات سینمایی و تلویزیونی که تماشای آن با خانواده به دلیل مضامین پر چالش محل بحث است، این یکی را میتوان با خانواده به تماشا نشست و از قضا حال و هوای آن هم برای خانوادهها جذاب و جالب است.
اتفاقاتی نظیر «خانه ما» هر چند در تلویزیون ایران نوپا هستند، اما در همین تجربههای معدود هم با استقبال روبهرو شدهاند و به جرات میتوان آنها را نمونههایی از آثار ارزشی موفق در قاب تلویزیون دانست و این یعنی مخاطب عام با مفاهیم ارزشمند و اصیل بسیار بیش از مثلثها و مربعهای عشقی سر سازگاری دارد، به این شرط که محتوا و فرم با هم باشند؛ اگر فرم را قربانی محتوا نکنیم و اگر شعار ندهیم.
علی مرادخانی
کارشناس رسانه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
دکتر حسن سبحانی، استاد دانشگاه تهران در گفتوگو با روزنامه«جامجم» مطرح کرد
عضو شورای خانواده و زنان شورای عالی انقلاب فرهنگی در گفتوگو با «جام جم» مطرح کرد