«ولادیمیر پوتین» رئیس‌جمهور روسیه بتازگی دکترین جدید سیاست خارجی روسیه را تبیین کرد. این سند به معرفی اهداف کلی و وظایف دستگاه سیاست خارجی روسیه پرداخته و آنها را با توجه به تحولات صورت گرفته در عرصه بین‌المللی طی سه سال گذشته به‌روزرسانی می‌کند.
کد خبر: ۹۷۹۹۴۰

در ارتباط با نگاه روسیه در این دکترین جدید به سازمان ملل، نگاه روسیه در مورد سوریه، همچنین چشم انداز روابط آمریکا و روسیه با توجه به روی کار آمدن رئیس‌جمهور جدید آمریکا؛ با دکتر نوذر شفیعی، استاد دانشگاه و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نهم به گفت‌وگو پرداختیم.

براساس دکترین جدید روسیه، چه چشم‌اندازی را می‌توان برای نقش روسیه در آینده بحران سوریه ترسیم کرد؟

بر سیاست خارجی یک کشور عوامل مختلفی تاثیرگذار است. یکی از این عوامل گذشته تاریخی است. براساس این عامل مسکو تلاش دارد جایگاه و اقتدار روسیه را به جایگاه و اقتدار گذشته این کشور در زمان اتحاد جماهیر شوروی ارتقا بدهد. بنابراین روسیه نوعی بازگشت به حوزه‌های نفوذ خودش در زمان اتحاد جماهیر شوروی سابق دارد، یکی دیگر از عواملی که در سیاست خارجی کشورها موثر است ویژگی‌های فردی سیاستمداران است. پوتین به‌عنوان رئیس جمهور روسیه فردی است که در چارچوب نگرش‌های رئالیستی تصور می‌کند در پی گسترش قلمرو نفوذ روسیه در مناطق مختلف جهان است. جبران تحقیرهایی که روسیه در دوره پس از جنگ سرد دچار آن شد یکی از عواملی است که پوتین را به این سمت و سو سوق داده است. یعنی غرب؛ مجموعه اروپا و آمریکا در این مدت رفتارهای تحقیرآمیزی را با روسیه داشتند، بنابر این روسیه این رفتارهای تحقیرآمیز را نمی‌پذیرد و به همین دلیل با ابزار سخت وارد تعاملات امنیتی با غرب شده است. عامل بعدی این است که معمولا رهبران سیاسی از یکسری پشتوانه نظری هم برخوردار هستند که سیاست خارجی را برچارچوب آن پشتوانه نظری پیش می‌برند. به نظرم می‌آید رئالیسم تهاجمی از جمله پشتوانه‌های نظری است که سیاستمداران روسی آن را در دستور کار قرار دادند. رئالیسم تهاجمی معتقد است بین قدرت‌های بزرگ برای تبدیل شدن به هژمون چه در سطح منطقه‌ای و چه در سطح بین‌المللی رقابت وجود دارد. بنابراین روسیه تلاش دارد در بعضی از مناطق موقعیت هژمونی به دست بیاورد کما این‌که آمریکایی‌ها هم این کار را انجام می‌دهند. بنابر این آسیای میانه یا آسیای مرکزی، خاورمیانه حتی جنوب آسیا و منطقه شرق آسیا و منطقه‌ای که اروپای شرقی نامیده می‌شود مناطقی است که روسیه به آنها برای تبدیل شدن به موقعیت هژمون در این مناطق توجه دارد، بنابراین سیاست روسیه در سوریه و افغانستان که در حال حاضر با طالبان و دولت افغانستان هم همکاری می‌کنند در این چارچوب‌ها قابل ارزیابی است. بنابراین در مجموع خروج از انزوا یکی از نتایج این سیاست‌ها است و افزایش اقتدار روسیه از دیگر پیامدهای این کار است.

همکاری‌های ایران و روسیه در منطقه در مورد برخی از کشورها از جمله سوریه را چطور می‌بینید و چقدر می‌تواند اثرگذار باشد؟ چه چشم‌اندازی را برای سیاست‌های روسیه در منطقه تصور می‌کنید؟

هانتینگتون در مقاله ابرقدرت تنها، به آمریکایی‌ها توصیه کرده بود که شما به تنهایی نمی‌توانید نظم و امنیت بین‌الملل را تامین کنید یا به تنهایی نمی‌توانید به یک موقعیت هژمون در مناطق مختلف برسید. بنابر این ناچار هستید با قدرت‌های منطقه‌ای وارد تعامل شوید. به نظرم می‌آید روسیه هم این کار را انجام می‌دهد. چون به تنهایی نمی‌تواند سیاست‌هایش را در این مناطق به پیش ببرد ناچار است با قدرت‌های منطقه‌ای در هر منطقه‌ای همکاری کند بنابر این در منطقه خاورمیانه با ایران همکاری می‌کند، البته ایران هم درپی این است که از ظرفیت‌های روسیه برای ارتقای جایگاهش در منطقه به عنوان قدرت منطقه‌ای استفاده کند، یعنی روسیه برای هژمون تلاش می‌کند و ایران برای تبدیل شدن به قدرت منطقه‌ای؛ در مجموع این دو همدیگر را تقویت می‌کنند.و به نظر می‌رسد با این رفتار و مشی که روسیه درپیش گرفته تجربه موفقی را به دست آورده است. به هر حال روسیه در اوکراین طبق خواسته خود رفتار کرد و در سوریه هم تاکنون موفق بوده است، بنابراین این الگو می‌تواند در جاهای دیگر هم موفق باشد، لذا از طرف کشورهای غربی هم تلاش جدی‌ وجود دارد که این الگو را ناکام نمایند. بنابراین یک بازی با حاصل جمع جبری صفر بین غرب و روسیه در جریان است که البته این وضعیت ژله‌ای است و دچار نوسان است و ممکن است کشورهایی مثل آلمان تمایل داشته باشند با روسیه از راه دوستی وارد تعامل شوند و ممکن است آقای ترامپ با برخی از مواضع روسیه همسو شود، لذا سیاست یک موضوع سیال و منافع دائمی است. بنابراین کشورها برای تامین منافع خودشان ممکن است سیاست‌ها، استراتژی‌ها یا تاکتیک‌های مختلفی را به کار بگیرند.

ترامپ بیش از اوباما بر همکاری با مسکو تاکید می‌کند، در تصور شما و طبق دکترین جدید سیاست خارجی روسیه، در دوره ریاست جمهوری ترامپ روابط مسکو و واشنگتن به چه سمت و سویی خواهد رفت؟

علائم نشان می‌دهد که روابط روسیه و آمریکا در وضعیت فعلی نخواهد بود و احتمال دارد روابط بین آمریکا و روسیه در منطقه‌ای مثل‌اوکراین و سوریه دچار تغییراتی شود و ممکن است اندکی از این وضعیت خصومت به وضعیت رقابت و حتی دوستی حرکت کنند. البته این کاهش خصومت به معنی این نیست که روسیه و آمریکا در یک قطب و در کنار هم قرار بگیرند به دلیل این‌که این دو همدیگر را در کنار یکدیگر تعریف می‌کنند. یعنی روسیه در مقابل آمریکا یا آمریکا در مقابل روسیه خودش را تعریف می‌کند. مگر این‌که بپذیریم آمریکا خودش را در مقابل چین تعریف کند که اگر چنین چیزی پیش بیاید رقابت بین روسیه و آمریکا به رقابت بین چین و آمریکا تبدیل می‌شود و لذا از تنش و اصطکاکی که بین روسیه و آمریکا وجود دارد کاسته می‌شود. یعنی وزن تنش به منطقه‌ای دیگر و با کشور دیگری انتقال پیدا می‌کند. طبق اظهارات ترامپ در نهایت هر دو در سرکوب تروریسم و نحوه توزیع قدرت با یکدیگر همکاری خواهند کرد. دربخشی از دکترین جدید سیاست خارجی روسیه که خواستار تشکیل یک ائتلاف بین‌المللی گسترده برای مبارزه با تروریسم شده است باید گفت امروز تمام کشورها بحث مبارزه با تروریسم را به عنوان بخشی از سیاست خود اعلام کرده‌اند، اما از نظر روسیه آنچه امروز در سوریه و عراق به نام داعش می‌گذرد برای تمام جامعه بین‌المللی به عنوان مظهر تروریسم باید شناخته شود، اتباع داخلی کشورها به نوعی قربانی تروریسم شده‌اند. روسیه انتظار دارد تعریف واحدی از تروریسم داشته باشند تا با این تهدید مقابله شود به دلیل این‌که از نظر روسیه برخی کشورها سعی می‌کنند جنگ‌های نیابتی راه بیندازند و کشورها را آسیب‌پذیر کنند.

در بخشی از این دکترین به گسترش ناتو به شرق اشاره شده است، آینده روابط مسکو و اروپا را با توجه به این سند چطور تحلیل می‌کنید؟

وقتی راجع به اروپا صحبت می‌شود هدف بر جذب اروپاست هم به لحاظ سابقه روس‌ها همیشه این موضوع را در نظر داشتند که واژه روس‌هراسی را کاهش داده و خود را قلمرو اروپایی قرار می‌دهند زمان گورباچف عنوان خانه مشترک اروپا را مطرح کرد که در این صورت روسیه قدرت تعیین‌کننده در حوزه اروپا خواهد بود.

با توجه به دکترین جدید سیاست خارجی روسیه نگاه به سازمان ملل در آن را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

معمولا آنچه که به عنوان دکترین سیاست خارجی مطرح می‌شود کوتاه‌مدت و دوره حدود سه ساله است و قطعا بروز شرایط جدید در دکترین تغییر ایجاد خواهد کرد؛ اما در هر صورت دکترین دغدغه‌های روسیه را نسبت به محیط بیرون مطرح کرده و راه‌حل را ارائه می‌دهد. همچنین تاکید این دکترین بر سازمان ملل برای جلوگیری از حرکت کشورهایی است که به سمت سیاست یکجانبه‌گرایی حرکت می‌کنند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها