به گزارش جام جم آنلاین، هیراد حاتمی، مجری جوان و متفاوتی است که دغدغههای زیادی در مورد حرفهاش دارد و صادق بودن با مخاطب را یک اصل برای خودش میداند. او از خودش و اجرای برنامه روز آمد اینگونه برایمان گفت.
کلید ورود به دنیای رسانه از کجا و چطور برای شما زده شد؟
من کارم را با رادیو در سال 88 شروع کردم. یادم است در یکی از تعطیلیهای چند روزه در آن زمان اکثر مردم برای مسافرت به خارج از تهران رفته بودند و این تعطیلیها با روز کارگر همزمان شده بود. من در آن زمان بهعنوان خبرنگار اقتصادی در مطبوعات فعالیت داشتم. در آن زمان از رادیو با من تماس گرفتند که یک کارشناس اقتصادی برای برنامه که درخصوص روز کارگر بود معرفی کنم، من هم با افرادی که میشناختم تماس گرفتم، اما هیچکدام امکان رفتن سر برنامه را نداشتند تا این که تهیهکننده از من خواست با توجه به این که به حوزه اقتصاد اشراف داشتم بهعنوان کارشناس سر برنامه بروم. این مساله برایم خیلی جالب بود چون همیشه رادیو و تلویزیون برایم یک رویا بود و فکر میکردم برای ورود به رادیو حتما باید صدای خوبی داشته باشم یا برای تلویزیون باید تحصیلات آکادمیک این رشته را خوانده باشم، برای همین هیچوقت فکر نمیکردم این فرصت را پیدا کنم که به این دو رسانه ورود پیدا کنم. به هرحال پیشنهاد تهیهکننده برنامه را پذیرفتم و به رادیو تجارت که بعدا به رادیو اقتصاد تغییر نام داد رفتم و به عنوان کارشناس اقتصادی حضور پیدا کردم.
یادتان هست نخستین برنامهتان را چطور اجرا کردید؟
بله. یادم هست وقتی در مقابل فردی که در برنامه مقابل من حضور داشت نشسته بودم و آمار دقیقتری نسبت به ایشان ارائه کردم تقریبا همه برایشان این مساله جالب بود، چون من هر چه سواد اقتصادی داشتم ریختم وسط و این موضوع برای همه ازجمله تهیهکننده برنامه جالب بود. به هر حال برنامه تمام شد و من خداحافظی کردم. وسط پلهها بودم که خانم معصومه اسماعیلنژاد (تهیهکننده) به سمت من آمدند و گفتند دوست دارم تو مجری برنامه من باشی. من اول باورم نمیشد چون حرفهام این نبود، اما پس از تماس مجدد ایشان قبول کردم و کارم از آنجا با رادیو شروع شد.
و چطور پایتان به تلویزیون باز شد؟
نویسنده برنامههای امیر خرمشاهی (تهیهکننده تلویزیون) من را با ایشان آشنا کرد. یادم هست یک شب ایشان با من تماس گرفتند که به عنوان کارشناس اقتصادی در برنامه سلام تهران شرکت کنم و مسائل اقتصادی هفته را تحلیل کنم. این مساله خیلی برایم شگفتانگیز بود، چون من عاشق تلویزیون بودم و همیشه دیوانهوار این رسانه را دنبال میکردم، به هرحال من سر برنامه سلام تهران حاضر شدم و آیتمم را اجرا کردم. بعد از پایان برنامه امیر خرمشاهی تهیهکننده را دیدم که در اولین جمله به من گفتند ما هیچوقت به مردم دروغ نمیگوییم. این جمله برای من خیلی جالب بود بعد ایشان از من خواستند که هر هفته به عنوان کارشناس در برنامه حضور پیدا کنم و قصه ورودم به تلویزیون به این شکل ادامه پیدا کرد. دوست دارم در اینجا به یک نکته مهم اشاره کنم و آن این است که باید به همنسلان من اعتماد شود وگاهی حتی ریسک کرد، شاید از 10مورد 9مورد خراب شود، ولی حتی اگر یک مورد درست از آب در بیاید اتفاق بزرگی افتاده است. من مطمئنم که خیلی از همنسلان من ظرفیتهای بزرگی دارند و تنها باید به آنها میدان داده شود و من امروز خوشحالم که پاسخ درستی به اعتماد مدیران سیما دادهام.
همانطور که خودتان هم اشاره کردید بیشتر به عنوان یک مجری اقتصادی شهرت دارید آیا این حوزه دغدغه اصلی خودتان است؟
نه من بیشتر دغدغه مسائل اجتماعی را دارم که البته اقتصاد هم شامل آن میشود و زیرمجموعه آن است.
ماندگاری یک مجری در چه چیزی است؟
به نظر من در راستگویی و صداقتش با مردم. من هرگز با بیاحترامی و توهین و گستاخ بودن در اجرا موافق نیستم و معتقدم از آنجا که بینندهها به ما اعتماد کردند باید ما هم با آنها صادق باشیم و حرف آنها را بزنیم. به هرحال بیان دغدغههای مردم برای من خیلی مهم است.
سوالهای برنامه را خودتان طراحی میکنید یا نویسنده؟
من بیشتر در مورد مباحث برنامه و حتی حضور مهمانها با تهیهکننده صحبت میکنم و طراحی لازم را انجام میدهیم.
آیا در اجرای برنامه روزآمد خط قرمز هم دارید؟
نه البته با توجه به سابقهای که در رادیو و مطبوعات دارم حدود را میشناسم و سعی میکنم از آن چارچوب خارج نشوم.
امروز بین مطبوعات، رادیو و تلویزیون کدامیک را انتخاب میکنید؟
مطبوعات را خیلی دوست دارم و قطعا به واسطه حضور در این رسانه میتوانم اطلاعاتم را زیاد کنم. در مورد رادیو هم باید بگویم احترام زیادی برای آن قائل هستم و بشدت پیگیر برنامههای آن هستم، اما در حال حاضر قاب تلویزیون و اجرای تلویزیون برایم راحتتر است و بیشتر دوست دارم.
چرا برنامه سلام تهران در زمان خودش آنقدر موفق شد؟
در حقیقت این مساله را پیش از هر چیز باید نتیجه دقت و کاردانی امیرحسین خرمشاهی، تهیهکننده این مجله تصویری دانست. او هم توانست در این برنامه رسالت خود را به عنوان یک مجله تصویری و خانوادگی به انجام برساند و هم پیامها و اهداف رسانهایاش را منتقل کند. آن برنامه در جذب مخاطب نیز بسیار موفق عمل کرد و توانست به یکی از پرطرفدارترین برنامههای تلویزیونی در این ژانر تبدیل شود، ضمنا ایشان از هیچ تلاشی برای بهبود کیفی برنامههایش کوتاهی نمیکند.
برای این که به تکرار نیفتید چه میکنید؟
سعی میکنم اطلاعاتم را به روز نگه دارم و روی موج خبرها سوار شوم. برای این که بتوانی خوب اجرا کنی و قالبهای تکراری را بشکنی باید بهروز باشی، وگرنه خیلی زود مخاطب تو را پس خواهد زد به نظر من اجرا در تلویزیون تنها پیام دادن نیست باید بهواسطه دانش خود رنگ و لعابی در کلامت به وجود بیاوری که برای مخاطب جذاب باشد وگرنه دیگر کسی به حرفت گوش نمیدهد.
تا به حال شده که خودتان فکر کنید یک جاهایی دارید شعاری را اجرا میکنید؟
بله. به هرحال ما هر روز داریم حدود دو ساعت برنامه زنده را مقابل دوربین میبریم وطبیعی است که یک جاهایی کلمات و حرفهایمان تکراری شوند. به هرحال در این مورد نمیتوانم ادعا کنم که هر گز به تکرار نیفتادهام چون در یک لحظاتی ممکن است کلمات در ذهنت گم شوند.
خب در این شرایط چه حسی دارید؟
طبیعی است که ناراحت و از دست خودم دلگیر میشوم.
بدترین تپقی که زدید؟
تپق زدن در اجرا پیش میآید و هیچ مجریای نمیتواند ادعا کند که هیچوقت تپق نزده است. من هم تپقهای زیادی داشتهام مثلا گفتن شهر کهگیلویه و بویر احمد برایم خیلی سخت بود، برای همین وقتی میخواستیم به این استان سر بزنیم میگفتم برویم یکی از استانهای زیبای ایران را با هم ببینیم، ولی بالاخره توانستم نام این استان را بدون خطا بگویم.
در کار اجرا الگو هم برای خودتان دارید؟
نه چون میخواهم خودم باشم، ولی اجرای همه همکارانم را میبینم و از آنها یاد میگیرم، مثلا اجرای علی درستکار خیلی روی من تاثیر گذاشته است، البته نمیخواهم از روی اجرای کسی کپی برداری کنم اما اجرای خیلی از مجریان جزو ایدهآلهای من است و دوست دارم از اساتیدم در این کار بیاموزم.
هیچوقت در این میان به بازیگری فکر کردید؟
بازی نه، البته من در کلاسهای آزاد فرهاد توحیدی و شهاب رضویان درس فیلمنامهنویسی وکارگردانی خواندهام و حتی بازی در تئاتر را هم تجربه کردهام، اما در حال حاضر نه به آن فکر میکنم و نه پیشنهادی دارم.
به غیر از برنامههای اقتصادی و اجتماعی چه نوع برنامههای دیگری را دوست دارید اجرا کنید؟
من به حوزه هنری و فرهنگی علاقه خاصی دارم و حتی در ترانهسرایی دستی بر آتش دارم و تا به حال ترانههای زیادی از من توسط تعدادی از خوانندههای کشورمان مثل امیر عظیمی یا بابک جهانبخش اجرا شده است، برای همین دوست دارم در این حوزه هم اجرا داشته باشم و شاید این مساله ریسک و حمایت مدیران سیما نسبت به من و همنسلانم را بطلبد.
چه چیزی در زندگی میتواند سختیها را کاهش دهد؟
سازگاری با زندگی و تحمل سختیهای آن و حرکت رو به جلو.
اگر یک روز دیگر نتوانستید اجرا کنید چه خواهید کرد؟
مستندسازی میکنم و فیلمنامه مینویسم.
نمیخواهم به چیز خاصی برسم
ببینید آدمهایی که کار رسانه میکنند بعد از یک مدتی دچار سرخوردگی میشوند و میخواهند زندگی بهتری داشته باشند، مثل ماهی ای که دلش میخواهد اقیانوس را هم تجربه کند و واقعا عشق است که افراد را در رسانه نگه میدارد.
من نمیخواهم از اجرا به چیز خاصی برسم و تنها دغدغهام این است که حرف و تریبون مردم باشم، افرادی که نمیتوانند غمهایشان را مطرح کنند و از مشکلاتشان بگویند.
این موضوع هدف من است باور کنید این که کنار مردم باشم و حال آنها را خوب کنم برایم ارزشمند است.
محبوبه ریاستی
قاب کوچک
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد