سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
گاو
مهرجویی «گاو» را با اقتباس از یکی از مجموعه داستانهای «عزاداران بیل» ساخت. داستان این فیلم در مورد شخصی دهاتی به نام مشدی حسن (با بازی عزتالله انتظامی) است که تنها داراییاش یک گاو است. زمانی که مشدی حسن در سفر به سر میبرد گاوش میمیرد و وقتی او از این خبر مطلع میشود بر اثر فشار و فقر توهم زده و خود را گاو مشدی حسن مینامد.
فیلم «گاو» در قالب استعاره، کنایه و قاببندیهای عالی بدرستی توانسته زبان حال آن برهه از تاریخ را نشان دهد.
اجارهنشینها
مهرجویی تا پیش از «اجارهنشینها» اصلا سراغ طنز و فیلم کمدی را نگرفته بود، اما با ساخت «اجارهنشینها» فضایی سراسر کمیکی را تجربه کرد که همواره به عنوان بهترین فیلم کمدی پس از انقلاب قابل ارجاع است. مهمترین شخصیت فیلم، بیاغراق عباسآقا درخشش (با بازی عزتالله انتظامی) یا عباسآقا سوپرگوشت است. کسی که اگر مادرش بگذارد، بدش نمیآید هرازگاهی کج برود و مردم آزاری کند. در «اجارهنشینها» با مساله مشکلات آپارتماننشینی طرف هستیم و میتوان آن را الگوی بسیاری از فیلمهای آپارتمانی امروز بدانیم.
هامون
مهرجویی زمانی «هامون» را ساخت که نه تنها فلسفه و عشق نمود پررنگی در فیلمهای ایرانی نداشت بلکه نفس پرداختن به قهرمانی با یک گره مبهم ذهنی، جایی در سینما نداشت. بنابراین «هامون» را میتوان سنتشکنترین و هنجارشکنترین فیلم مهرجویی دانست. مهرجویی در «هامون» بدون خودسانسوری با استفاده از استعارهها و نمادها مشکلات، ضعفها و... طبقهای را که خود نیز به آن تعلق دارد، بازگو میکند. شخصیت «هامون» (با بازی زندهیاد خسرو شکیبایی) از مهمترین شخصیتهای تاریخ سینمای ایران محسوب میشود.
بانو
مریم بانو (با بازی بیتا فرهی) زنی است اهل کتاب و عرفان که بعد از اینکه شوهرش او را ترک میکند و به زنی دیگر میپیوندد، افسرده میشود. او از فرط تنهایی و پاکی و لطافت روح، پذیرای عدهای بیخانمان در خانهاش میشود، اما همانها از او سوءاستفاده میکنند و از هر فرصتی برای چپاول و یغمایش بهره میبرند. مهرجویی کوشیده تا در «بانو» زن ایرانی را از قالبهای کلیشه شده و تکراری آن روزهای سینمای ایران بیرون بیاورد.
پری
پری (با بازی نیکی کریمی) دختری است دانشجوی ادبیات که پس از مرگ برادر بزرگش و البته خواندن کتابی درباره سلوک، دچار سردرگمی فراوانی در زندگی میشود. او بشدت درگیر عرفان است و آنقدر سردرگم و مشغول، که هذیان میگوید و البته گاهی تعابیری زیبا بر زبان میآورد. او دین، فلسفه و عرفان را بدرستی نمیشناسد و در نهایت، برادرش داداشی (با بازی علی مصفا) متقاعدش میکند که ما تنها بازیگرانی هستیم در برابر خدا و این که تو باید بازی کنی پری.
لیلا
مهرجویی در لیلا، زندگی مدرن زوجی را به تصویر میکشد که نمیتوانند قید و بندهای سنتی را از دست و پایشان باز کنند. لیلا حاتمی در لیلا نقش زنی نازا را ایفا میکند. او با ذهنی بحرانزده در لاک تنهایی خود غرقشده و تحت فشار خانواده همسرش اجازه میدهد که همسرش زن دوم برگزیند، اما درست شب عروسی طاقت نمیآورد و به خانه مادرش پناه میبرد. لیلا نمونه زنی است که از طعنه و تحقیر به دلیل نازایی به ستوه آمده و دست به یک خودویرانگری عارفانه میزند.
درخت گلابی
درخت گلابی مهرجویی، فیلمی نوستالژیک با حال و هوایی عاشقانه است که نه تنها برای منتقدان که برای مخاطب هم قابل توجه و دلنشین است. محمود (با بازی همایون ارشادی) نویسندهای است که برای نوشتن باقیمانده کتاب جدید خود به باغ پدریاش در دماوند پناه میآورد، اما در باغ، درخت گلابی قدیمی که برای محمود سرشار از خاطره است، میوه نداده و باغبانان از او میخواهند، در مراسمی آیینی برای به بار نشستن دوباره آن شرکت کند و محمود میپذیرد و در این میان، به مرور خاطرات نوجوانیاش میپردازد.
مهمان مامان
مهرجویی فیلم گرم و شیرین مهمان مامان را بر اساس داستانی به همین نام از هوشنگ مرادی کرمانی ساخته است. برای خانوادهای که نقش مامانش را گلاب آدینه بازی میکند، مهمان سرزدهای میآید، اما چون وضع مالی خانواده خوب نیست، همسایگان دست به دست هم میدهند تا آبروی صاحبخانه را حفظ کنند. فیلم مهمان مامان خیلی سرراست سر اصل موضوع میرود و سکانسهای درخشانی را در ذهن مخاطب به یادگار میگذارد. این فیلم، گوشههایی از فرهنگ و عادات جامعه ایرانی را با استفاده از شخصیتهای مختلفی که نماینده اقشار جامعه هستند، نشان میدهد.
نارنجی پوش
مهرجویی در «نارنجی پوش» واقعیت تلخی را بیان میکند و آن اینکه مردم ما جز چهاردیواری خانه شان به هیچ چیز دیگری اهمیت نمیدهند. در این فیلم حامد آبان (با بازی حامد بهداد) روزنامهنگاری است که با پسر کوچکش تنها زندگی میکند. حامد بهطور کاملا اتفاقی کتابی را درباره فنگشویی که معلم خصوصی پسرش در خانه آنها جاگذاشته، پیدا میکند و میخواند و بشدت تحت تاثیر کتاب قرار میگیرد و تصمیم میگیرد تمام محیط پیرامونش را تمیز و از آلودگیها پاک کند.
اشباح
«اشباح» یک ملودرام اجتماعی است که مهرجویی آن را با اقتباس از نمایشنامهای به همین نام از هنریک ایبسن به نگارش درآورده است. اشباح، روایتگر سرگذشت خانوادهای ازهم گسیخته است. پدر خانواده (با بازی مهدی سلطانی) تیمسار اخراجی و طاغوتی غرق در فساد است و عاقبت همین عیاشیهایش است که خانوادهاش را به نابودی میکشاند. اشباح، دارای المانهای اخلاقی و حکیمانه است که به نوعی با روانشناختی شخصیتهای اصلی قصه درآمیخته و سعی میکند یک داستان خانوادگی را به یک روایت فلسفی ـ اخلاقی پیوند زند.
ساناز قنبری
سینما
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد