به گزارش جام جم آنلاین به نقل از رکنا ،نامزدم از من خواست کمی خودمانیتر باشم و مثل آنها جلفبازی دربیاورم. بعد از چنددقیقه صدای موسیقی بلند شد و همه میگفتند من باید برقصم. در این لحظه نامزدم با لباسی زننده از اتاق بیرون آمد و دست مرا گرفت تا مثل برادرش و عروسشان با هم برقصیم. به چشمانش خیره شدم تا شاید شرم کند. فایدهای نداشت. من زیربار نرفتم؛ چون اصلا اهل این حرفها نبوده و رقص بلد نیستم.
در آن جلسه تمامی زوجهای جوان شروع به رقصیدن کردند. من گوشهای نشسته بودم و خودخوری میکردم؛ ولی چیزی نمیگفتم که توهین به خواسته دیگران یا بیاحترامی تلقی نشود. نرقصیدن من بهانهای شد تا مادرزنم کینه به دل بگیرد و با رفتارهایش عذابم بدهد. اولین کار آنها مسافرت خانوادگی بیستروزه بدون اطلاع من بود و هرچه زنگ میزدم، رد تماس میدادند. متاسفانه مادرهمسرم از روز اول جلوی پای ما سنگ میانداخت. هر عید و مناسبتی که فرا میرسید، مرا خون جگر میکرد و میگفت باید کادوی گرانقیمت و ریختوپاش آنچنانی کنی. کارم به جایی رسیده بود که از عهده خرجومخارج لوازم آرایشی و هزینههای سنگین سالن آرایش و زیبایی نامزدم برنمیآمدم. خسته شدهام. اگر تا حالا چیزی نگفتهام، بهخاطر احترام پدرم بود؛ چون نامزدم دختر دوست قدیمیاش بود و او برایم انتخاب کرده است. اما حالا دستبهدامان مرکز مشاوره شدهام. با این وضعیت نمیتوانم ادامه بدهم .
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد