در پاسخ این پرسشها ابتدا باید تاکید کرد، نخستین و مهمترین تأثیر این توافق، رفع تحریم علیه ایران بود. شدت و گستردگی تحریمهای هوشمند اقتصادی ایران بیسابقه بود. بنابراین لغو آنها زمینه جذب ایران در اقتصاد جهانی را دوباره فراهم کرد. البته نمیتوان انتظار داشت بلافاصله پس از تحریمها وضع عادی برقرار شود.
تحریمهای اقتصادی، میزان قابل توجهی از دستاوردهای اقتصادی ایران را از میان برد و احیای بنیادهای پیش از تحریمها فرآیندی طولانی خواهد بود. تحریمها ساختمان اقتصاد ایران را در مدت کوتاهی تخریب کرد و بازسازی ساختمان جدید زمانبر خواهد بود. به لحاظ روانی با توجه به ادامه نگرانی شرکتها و بنگاههای خارجی نسبت به آینده مناسبات سیاسی و اقتصادی ایران با اقتصاد جهانی، طبیعی شدن روابط ایران با شرکتهای مزبور نیازمند گذشت زمان است، زیرا عوامل اقتصادی براحتی نمیتواند سابقه دوره تحریم را از میان ببرد و اعتماد کامل به تجارت با ایران را احیا کند. برجام توانست شرایط و فرصتهای جدیدی را برای ایران ایجاد کند، اما در عمل، برخی موانع مانند بیاعتمادی بنگاههای اقتصادی به آینده وکارشکنیهای برخی جناحها در آمریکا و اروپا، بهرهبرداری واقعی اقتصاد ایران از دستاوردهای برجام را سخت کرده است. در این میان اما برخی بخشهای اقتصادی بخوبی توانستهاند از فضای رفع تحریم استفاده کنند و به شرایط پیش از تحریم بازگردند. در رأس این بخشها، صنعت نفت قرار دارد.
باید اذعان کرد، صنعت نفت توانست بیشترین بهره و استفاده از برجام را از آن خود سازد. تاکنون بزرگ ترین دستاورد برجام به این صنعت برمیگردد که افزایش سریع و غیرقابل پیشبینی تولید و صادرات نفت ایران شاخص آن است. ایران تولید نفت را طی حدود سه تا چهار ماه افزایش داد و صادراتش در همین دوره زمانی دو برابر شد. البته این دستاورد به راحتی به دست نیامد.
متصدیان صنعت نفت از مدتها پیش از برجام، مقدمات و زمینههای افزایش سریع تولید پس از رفع تحریمها را فراهم کردند. ایران در ماههای منتهی به توافق هستهای به طور رسمی و آشکار اعلام کرد که با رفع تحریمها تولید و صادرات خود را بدون هیچگونه ملاحظهای افزایش خواهد داد. این اعلام آشکار با هدف آمادگی بازار نفت و عوامل آن برای پذیرش دوباره نفت ایران بود. در راستای این سیاست راهبردی، زیرساختهای لازم برای افزایش تولید و همچنین بازاریابی و احیای مشتریان سابق آغاز شد که سخت و پرهزینه بود.
تحریمها صنعت نفت را با دو چالش بزرگ روبهرو کرد: نخست، مساله تجهیز چاههای نفت بود. به دلیل تحریمها صادرات نفت ایران نصف یا کمتر از نصف شد و بسیاری از چاهها و میدانهای نفتی بدون استفاده شدند؛ احیای این میدانها، نیازمند سرمایهگذاری و برنامهریزی جدید و گسترده بود. چالش دوم بازاریابی بود که مدیریت آن بسیار مشکل است. به طور معمول، پالایشگاهها در سطح جهان، فعالیت خود را با یک نوع نفت خاص تنظیم میکنند. تحریمها سبب تغییر این رویه و از میان رفتن ارتباط با پالایشگاهها و مشتریان نفت ایران شد. با توجه به روند پیچیده فنی، جذب دوباره مشتری کار بسیار سختی بود، اما وزارت نفت توانست با برنامهریزی دقیق در چهار ماه، صادرات نفت خود را افزایش دهد و بسیاری از مشتریان قدیمی خود را جذب کند.
افزایش تولید و صادرات نفت در شرایطی انجام شد که کشورهای نفتی منطقه بویژه عربستان و همپیمانانش علیه ایران، موانع و چالشهای زیادی ایجاد کردند. این کشورها پیدرپی به ایران فشار میآوردند که برای حفظ قیمت نفت نباید یکباره تولیدش را افزایش دهد. ایستادگی و مقاومت ایران بر موضع بحق خود برای بازگشت به بازار نفت، سبب شد همه نقشههای این کشورها عقیم بماند و ایران از این چالش پیروز بیرون بیاید.
از این رو نه تنها قیمت نفت کاهش نیافت بلکه ثبات بیشتری پیدا کرد. بازار جهانی نفت خود را با شرایط افزایش تولید نفت تطبیق داد. توضیح این که ایران کشوری است که دارای بیشترین منابع هیدروکربنی است و از نظر ذخایر نفتی برای دنیا اهمیت دارد. از این جهت، بازار نفت دنیا در رویارویی با ایرانِ پسابرجام، عقلانیتر از کشورهایی عمل کرد که نسبت به ایران رویکرد سیاسی داشتند. به معنای دیگر، بازار نفت هیچگاه نمیتواند ایران را نادیده بگیرد زیرا نبود نفت ایران خلأیی برای بازار نفت به شمار میرود. این در حالی بود که کشورهای تولیدکننده نفت در منطقه و حتی غیرعضو اوپک همچون روسیه و مکزیک انتظار داشتند ایران خود را با شرایط بازار وفق بدهد زیرا به نظر آنها ورود سریع ایران به بازار، سبب کاهش بیشتر قیمتها میشد.
اما مهمترین چالشی که صنعت نفت اکنون با آن روبهروست، سرمایهگذاری و توسعه میادین نفت و گاز با هدف حفظ و ماندگاری در نقشه جغرافیای انرژی جهان است.
در این ارتباط ایران با دو چالش مواجه است؛ نخست این که خیلی از میدانهای نفتی کشور از فناوریهای روز دنیا در بخش تولید و استخراج عقب هستند. ایران در مهندسی مخازن یا برداشت مناسب از مخازن نسبت به بقیه کشورهای دنیا دچار عقبماندگی است. چالش دوم به میدانهای مشترک مربوط است. در خلیج فارس و در مرز با عراق حوزههایی نفتی وجود دارد که در دوره تحریم، برداشت ایران از آنها نسبت به همسایهها کمتر بود. این موارد باید جبران شود که لازمه آن سرمایهگذاری کلان است. در زمینه فرسودگی تاسیسات در حوزههای داخلی نیز باید چالشِ نداشتن فناوریهای جدید جبران شود.
رفع تحریمها این فرصت را ایجاد کرده تا ایران بتواند از فناوریهای جدید دنیا استفاده کرده و سرمایهگذاریهایی را جذب کند. هماکنون بسیاری از بخشهای اقتصادی کشور بویژه تولید، صنعت، بازار کار وابسته به حرکت صنعت نفت به عنوان پیشران توسعه اقتصادی کشور است. تعلل و تأخیر در اجرای طرحهای توسعهای صنعت نفت در بخشهای بالادستی، هزینههای سنگینی را به کشور وارد میسازد. رفع تحریمها فرصت بزرگی برای اقتصاد کشور و صنعت نفت برای گام گذاشتن در شرایط رونق و گشایش اقتصادی است.
دکتر علیرضا سلطانی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد