به عبارت دیگر در نتیجه این اقدام، برنامه هستهای ایران روند عادی خود را طی خواهد کرد و پرونده مربوط به ایران عملا بسته میشود.احترام و احساس مسئولیتی است که چین و روسیه بهعنوان دو عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل نسبت به مقررات و قوانین بینالمللی احساس میکنند، دقیقا در نقطه مقابل رفتار آمریکا و سه کشور اروپایی که با بیاعتنایی به مقررات بینالمللی، قوانین جهانی را مطابق منافع خود تفسیر میکنند.نگاه و رویکرد روسیه و چین همچنین از سوی کشورهای عضو جنبش عدم تعهد نیز مورد تأیید قرار گرفته است. در حال حاضر، اکثریت جامعه جهانی اقدام کشورهای اروپایی در فعالسازی مکانیزم موسوم به «اسنپبک» را غیرمعتبر و بیاثر تلقی کردهاند و این در واقع، نوید تشکیل یک جبهه یا قطب جهانی جدید دربرابر اقدامات غیرقانونی غرب است.رفتار آمریکا و سه کشور اروپایی یعنی آلمان، فرانسه و انگلستان همچنان رویکردهای خصمانه خود را چه به شکل نرم و چه به شکل سخت، علیه ایران به اوج رساندهاند و طبیعتا انتظار میرود که از هیچ اقدامی در راستای تشدید فشار بر ایران فرو گذار نکنند، (در بُعد سخت، حمله آمریکا به تأسیسات ایران در حمایت از رژیم صهیونیستی ودر بُعد نرم، اقدامات اروپاییها برای فعالسازی مکانیزم اسنپبک)، مسیر سیاست خارجی ایران پس از این را روشن میسازد. ایران باید به سمت همکاری با کشورهایی حرکت کند که در دوران تحریمها کنار تهران ایستادند، درسازمان ملل و نهادهای بینالمللی از مواضع ایران حمایت کردند و خصومتی علیه منافع ملی کشور نداشتند. دراین میان، چین و روسیه جایگاه ویژهای دارند. افزون بر آن، کشورهای همسایه ایران ـ چه عرب و چه غیرعرب ـ و کشورهایی نظیر هند، برخی کشورهای آمریکای لاتین، آفریقا و شرق آسیا نیز میتوانند در این مسیر شرکای مؤثری باشند.در گام بعدی، لازم است همکاریهای ایران با نهادهای منطقهای و فرامنطقهای از جمله سازمان همکاری شانگهای، بریکس و اتحادیه اقتصادی اوراسیا بهصورت جدی و مستمر دنبال شود تا کشور بتواند اهداف خود را در عرصه سیاست خارجی بدون اتکا بر سازمانهایی که غرب آن را ذیل تسلط خود دارد، تحقق بخشد. در شرایط کنونی دل بستن به غرب و اعتماد کردن به آمریکا و کشورهای اروپایی ـ که هیچ سابقه مثبتی در روابط تاریخی خود با ایران، چه پیش از انقلاب وچه پس ازآن، ندارند ـ خطایی راهبردی است. ایران نباید به این کشورها تکیه کند، بلکه باید روابط خود را با کشورهای همسو و طرفدار چندجانبهگرایی تقویت نماید.در روابط ایران با آژانس ملاحظاتی وجود دارد. اظهارات اخیر رافائل گروسی، مدیرکل آژانس، مبنی بر اینکه هیچ شواهدی دال بر حرکت ایران به سمت ساخت سلاح هستهای وجود ندارد، نشان میدهد که آژانس به دنبال بازسازی اعتماد و احیای حیثیت از دسترفته خود است؛ حیثیتی که به دلیل جانبداری از مواضع آمریکا و اروپا آسیب دیده بود.با این حال، بیاعتمادی میان ایران و این نهاد که باید نگاهی حرفهای و فنی میداشت و از اظهارات و گزارشات سیاسی احتراز کند، همچنان وجود دارد. ایران دو قطعنامهای را که با سکوت شورای حکام آژانس علیه کشور صادر شد و بهانهای به دست آمریکا و رژیم صهیونیستی داد، فراموش نکرده است. همچنین پس از حمله آمریکا به تأسیسات هستهای ایران، نه آقای گروسی و نه آژانس این اقدام را محکوم نکردند و حتی ابراز تأسف نیز نکردند.از این رو به نظر میرسد آژانس هنوز راهی طولانی در پیش دارد تا بتواند اعتماد ایران را جلب کند.انتظارمیرود این نهاد با اتخاذ مواضع صریح ومنصفانه، از جمله محکوم کردن حمله آمریکا به تأسیسات هستهای ایران، زمینه بازگشت اعتبار خود را فراهم آورد.