
قطعا هواداران آنها خوشحال شدند، اما خیلیها هم که یا به دلایل شخصی یا طرز تفکر خود از این بازگشت چندان خوشحال نشده بودند این طرف و آن طرف و البته در رسانههای رسمی و شبکههای اجتماعی این بازگشت را به معنای عقبگرد مدیران صدا و سیما از مواضع قبلی خود دانسته و آن را نوعی وادادگی رسانهای تعبیر کردند.
عده دیگری هم در نقدی ملایمتر این اتفاق را ناشی از دوگانگی سیاستهای رسانه ملی در برخورد و مواجهه با مجریان ممنوعالتصویر یا ممنوعالکار دانستند که نشان از نبود انسجام و یکدستی سیاستگذاران صداوسیما درباره مجریان خود دارد . خبر بازگشت آزاده نامداری به تلویزیون و رفع ممنوعالکاری او، این حاشیهنگاریها را پررنگ کرد وهر کس به زعم خویش به تفسیر این ماجرا میپرداخت. اما آنچه در پس این حرف و حدیثها و اخبار و شایعات و تفاسیر و تعابیر مختلف قابل توجه است تشتت آرا و نبود انسجام ما در نقد تلویزیون است.
بدیهی است نقد تلویزیون به عنوان رسانهای همگانی که همه مردم از آن بهره میبرند حق مسلم آنهاست و صدا و سیما هم باید به این نقد ارج گذاشته و با گشودگی به آنها گوش کند، اما در این مدت شاهد نقد برخی از افرادی بودیم که هم به ممنوعالکار یا تصویر شدن این مجریان اعتراض داشتند و هم از بازگشت آنها انتقاد میکنند. فرض کنیم که صدا و سیما در اتخاذ تصمیمگیری نسبت به حضور یا عدم حضور آنها جلوی دوربین دوگانه عمل کرده و قاطعیت و شفافیت لازم را ندارد، اما واکنشهای دوگانه برخی منتقدان نیز جای تعجب و سوال دارد! وقتی تلویزیون به هر دلیلی یک مجری یا بازیگر را ممنوعالتصویر میکند عدهای معترض میشوند و زمانی هم که از محدودیتها رفع میشود عده دیگری اعتراض میکنند. خود همین مساله نشان میدهد صدا و سیما نیز در برابر مخاطبان یا منتقدان یکدست و همسویی قرار ندارد و هر اقدام یا تصمیمگیری او با مخالفت و اعتراض بخشی از مخاطبان همراه میشود. این به معنای دفاع بیمنطق از رسانه ملی نیست که حتما رسانهای قابل نقد است، اما بیایم گاهی نقد خود را از موضع رقیب یا دستکم طرف مقابل هم ارزیابی کنیم.حالا که صدا و سیما خودش ناجی مجریان ممنوعالکار شده و از آنها برای ادامه همکاری دعوت کرده کاتولیکتر از پاپ نشویم. به نظر میرسد رسانه ملی در راستای اعتمادسازی و الگوی «جذب حداکثری و رفع حداقلی» تلاش کرده به جای پیادهکردن عدهای در هر ایستگاه به سوار کردن آنها پرداخته و فرصت دوبارهای به آنها بدهد. ممکن است برخی از ما از فلان مجری خوشمان نیاید، اما باید حق بدهیم که تعداد زیادی مخاطب هم هستند که اجرای آنها را دوست دارند. تناقض برخی از این تفسیرها جالب است. دقیقا همان کسانی در برابر خبر بازگشت مجریان یا بازیگران ممنوعالتصویر علامت سوال میگذارند که معتقدند خط قرمزهای پررنگ صدا و سیما و سختگیری زیادی که مو را از ماست بیرون میکشد موجب مهاجرت برخی هنرمندان ما و جذب در شبکههای ماهوارهای شده است. اگر این عامل را دلیل مهاجرت یا گریز هنرمندان از رسانه ملی میدانیم پس باید از سیاست جدید صدا و سیما در رفع مشکلات و محدودیتهای کاری مجریان استقبال کرده وآن را به فال نیک بگیریم. این اقدام، حرکتی مثبت و رو به جلو محسوب میشود که به ترمیم اعتماد تلویزیون و مخاطب کمک کرده و میتواند نقش زیادی در افزایش رضایت مخاطب داشته باشد.
سیدرضا صائمی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
رئیس سازمان غذا و دارو در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد
رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی در گفتوگو با «جامجم» تاکید کرد