پس‌لرزه‌های خروج انگلیس از اتحادیه اروپا

خروج انگلستان از اتحادیه اروپا می‌تواند هشداری برای آغاز جنگ جهانی سوم باشد. پس از پایان همه‌پرسی در بریتانیا، مشخص شده است که مردم انگلستان به جدا شدن از اتحادیه اروپا رای داده‌اند. این در حالی است که انگستان جزیره‌ای، همواره در نظام بین‌الملل، نقش موازنه‌گر سوم را ایفا کرده است.
کد خبر: ۹۱۶۵۰۶
پس‌لرزه‌های خروج انگلیس از اتحادیه اروپا

این نقش در طول قرون 18، 19 و اوایل 20 باعث شده بود تا انگلستان قدرت اصلی نظام بین‌المللی باشد و لیره استرلینگ را به عنوان پول واحد جهانی عرضه کند. با این حال آنچه باعث شد جنگ جهانی اول در سال 1914 به وقوع پیوندد، به وجود آمدن قدرت‌های نوظهور و ناراضی آلمان و روسیه، و خواست‌ آنها برای تجدیدنظر در تقسیم قدرت جهانی بود تا انگلیس را پایین بکشد. در آن زمان، انگلستان این امر را تشخیص داده و تلاش کرده بود تا با مصالحه با آلمان (پروس) فاصله‌ای میان خود و کشورهای تجدید‌نظرطلب ایجاد کند. جنگ جهانی دوم نیز طی چنین وضعیتی به وجود آمد. انگلستان تلاش می‌کرد نقش موازنه‌گر را حفظ کند، آلمان و شوروی کشورهای تجدیدنظرطلبی بودند که منافع بیشتری ‌می‌خواستند، انگلستان نیز وارد مصالحه‌ای با آلمان شد که هم بتواند فاصله‌ای میان خود و بحران ایجاد و هم جایگاه خویش را حفظ کند، اما جنگ جهانی دوم به وقوع پیوست.

جنگ جهانی دوم، این کشور و پوند را از جایگاه نخست در نظام بین‌الملل پایین کشید و آمریکا و دلار را جایگزین آن کرد؛ با این حال انگلستان تا امروز همواره تلاش کرده است تا در چارچوب ناتو، نقش موازنه‌گر را میان آمریکا و اروپا حفظ کند. پس از جنگ جهانی دوم، اتحادیه فولاد و زغال سنگ در اروپا به وجود آمد تا قدرت آلمان را مهار کند. این اتحادیه در نهایت با تحولاتی تبدیل به اتحادیه اروپا شد و شروع به گسترش به سوی اروپای شرقی کرد، امروز اتحادیه اروپا دارای رشد اقتصادی مطلوبی نیست و نیروی محرکه اصلی آن، آلمان است که خواستار حق وتو در شورای امنیت است، بعلاوه کشورهای اروپای شرقی با اقتصادهای بیمار همچون وزنه‌هایی بر پیکر اتحادیه هستند که حرکت آن را کند کرده‌اند. آمریکا به عنوان قدرت اصلی نظام بین‌الملل، بسیار مقروض است، اقتصاد آن توان رشد فزاینده را از دست داده است، چندین بار تلاش این کشور برای اعاده جایگاه خود با موفقیت روبه‌رو نبوده است و چنان که برجام نشان داد قادر به تحمیل اراده خود به طور یکجانبه نیست. روسیه قدرتی است که خواستار تجدیدنظرطلبی است، امری که بحران‌های خارج نزدیک این کشور و سوریه بخوبی گویای آن و برتری‌طلبی نظامی این کشور است. چین با سرعت به سوی تبدیل شدن به اقتصاد نخست جهان به پیش می‌رود و قدرت اقتصادی آن، در حال به چالش کشاندن اقتصاد آمریکا است، امری که در چند دهه آینده می‌تواند به جایگزینی دلار با یوآن انجامد. بعلاوه قدرت‌های نوظهور دیگر همچون هند و برزیل نیز وجود دارند که خواستار سهم‌ خود در نظام بین‌الملل هستند. در چنین شرایطی، مردم انگلستان که از ابتدا با تردید به اتحادیه اروپا می‌نگریستند و به حوزه یورو نپیوسته بودند، بحران پیش‌رو را تشخیص داده و خواستار فاصله گرفتن از آن با رای به جدایی، شده‌اند. اما این بار نیز به نظر نمی‌رسد بتوانند مدت زیادی از بحران دور بمانند. اگر ترامپ در آمریکا به قدرت برسد، با خواست اعاده همه‌جانبه قدرت آمریکا می‌تواند در وضعیت موجود جهان را در سراشیبی یک جنگ بزرگ ‎المللی، جنگ جهانی سوم، قرار دهد. گرچه به نظر نمی‌رسد این ساختار بدون ترامپ نیز بتواند مدت زیادی به دور از جنگی بزرگ باقی بماند.

دکتر حامد عمویی

تحلیلگر سیاسی و مدرس دانشگاه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها