گفت‌وگو با فرمانده سپاه 4 بعثت کرمانشاه در زمان عملیات مرصاد

غروب طولانی غرب بعد از توهم فروغ

به‌تازگی گروهک منافقین با همکاری برخی عوامل کشورهای حاشیه‌نشین خلیج‌فارس بویژه عربستان و در سایه حمایت‌های غرب، به برگزاری نشست‌هایی علیه جمهوری اسلامی ایران اقدام کرده است.
کد خبر: ۹۲۵۶۷۹
غروب طولانی غرب بعد از توهم فروغ

قابل تامل است، غربی‌هایی که خود از ناحیه عناصر ستیزه‌جو آسیب دیده‌اند، امکانات فراوانی را به لحاظ ستادی و پشتیبانی در اختیار تروریست‌هایی قرار می‌دهند که سابقه فعالیت‌های مخرب و آشوبگرانه‌شان روشن و آشکار است. چنین رفتاری البته در گذشته هم سابقه داشته است.

زمانی که گروهک منافقین بعد از پایان جنگ و پذیرش قطعنامه به گمان این‌که ایران در موضع ضعف قرار دارد با همراهی و همکاری نیروهای بعثی و حمایت‌های غرب، سودای خام فتح ایران را در سر می‌پروراند، با اعزام نیرو به جبهه‌های غرب، خیالپردازانه در فکر فتح سه‌روزه ایران بود، اما آن آشوب‌طلبی و حمایت‌های نهان و آشکار، عملیات گروهک منافقین را ـ که از سوی آنها فروغ جاویدان نامیده شده بود ـ به غروبی طولانی برای جریان‌های مخالف نظام جمهوری اسلامی ایران و حامیان غربی و عربی آنان تبدیل کرد.

درباره چرایی اقدام این گروهک و حمله نظامی آنان به مرزهای غربی کشور با سردار ناصر شعبانی، جانشین مجتمع دانشگاهی امام حسین(ع) و فرمانده سپاه4 بعثت کرمانشاه در زمان عملیات مرصاد گفت‌وگو کردیم:

تحلیل گروهک منافقین از انجام عملیات نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران در پایان جنگ چه بود؟

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی گروه‌های معارض از جمله منافقین به منظور سهم‌خواهی، اعلام حضور کردند اما بعد از افشا شدن ماهیت منافقانه‌شان، تعارض آنها با جمهوری اسلامی ایران آشکارتر شد و سرانجام در 30 خرداد 1360 با اعلام اقدام مسلحانه، هزینه‌هایی را به نظام تحمیل کردند. ماهیت مسعود رجوی، رهبر این سازمان با توجه به اسناد منتشر شده از ساواک کاملا روشن بود. منافقین مدعی تعارض با تفکر لیبرالی غرب بودند، اما فرار رجوی به همراه ابوالحسن بنی‌صدر، رئیس‌جمهور مخلوع به عنوان نماد لیبرالیسم و سرهنگ معزی، یکی از افسران رژیم شاهنشاهی، ماهیت غربگرایانه این جریان را بیش از پیش آشکار کرد. بعد از دیدار طارق‌ عزیز، وزیر خارجه رژیم بعثی با رجوی در پاریس و دعوت او از رهبر منافقین برای حضور در عراق، این‌گروهک به ابزاری برای اجرای اهداف ایران‌ستیزانه بعثی‌ها درآمد. منافقین از این مقطع به بعد به مثابه سربازان بدون یونیفورمی بودند که در لبه پدافندی و حدفاصل نیروهای بعثی و رزمندگان ایرانی قرار داشتند. آنها البته در چند عملیات ضعیف مرزی به نام مهران و فکه شرکت کرده بودند و به گمان این‌که توانمندی‌های رزمی ایرانیان در همین حد است، مغرورانه به فکر انجام عملیات بزرگ‌تری برآمدند.

حمایت تدارکاتی و پشتیبانی عراق از گروهک منافقین در این عملیات چگونه بود؟

بعد از پذیرش قطعنامه از سوی امام(ره)، آنها براساس تحلیلی اشتباه و غلط مبنی بر این‌که این اتفاق ناشی از ضعف ایران است، درصدد اجرایی کردن این فکر بودند. صدور قطعنامه البته در زمان اقتدار نظامی ایران صورت گرفت، اما پذیرش آن موقعی بود که غرب و کشورهای عربی از همه امکاناتشان برای تجهیز صدام استفاده کردند و در اواخر جنگ، نیروهای ایرانی، دیگر بعثی‌ها را در میدان نبرد نمی‌دیدند؛ بلکه عرصه کارزار میدانی برای جنگ تانک با تن بود. منافقین براساس همان تحلیل قبلی، مترصد انجام عملیات گسترده در شهریور بودند، اما با پذیرش قطعنامه، زودتر درصدد اجرایی شدن این هدف برآمدند. از سوی دیگر آنان به پشتیبانی نیروهای بعثی نیز ایمان داشتند، چون اطمینان‌های لازم از سوی صدام به آنان داده شده بود، حتی رجوی در یکی از سخنرانی‌های خود گفته بود، ما برای انجام عملیات، مشکل خط‌شکنی نداریم؛ بلکه ارتش بعثی این کار را برای ما انجام خواهد داد. منافقین چنین برآورد می‌کردند که در صورت حمله نظامی به ایران، اوضاع داخلی به نفع آنهاست و مردم در داخل کشور هم با آنها اعلام همبستگی خواهند کرد، به همین دلیل عملیات خود را موسوم به «فروغ‌ جاویدان» آغاز کردند، اما در 43 کیلومتری بعد از مرز زمینگیر شدند و با انجام عملیات مرصاد در کمین رزمندگان اسلام قرار گرفتند.

در غرب کشورمان چه یگان‌هایی از نیروهای ایرانی با منافقین درگیر شدند؟

اولین نیروهای درگیر با منافقین، نیروهای لشکر بدر بودند و از سوی دیگر رزمندگان تیپ 12 قائم سمنان و تیپ انصارالحسن از همدان نیز منافقین را زمینگیر کردند. این مقاومت دلیرانه، ستون فقرات نیروهای رزمی منافقین را شکست و با بیش از 2000 کشته و تحمل آسیب‌های فراوان، مجبور به فرار از منطقه شدند. برخی از فراریان بعدها در 10 شهریور 92 گرفتار غضب مردم دیاله عراق شدند. چون منافقین، آشکارا و با حمایت بعثی‌ها زمین‌های آنها را غصب کرده بودند و در جریان سرکوب انتفاضه مردم شیعه و کرد عراق، عملا با نیروهای بعثی همکاری کردند.

ظاهرا حمله منافقین در مراحل اولیه با غافلگیری همراه بود، چرا؟

زمانی‌که ایران قطعنامه‌ را پذیرفت، گمان نمی‌رفت صدام که مدعی صلح‌طلبی بود، حمله مجددی را آغاز کند. این حملات هم بیشتر از طریق جنوب کشور صورت می‌گرفت و بیشتر توجه رزمندگان ایرانی به این جبهه بود، از این‌رو منافقین از چنین شرایطی استفاده و حمله نظامی خود را آغاز کردند، اما در همان ساعات اولیه شروع نبرد، با مقاومت یگان‌های رزمنده ایرانی مواجه و ناچار به قبول شکست شدند.

آیا منافقین به اقدامات ایذایی نفوذی‌های خود در داخل کشور، امیدی هم داشتند؟

برخی گزارش‌ها حاکی از این است که پیام‌های رمزگذاری شده از سوی رادیو منافقین به نفوذی‌ها در داخل کشور داده می‌شد و به نظر می‌رسید که آنها هم آماده انجام برخی تحرکات ایذایی بعد از سقوط احتمالی کرمانشاه بودند، اما انجام عملیات مرصاد و سرکوب منافقین، عملا آنها را در اجرای نقشه‌شان ناکام گذاشت.

فتاح غلامی - سیاسی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها