در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سالن رسانههای دیجیتال روی نقشه بزرگ است، وقتی به آن میرسیم، تصمیم میگیریم گشتی در آن بزنیم و بعد با غرفهدارها گپ بزنیم، اما هنوز گشت و گذار ما شروع نشده، سالن تمام میشود! سهم رسانههای دیجیتال در جامعهای که بیشتر افراد آن یک گوشی هوشمند در دست دارند و راه و رسم زندگی در بستر فناوری را آزمون میکنند، همین سالن کوچک است به اضافه نیمی از یک سالن دیگر. گفته میشود ناشران الکترونیک، آینده صنعت نشر را در دست دارند، اما سهم آنها از نمایشگاه ناچیز است و حتی این سهم ناچیز از آنچه امروزه در دنیا بهعنوان نشر الکترونیک شناخته میشود چند گام عقبتر است. هرچند طبق اطلاعات منتشر شده از سوی ناشران الکترونیک، بیش از 114 شرکت و موسسه تولید و عرضه محصولات الکترونیک در بیستونهمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران شرکت کردند، اما پلتفرمهای موبایلی حاضر در نمایشگاه به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسد! با تمام اینها، تلاشهایی شایسته و درخور در همین مقیاس کوچک به چشم میخورد که روزنهای است به آینده صنعت نشر.
از مصلی تا شهر آفتاب
امسال اولین سالی است که نمایشگاه کتاب از مصلی بزرگ امام خمینی(ره) به شهر آفتاب منتقل شده است. هرچند راه دور است، اما وقتی وارد نمایشگاه میشوید احساس نمیکنید تعداد بازدیدکنندگان کمتر شده است. سال گذشته ناشران دیجیتال از مکانی که در مصلی به آنها اختصاص داده شده بود، گلهمند بودند (میتوانید گزارش کامل کلیک از وضعیت ناشران دیجیتال در نمایشگاه کتاب سال گذشته را در کلیک 518 به آدرس http://bit.ly/24Ght0O بخوانید)، امسال نیز با وجود تغییر مکان نمایشگاه مشکلاتی وجود داشت. محمد صدوقی که سال گذشته، ایبوک استورش (فروشگاه اینترنتی فروش کتاب) با نام طاقچه در بخش رسانههای دیجیتال بهعنوان غرفه برگزیده انتخاب شد، میگوید: «امسال موقعیت مکانی بدتر از سال گذشته است. پشت فنس قرار داریم، به همین دلیل کسی که داخل محوطه میگردد، ما را نمیبیند. قرار بود سالن 112 را به رسانههای دیجیتال بدهند که نشد. این قسمت کنونی را به نمایشگاه اضافه کردند به همین دلیل تهویه و نور مناسب ندارد و بسیار کوچک است. فضای کم باعث شد تعدادی از ناشران نتوانند شرکت کنند و دیگران هم فضایی که برای غرفه خود سفارش داده بودند کمتر شده است. البته چون فضای اینجا کم بود با رایزنیها نصف فضای سالن روبهرو نیز به رسانههای دیجیتال اختصاص داده شد.»
دامون آذری، مدیرعامل آوانامه نیز در گفتوگو با خبرنگار کلیک مزایا و معایب نمایشگاه امسال را اینگونه بیان میکند: «یکی از بزرگترین معایب این بوده که در جانمایی غرفهها ناهماهنگیهای زیادی به وجود آمد. به تعدادی از ناشران غرفه نرسیده و غرفههای بسیاری هم کوچک شده است. مهمترین مشکل هم سیستم تهویه است که ظهر بسیار گرم و عملا غیرقابل استفاده است.» او از محاسن امسال به هزینه زیاد دولت برای دادن بن به علاقهمندان اشاره کرده و اضافه میکند: «تبلیغات قابلقبولتری شده و موقعیت مکانی سوله ناشران دیجیتال در مقایسه با سال گذشته بهتر است.»
مجید قاسمی، موسس فیدیبو از شیوه جایگذاری غرفهها راضیتر است: «امسال هرچند جا کوچکتر است، ولی گزینشیتر عمل شده و جایگذاریها هوشمندانهتر بوده است. سال گذشته تعداد زیادی از غرفههایی که در سالن رسانههای دیجیتال قرار داشتند فقط CD و DVD و نرمافزار میفروختند، ولی امسال آنها در بخشهای دیگر نمایشگاه قرار گرفتهاند و وقتی وارد سالن رسانههای دیجیتال میشوید چندان خبری از آنها نیست. این مساله باعث شده در فضای آرامتری با مخاطبان خود تعامل برقرار کنیم.»
دور از ناشران عمومی
کسی که میخواهد به سالن رسانههای دیجیتال مراجعه کند باید دنبال آن بگردد، یعنی باید دغدغه رسانههای دیجیتال داشته باشد. «ایبوک استور، آینده نشر است و باید وسط سالن عمومی باشد. اصل حضور ما در نمایشگاه برای ارتباط با ناشران است، در طول سال ارتباط ما با مخاطبان از طریق فضای مجازی اتفاق میافتد.» اینها بخشی از سخنان مدیر پروژه طاقچه است، شرکتی که با شعار نزدیکترین کتابفروشی شهر کار خود را آغاز کرده و انوع و اقسام نشریات و کتابها را روی پلتفرم خود برای خرید یا دانلود رایگان قرار میدهد. صدوقی تاکید میکند: «جایگذاری ناشران دیجیتال باید طوری باشد تا مردمی که از این حوزه اطلاع ندارند نیز با آن آشنا شوند. الان بازدیدکنندگان، معمولا ما را میشناسند و با این حوزه آشنا هستند.» صدوقی معتقد است نمایشگاه کتاب باید نمایشگاه باشد نه فروشگاه؛ باید فضایی برای تعامل B2B یا Business to Business باشد نه B2C یا Business to Customer. او در این باره میگوید: «در نمایشگاه کتاب باید برای ناشران دیجیتالی که مستقیم با کتاب در ارتباط هستند حرکت ویژهای انجام شود. به نظر من باید در سالن عمومی، بخشی به ناشران دیجیتال اختصاص داده شود تا فروشگاههایی که بهصورت مستقیم با کتاب در ارتباط هستند آنجا قرار بگیرند. اگر قرار است ناشران در سالن عمومی نفع ببرند از فعالیت ما نیز نفع میبرند، زیرا ما محتوای آنها را توسعه داده و میفروشیم.»
مجید قاسمی، مدیر فیدیبو نظر متفاوتی درباره جایگذاری ناشران دیجیتال دارد: «در صورتی این ایده خوب است که نگاه ما به نمایشگاه کتاب تهران شبیه به نمایشگاه کتاب لندن یا فرانکفورت باشد که جنبه اطلاعرسانی صنعت را دارد و فرصتی است برای رونمایی از تکنولوژیها و خدمات جدید، اما نمایشگاه کتاب تهران، یک رویداد بزرگ برای عرضه کتاب است. پس رویکرد نمایشگاهی نیست، بنابراین کنار ناشران عمومی بودن با اینجا بودن خیلی فرقی ندارد.»
او در پاسخ به این پرسش که آیا این دور بودن باعث نمیشود مشتریان جدیدی را که میتوانند جذب کنند از دست بدهند، میگوید: «قبول دارم تعدادی مشتری را از دست میدهیم، ولی راههای جایگزین و حتی ارزانتری برای جذب مخاطب وجود دارد، مانند تبلیغات آنلاین، احتمال اینکه کسی در تبلیغات آنلاین به کاربر تبدیل شود بیشتر است تا کسانی که در نمایشگاه با ما آشنا میشوند.»
پایان امپراتوری سیدیها
آمارها نشان میدهد ضریب نفوذ تلفنهای هوشمند در کشور روزبهروز بیشتر میشود و بسیاری از افراد از تلفنهای هوشمند استفاده میکنند. این افزایش ضریب نفوذ باعث شده بسیاری از ما در خانه و محل کار تقریبا با CD و DVD خداحافظی کرده و از امکانات نرمافزاری جایگزین مانند فضای ابری، اپلیکیشنها و... استفاده کنیم. بیشتر غرفهداران نیز اعتراف میکنند هرچند تعداد بازدیدکنندهها تفاوت جدی نکرده، اما اطلاعات مردم بسیار بیشتر شده است. با وجود این، در بخش رسانههای دیجیتال نمایشگاه کتاب هرچند تعداد عرضهکنندگان CD و DVD نسبت به سال گذشته بهصورت محسوسی کاهش یافته، اما هنوز تعداد خدمات مرتبط با موبایل کمتر است.
مدیرعامل فیدیبو که خود پلتفرمی آنلاین برای عرضه کتاب راهاندازی کرده درباره کم بودن تعداد خدمات مبتنی بر پلتفرم میگوید: «جامعه ما در عرضه پلتفرمها و محتوای مبتنی بر پلتفرم به اندازه کافی توسعه نیافته و محتوای غنی به اندازه کافی تولید نشده است. نوپا بودن صنعت پلتفرمها باعث میشود سهم بسیار اندکی از تولید محتوا داشته باشد. از آن طرف سالهاست برای CD محتوا تولید میشود. مثلا اگر بخواهید CD دیکشنری بخرید، آنقدر محتوا برای آن تولید شده که میتوانید یک نمونه خوب از میان این همه گزینه پیدا کنید، اما پلتفرمهای آنلاین عرضه محتوا به دلیل جدید بودن بازار و محصول، نبود تجربه کافی و کم بودن اعتماد از سوی ارائهدهندگان محتوا، نویسندگان، ناشران و... هنوز به آن غنا نرسیده که همه نیازها را جواب دهد.» البته قاسمی بسیار به این قضیه خوشبین است و فکر میکند این مساله بسیار راحت حل میشود و لازم نیست کسی کاری بکند. به گفته او مساله عرضه و تقاضاست، باید نیازی وجود داشته باشد تا عرضه صورت بگیرد. هرچقدر به مرور زمان تقاضا بیشتر شود، عرضه نیز بیشتر شده و این پلتفرم توسعه پیدا میکند.
دامون آذری که در کسبوکار خود، کتابهای چاپی را به صوت تبدیل میکند، میگوید: «در نشر الکترونیک نسبت به کشورهای پیشرفته بسیار عقب هستیم. ورق زدن کتابهای چاپی مزایای خود را دارد و کتابهای صوتی یا مالتیمدیا هم جایگاه خود را دارد. ما هم روزبهروز در حال پیشرفت هستیم و در همین نمایشگاه غرفههایی را میبینید که در زمینه نشر الکترونیک دیگر CD یا DVD عرضه نمیکنند.» آقای آذری سه شیوه را برای عرضه محصول خود درنظر گرفته است: CD، سایت و اپلیکیشن تا هم آنها که هنوز به CD و DVD عادت دارند و هم جدیدترها که اهل سایت و اپلیکیشن هستند، بتوانند محتوای مورد علاقه خود را تهیه کنند. با وجود این میگوید: «برای خود ما هم راحتتر و بهصرفهتر است که کاربران از سایت یا اپلیکیشن محصولات را دانلود کنند.»
بُن کارت، زیرساخت نمیشود
همانطور که اشاره شد، امسال مزایای زیادی برای ناشران دیجیتال فراهم کردند، برای مثال در گوشهای از سالن بنکارت رسانههای دیجیتال میفروختند و علاقهمندان با ارائه کارت ملی و پرداخت 10 هزار تومان، یک کارت بانکی 20 هزار تومانی دریافت میکردند. باتوجه به اینکه بنهای کتاب همه کارت بانکی شده و این کارتهای بانکی فقط روی دستگاه پُز ناشران کار میکند، مرکز رسانههای دیجیتال برای ایبوک استورها هم دستگاه پز مخصوص بن کتاب اختصاص داده بود. فرهنگ کارت نیز ایده دیگری است که استارت آن در نمایشگاه زده شد. محمد صدوقی، مدیر طاقچه هرچند از این تلاشها قدردانی میکند، اما معتقد است دادن بن راه درست نیست: «اینها مُسَکن است. راهش این است که ناشران دیجیتال جایی قرار بگیرند که مردم به آن سر بزنند و دیده شوند.» او میگوید: «به دلیل دور بودن ما از بخش اصلی نمایشگاه و اطلاعرسانی ضعیف، ما حتی دستگاه پز را هم نگرفتیم. در واقع ایدهها خوب است، به شرط اینکه خوب اجرا شود.»
به اعتقاد این فعال حوزه نشر الکترونیک، مرکز رسانههای دیجیتال و ارشاد نباید بن بدهند: «به نظر من بهتر است کار را تسهیل کنند، ناشران دیجیتال میدانند چگونه خودشان را معرفی کنند. این نهادها زیرساخت را فراهم کنند، الان هیچکدام از شرکتهایی که مانند ما نرمافزاری هستند دیتا سنتر درست و حسابی ندارند و هرچند وقت یک بار مشکل داریم. به جای اینکه این شکلی پول داده شود، این پول در جایی خرج شود که زیرساختی باشد. در صورت فراهم شدن زیرساخت، ما میتوانیم خودمان را به مخاطب بشناسانیم. اگر هم قرار است یارانهای داده شود باید به تولیدکننده تعلق بگیرد، نه مصرفکننده.»
کسی به فکر ایبوکریدرها نیست
مساله دیگر، سختافزارهایی است که در همه جای دنیا به وسیله آنها کتابهای الکترونیک خوانده میشود. ایبوک ریدرها، تبلتهایی هستند که صفحهنمایش، سیستمعامل و همه چیز آنها برای کتابخوانها طراحی شده تا هم آسیب کمتری به چشمان شما وارد شود و هم در محیط کاربری مناسب کتابخانه الکترونیک خود را گسترش دهید. ضمن اینکه این دستگاهها بهدلیل کاربری ویژه خود، قیمت بسیار کمتری نسبت به تبلتها و تلفنهای همراه دارند.
متاسفانه هیچگاه آنطور که باید و شاید ایبوکریدرها در ایران مورد استقبال قرار نگرفتند. البته به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، وقتی سرانه مطالعه در جامعهای پایین است، نمیتوان توقع داشت نشر الکترونیک و ابزار وابسته به آن محبوبیت داشته باشند. هرچند این نکته درست بهنظر میرسد، اما همه ماجرا نیست، ایبوک ریدرها معمولا سیستمعامل و فروشگاه اختصاصی خود را دارند که امکان دانلود و استفاده از ایبوک استورهای ایرانی (فروشگاه اینترنتی کتابهای الکترونیک) روی آنها وجود ندارد. از طرفی ایبوک ریدرها، فروشگاههای آنلاینی را در اختیار شما قرار میدهند که بیشتر کتابهای انگلیسی زبان دارند و درنتیجه برای یک کتابخوان فارسیزبان جذابیت چندانی ندارند. با این حال میتوان واردکنندگان این دستگاهها را مجاب کرد با یک ایبوک استور داخلی قرارداد ببندند و آن ایبوک استور را بهصورت پیشفرض روی این دستگاهها قرار دهند. به همین دلیل بسیاری از ناشران دیجیتال ترجیح میدهند حداقل چند واردکننده ایبوکریدر هم در نمایشگاه حاضر شوند تا این فروشندگان ایبوک ریدرها با ناشران تعامل داشته باشند.
جای خالی فرهنگسازی
بیشتر ما هر روز ساعتها در شبکههای اجتماعی و بویژه تلگرام پرسه میزنیم و همه گروهها و کانالها را بالا و پایین میکنیم. در واقع عادت کردیم محتوای روز ازجمله سرگرمی، خبر، تحلیل و... را از طریق تلفنهای هوشمند دریافت کنیم. کمی با خودمان رو راست باشیم، در روز چند بار به بهانههای مختلف تلفن خود را بیدلیل برمیداریم و شبکههای اجتماعی را رصد میکنیم؟ چرا چند دقیقه از این چند ساعت را به محتوایی غنی به نام کتاب اختصاص نمیدهیم؟ به نظر میرسد هرچند اطلاعات مردم درباره تکنولوژی با سرعت زیادی در حال اوج گرفتن است، اما هنوز بسیاری از مردم با نشر الکترونیک و فواید آن آشنا نیستند. در حال حاضر چند اپلیکیشن باکیفیت و قانونی وجود دارد که از طریق آنها میتوانید کتابها یا نشریات مورد علاقه خود را بهصورت فایل PDF کم حجم دانلود کنید و از آن صد باری که روزانه به گوشی خود سر میزنید یکبار را به خواندن محتوای باارزش اختصاص دهید.
کتابهای گوش دادنی یکی دیگر از انواع محتواهای نشر الکترونیک هستند که وقتهای مُرده شما را به وقت مفید تبدیل میکنند. فرض کنید در ترافیک گیر کردهاید، قطعا از شما انتظار نداریم حین رانندگی در ترافیک کتاب به دست بگیرید، در چنین شرایطی کتابهای صوتی بهترین جایگزین هستند. آذری، مدیرعامل آوانامه میگوید: «ما اعتقاد نداریم کتاب صوتی جایگزین کتاب کاغذی شود. هر کدام از اینها جایگاه ویژه خود را دارد و از هرکدام باید در زمان مناسب استفاده کرد.» آذری درباره مشکلات این حوزه میگوید: «یکی از مشکلات این است که ناشران سنتی هنوز با این حوزه خوب آشنا نیستند و نسبت به آن ترس دارند، زیرا انسانها نسبت به آنچه برایشان ناشناخته است، ترس دارند. اگر بتوان فرهنگسازی انجام داد که ناشران سنتی متوجه شوند این یک تکنولوژی جدید برای استفاده از کتابهاست که به نفع خود آنهاست به ما نیز کمک بزرگی میشود. اگر مسئولان نشستهای مشترکی را بین ما و ناشران سنتی برگزار کنند، بسیار خوب است.» آذری، ناشران دیجیتال را هم موظف میداند کارهای باکیفیتتری تولید کرده و ناشران سنتی را مجاب کنند که این کار چه فوایدی دارد. او به جز ناشران، معتقد است مردم نیز باید با این حوزه آشنا شوند و بدانند الان در یک تبلت میتوان اندازه یک کتابخانه، کتاب نگهداری کرد.
مدیر ایبوک استور طاقچه با دید انتقادیتری به مساله نگاه میکند و میگوید: «مرکز رسانههای دیجیتال آنطور که باید و شاید پیشرو نیست. این مرکز باید برای ما قانون و آییننامه تعیین کند. الان ما خواهان این هستیم که برای ما قانون تصویب کنند، هرچند امیدواریهایی وجود دارد، ولی آنطور که باید و شاید نیست.» به اعتقاد صدوقی، حدود 600 نفر کاربر وجود دارد که بیشتر ایبوک استورهای موجود را روی گوشی خود نصب دارند، بنابراین احساس میشود کل کسانی که در کشور نشر الکترونیک را میشناسند همین 600 نفر هستند که در مقایسه با جمعیت 70 میلیونی امیدوارکننده نیست و این مساله ما را به این نتیجه میرساند که باید فرهنگسازی شود.
در طرف مقابل قاسمی، مدیر فیدیبو معتقد است: «مرکز رسانههای دیجیتال در حال انجام کارهای خوبی است، مثلا در چند ماه گذشته تعداد زیادی سایت غیرقانونی دانلود کتاب فیلتر شد و کسانی که در وبلاگهای خود کتابهای قدیمی را میگذاشتند اخطار گرفتند. به نظر میرسد رویکرد آنها در حال عوض شدن است و شکایتهایی که در جلسات مطرح میکنیم از آن طرف به نتیجه میرسد. همانقدر که ما در قبال مشتریان خود یاد میگیریم، قانونگذار هم در مقابل صنعت و فعالیت ما خواهد آموخت.»
مائده گیوه چین
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم