عزت‌الله رمضانی‌فر، بازیگر تئاتر، تلویزیون و سینما:

طمع‌ورزی از مهربانی دورمان کرده است

«در حرفه بازیگری پول نیست! حدود 2000 بازیگر حرفه‌ای داریم که شاید پنج نفر از آنها زندگی مرفهی داشته باشند.»
کد خبر: ۹۵۹۵۰۹
طمع‌ورزی از مهربانی دورمان کرده است

اینها صحبت‌های عزت‌الله رمضانی‌فر است؛ بازیگری که سال‌هاست در این حرفه بازیگری فعال است.

او هم‌دوره بازیگرانی مانند علی نصیریان، جمشید مشایخی، سعید پورصمیمی و پرویز پورصمیمی بوده و در فیلم‌هایی مانند گاو، پستچی، از فریاد تا ترور، بلوف و ... بازی کرده اما دست تقدیر و نامهربانی برخی از دوستانش نگذاشته او به حق خود برسد.

رمضانی‌فر که در سریال علی‌البدل بازی کرده‌ است معتقد است که برای حرفه خود حرمت قائل است و هر نقشی را برای پول بازی نمی‌کند. با او درباره زندگی و حرفه‌اش هم صحبت شدیم.

سال 1323 در کدام محله تهران متولد شدید؟

در خیابان مولوی به دنیا آمدم. در آن زمان محله مولوی یکی از محله‌‌های خوب تهران بود و مثل اکنون مرکز خرید نبود. الان موقعیت محله مولوی خیلی تغییر کرده، برخی از قدیمی‌ها از آن خیابان رفته‌اند و بعضی‌ها هم مانده‌اند و خانه‌های قدیمی را خراب کرده‌ و دوباره ساخته‌اند،‌ اما محله خود را ترک نکرده‌اند چون به زندگی در جنوب شهر با ویژگی‌هایی که دارد عادت کرده‌اند.

جنوب شهر چه ویژگی‌ دارد که گروهی نمی‌توانند یا نمی‌خواهند آنجا را ترک کنند؟

در دوره‌ ما مردم این مناطق خیلی پایبند به زندگی سنتی بوده و همه از حال یکدیگر باخبر بودند. چیزی که الان خیلی کم دیده می‌شود. تنگناهای اقتصادی باعث شده که مردم از هم دور شوند. بیشتر مردم مجبورند برای تامین مخارج زندگی دو یا سه جا کار کنند در این شرایط حتی نمی‌توانند، اعضای خانواده خود و فرزندانشان را ببینند چه برسد به فامیل و همسایه‌ها.

در دوره‌ نوجوانی و جوانی شما که نداری‌‌ها و کمبود‌ها خیلی بیشتر از امروز بود، پس چطور مردم با هم مهربان‌تر بودند و بیشتر از حال یکدیگر خبر داشتند؟

مردم در آن دوره قانع‌تر و مثل امروز مال‌اندوز نبودند. مثل حالا نبود که طرف میلیاردر است اما باز هم به هزار راه می‌زند تا پول بیشتری پس‌انداز کند اما حتی حاضر نیست به خواهر و برادر خودش کمک کند.

ثروتمند شدن در ذات خود، بد نیست، به نظرتان چگونه می‌توان یک ثروتمند خوب بود؟

به نظرم همه‌چیز بستگی به تربیت خانوادگی دارد. خیلی از آدم‌‌هایی که در زمینه‌های مختلف ورزشی، پزشکی و ... موفق شده‌ و به شهرت رسید‌ه‌اند، بچه‌های جنوب شهر هستند که زندگی سختی‌ داشته‌اند اما غیرت به خرج داده‌ و روی پای خود ایستاده‌اند و موفقیت‌های بزرگی کسب کرده‌اند. خیلی از بچه‌‌های جنوب شهر هم هستند که در خانواده‌های سالم بزرگ شد‌ه‌اند، هم درس می‌خوانند و هم کار می‌کنند.

منظورتان از خانواده سالم، چگونه خانواده‌ای است؟

وقتی رابطه پدر و مادر با هم خوب باشد، و آنها در شادی و غم در کنار هم باشند و از هم حمایت کنند، خانواده سالم ساخته می‌شود. بیشتر معتادان و خلافکاران در خانواده‌هایی بزرگ شده‌‌اند که پدر یا مادر و یا هر دو مشکل داشته‌ و نتوانسته‌اند فرزندان خود را درست تربیت کنند. در چنین شرایطی فقط آنهایی می‌توانند، موفق شوند که آدم‌های خوبی سر راهشان قرار گرفته و راه درست را به آنها نشان دهند و از آنان حمایت کنند.

شما چطور به دنیای بازیگری راه پیدا کردید؟

من زندگی پر فراز و نشیبی داشتم. وقتی شش سالم بود، مادرم فوت کرد و خواهر بزرگ‌ترم مرا بزرگ کرد. پدرم الوارفروش بود که او هم ورشکسته شد و بعد از مدتی به دلیل بیماری بینایی‌اش را از دست داد، هر چند بعد از مدتی دوباره بینایی‌اش را به دست آورد، اما شرایط زندگی ما خیلی سخت شد.اما من خوشبختانه توانستم درسم را بخوانم آن هم در محله‌ای که هیچ نشانی از فرهنگ و هنر در آن نبود و اعتیاد بیداد می‌کرد.همه سینماگران می‌دانند که من حتی سیگار هم نمی‌کشم و فقط تاکنون دوبار نقش معتاد را بازی کرد‌ه‌ام. از بچگی به بازیگری علاقه‌مند شدم. سینما تمدن سرکوچه ما بود و من برای تماشای فیلم مرتب به این سینما می‌رفتم. وقتی به دبیرستان رفتم، با سعید پورصمیمی و اسماعیل محرابی که اکنون از بازیگران معروف هستند، گروه تئاتر تشکیل دادیم و برای بچه‌ها نمایش اجرا می‌کردیم.چون به بازیگری علاقه‌مند بودیم تحقیق کردیم که جایی را برای آموزش پیدا کنیم و به کلاس‌های زنده‌یاد سمندریان رسیدیم. زمان ثبت‌نام حدود 80 نفر ثبت‌نام کرده بودند اما چون آموزش‌ها خیلی سخت بود، خیلی‌‌ها کلاس‌ها را ادامه ندادند و آخر کلاس حدود شش نفر ماندیم؛ مرحوم پرویز فنی‌زاده، پرویز پورحسینی و مریم معترف هم جزو شاگردان همان کلاس بودند.

جالب است که شما برای ورود به دنیای بازیگری مثل خیلی‌‌ها به خیابان لاله‌زار نرفته‌اید و ترجیح داده‌اید که درس بازیگری بخوانید.

آنهایی که از دوره آموزشی ریزش کردند و در آن کلاس‌ها دوام نیاوردند، فکر می‌کردند که بازیگری کار ساده‌ای است و یک شبه می‌توانند به شهرت برسند. گروهی از آنها هم به جای آموزش ترجیح دادند که به خیابان لاله‌زار بروند تا شاید بتوانند به سینما راه پیدا کنند اما ما که ماندیم، به بازیگری علاقه‌مند بودیم و زمانی که فارغ‌التحصیل شدیم جذب گروه‌های تئاتر شدیم و با گروه‌ آقایان سمندریان، نصیریان، جوانمرد و... همکاری می‌کردیم .

شما موقعیت‌های خوبی داشته‌اید که به بازیگر درجه اولی تبدیل شوید همانگونه که آقایان نصیریان، انتظامی و ... شدند اما چرا بیشتر ایفاگر نقش‌های دوم و سوم شدید؟

در فیلم «گاو» ساخته آقای مهرجویی، نقشم از آقای نصیریان و مشایخی بیشتر بود، اما آنقدر به آقای مهرجویی گفتند تا نقش مرا کم کرد. واقعیت این است که خیلی‌ها نگذاشتند من به حقم در بازیگری برسم. برای بازیگری حرمت قائلم و حاضر نیستم هر نقشی را بازی کنم. وقتی برای نقش‌های کوتاه و حاشیه‌ای با من تماس می‌گیرند به آنها می‌گویم من سابقه 50ساله در بازیگری دارم و حاضر نیستم سابقه خودم را نادیده بگیرم و برای پول هر نقشی را بازی کنم. معتقدم کم دیده شدن خیلی بهتر از این است که مردم مرا در نقش‌های ضعیف و بد ببینند.

جوان‌های زیادی دوست دارند وارد حرفه بازیگری شوند، چه توصیه‌ای به آنها دارید؟

مدتی پیش یکی از آموزشگاه‌های بازیگری از من خواست که از هنرجویانش امتحان بازیگری بگیرم.از میان حدود 80نفری که از آنها تست گرفتم چهار، پنج، نفر توانایی بازیگر شدن را داشتند. به آنها گفتم نمی‌توانید به زور بازیگر شوید، علاقه به تنهایی کافی نیست، باید استعداد و توانایی این کار را داشته باشید.نمی‌دانم چرا جوان‌ها وقت خود را تلف کرده و بیهوده تلاش می‌کنند بازیگر شوند! این همه حرفه‌های خوب است که می‌توانند آنها را یاد بگیرند و برای خودشان و جامعه مفیدتر باشند.کلاس‌های بازیگری به دکان و کاسبی تبدیل شده است.جوان‌هایی که اصلا استعداد بازیگری ندارند را ثبت‌نام می‌کنند، از آنها پول‌های زیادی می‌گیرند اما واقعیت این است که بیشتر آنها هیچ‌وقت بازیگر نمی‌شوند.

طاهره آشیانی - جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها