اما و اگرهای بدعهدی ترامپ در برجام

اکنون که رقابت‌های انتخاباتی ایالات متحده پایان یافته، یکی از وعده‌های انتخاباتی دونالد ترامپ مبنی بر لغو توافق برجام از سوی ایالات متحده به بحث روز رسانه‌های بین‌المللی تبدیل شده است. ابتدا باید این موضوع را مدنظر قرار داد که اصولا وعده‌های انتخاباتی بر مبنای عملی شدن‌شان پایه‌گذاری نشده‌اند، بخصوص وعده‌هایی که بر پایه نفی وضعیت خاصی که محصول دولت گذشته بوده، بنا شده باشند. این وعده‌ها خاصیتی انتخاباتی دارند که تنها در همان زمان کاربرد خواهند داشت و وعده ترامپ مبنی بر لغو برجام نیز همین‌گونه است.
کد خبر: ۹۷۱۹۹۶
اما و اگرهای بدعهدی ترامپ در برجام

دو مسأله بسیار مهم در باب مفاد برجام وجود دارد:

مسأله اول: در وهله نخست باید اذعان کرد برجام، توافقی چندجانبه است و هر اقدامی برخلاف برجام به واقع اقدامی‌ است برخلاف قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل که نه ایالات متحده و نه هیچ کشور دیگری به لحاظ قانونی توانایی نادیده گرفتن آن را ندارد.

مسأله دوم: مورد فوق‌الذکر کاملا صحیح است، اما دولت ترامپ برای کارشکنی در اجرای صحیح برجام به تصویب کنگره و سنا در باب وتوی برجام یا اقدام برخلاف قطعنامه 2231 نیازی ندارد و طبق بندهای 11 و 12 همین قطعنامه، عملا توانایی انجام این کار را دارد. طبق بند 11 قطعنامه مذکور، هر کدام از دولت‌های 1+5 با تکیه بر مصداقی مبنی بر رعایت نکردن مفاد برجام از سوی ایران می‌توانند اجرای بند 7 این قطعنامه که مربوط است به لغو تحریم‌های شش‌گانه مرتبط به برنامه هسته‌ای ایران را لغو کنند. در این شرایط طبق بند 12 قطعنامه، شورای امنیت باید ظرف مدت 30 روز قطعنامه دیگری را در این مورد تصویب کند که عدم این اقدام به منزله اجرایی شدن قطعنامه‌های شش‌گانه تحریمی فوق‌الذکر خواهد بود. به طور ساده‌تر، آمریکا می‌تواند طبق بند 11 قطعنامه، ابتدا ادعای عدم پایبندی ایران به برجام را مطرح و در ادامه تصویب قطعنامه جدید در این باب را وتو کند تا بند 12 قطعنامه در جهت بازگشت تحریم‌ها اجرایی شود.

همان‌طور که ملاحظه شد دولت ترامپ برای لغو برجام عملا نیازی به لغو قطعنامه 2231 یا هیچ عمل غیرقانونی دیگری ندارد و با حرکت قانونی براساس قطعنامه مذکور نیز توانایی این کار را دارد.

اما این رخداد مسأله‌ای تک‌بعدی نیست و جدا از مباحث قانونی مندرج در قطعنامه، ابعاد دیپلماتیک نیز دارد. لغو برجام از سوی ایالات متحده به نوعی کارشکنی در روند همکاری‌های پنج کشور دیگر عضو شورای امنیت و ایران محسوب می‌شود و قطعا از سوی این کشورها با جوابی سخت مواجه خواهد شد. آن هم زمانی که ترامپ از بیرون از دایره قدرت جهانی بر مهم‌ترین مسند سیاست بین‌الملل جهان غرب تکیه زده و حکام کشورهای غربی با آگاهی از پیامدهای انتخاب وی، تمام توانایی خود را برای جلوگیری از این رخداد به کار گرفته بودند. در ضمن این رخداد واکنش سخت ایران را نیز در پی خواهد داشت و به واقع ایران را دوباره و بدون محدودیت در مسیر ادامه برنامه‌های هسته‌ای قرار خواهد داد، با این تفاوت که این بار برنامه هسته‌ای ایران به واقع واکنشی است به کارشکنی ایالات متحده.

با این تفاسیر، با وجود باز بودن راه‌های قانونی لغو برجام توسط کشورهای عضو شورای امنیت، باید ادعای ترامپ را در زمره وعده‌های انتخاباتی قرار داد و احتمال آن را بسیار پایین‌تر از آنچه عنوان می‌شود، دانست.

اما باید توجه داشت این مسأله به معنای عدم تلاش ترامپ برای کارشکنی در برجام نیست. ترامپ، کنگره و بسیاری از جمهوریخواهان می‌خواهند و می‌توانند با اعمال تحریم‌های یکجانبه و پیش گرفتن رویه‌ای برخلاف عرف بین‌الملل، زمینه‌ساز شرایطی شوند که خروج از برجام برای ایران دارای منفعت بیشتری نسبت به پایبندی به آن باشد و در نهایت ایران سبب لغو برجام شود.

دکتر مانی محرابی

عضو هیات علمی اندیشکده روابط بین‌الملل

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها