در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
با این نویسنده که حالا 70 سالگی را پشت سر گذاشته و بتازگی یک نوه هم به خانوادهاش اضافه شده است، گفتوگویی متفاوت انجام دادیم.
داستاننویسی آن هم از نوع دینیاش و برای گروه سنی کودک و نوجوان تخصص شماست، زمانی که خودتان مدرسه میرفتید، فکر میکردید یک روز این همه داستان و کتاب برای بچهها بنویسید؟
یادم است یک معلم تعلیمات دینی در دوره دبیرستان داشتیم که در پایان هر درس، داستانی از زندگی پیامبران، مخصوصا زندگی پیامبر اسلام(ص) و ائمه اطهار(علیهم السلام) نقل میکرد و از من میخواست آن داستان را به زبان ساده بنویسم و در روزنامه دیواری مدرسه در بخش داستان هایی از بزرگان بیاورم.
آن معلم آگاه مانند پدر و مادرم شعلههای عشق به اهل بیت(علیهمالسلام) را در درونم فروزان کرد و موجب شد سالها بعد به نوشتن کتابهای دینی بپردازم.
خودتان چند فرزند دارید؟
یک دختر و دو پسر دارم، دو تا نوه از دخترم دارم و یک نوه هم از پسرم. بتازگی هم یک نوه جدید به خانواده افزوده شده است که نامش را گذاشتهایم «محمد مهدی.»
کتابها و آثار شما چند ده بار تجدیدچاپ شدهاند، بارها در جوایز مهم مانند کتاب سال جمهوری اسلامی برگزیده شدهاید، اگر بخواهید از این موفقیت سهمی به خانوادهتان بدهید، آن سهم چیست؟
اگر محبت، مهرورزی و همراهی همسرم نبود، هیچکدام از این کتابها شاید منتشر نمیشدند. من این روزها روی این واژه «محبت» در جامعه و خانوادهها خیلی حساس شدهام، محبت کردن گوهری است که میزانش در مقایسه با گذشته کمتر شده است.
لابد کتاب جدیدتان هم درباره محبت است؟
اتفاقا همین چند روز پیش کتابی از من توسط نشر «آروند» مجوز نشر گرفت که در نمایشگاه کتاب عرضه خواهد شد به نام «دین محبت» که در آن ضمن پرداختن به زندگی 14 معصوم به کل احادیث و وجوه مختلف زندگی این بزرگواران با رویکرد محبت و مهرورزی پرداختهام.
الان حضور ذهن دارید یک حدیث با محبت برای ما بخوانید؟
«هل الدین الا الحب» (آیا دین جز محبت است؟) که امام صادق(ع) فرمودهاند، میدانید من چرا اکنون روی محبت بیشترین تاکید را دارم، چون غرب میخواهد از اسلام چهرهای خشن، عقبمانده و مانع زندگی امروز نشان دهد. نمونه اش همین داعش که خودشان با همکاری تکفیریها و وهابیها به راه انداختهاند، در حالی که دین ما و آنچه مد نظر اهل بیت(علیهم السلام) بوده است اصلا با این اسلام هیچ سنخیت و شباهتی ندارد، خدای ما رحمان و رحیم است.
در بزرگداشتی که برای شما برگزار شد دو نفر از مراجع تقلید آیتالله مکارمشیرازی و آیتالله سبحانی به آثار شما و تاثیرگذاری اش اشاره کردند، اما نکته مشترک در فرمایش هر دو بزرگوار همکاری طولانی مدت شما با مجله مکتب اسلام بود. خاطرهای از این مجله و شهید مطهری یک بار برای من تعریف کردید، میخواهم این بار آن را بفرمایید تا منتشر کنیم.
اول این را بگویم که اغلب کتابهای من ابتدا بهصورت مقالات در این مجله چاپ شده است و همیشه مطلبی اگر مینویسم در اختیار مکتب اسلام قرار میدهم. یک دورهای هم مسئولیت دفتر تهران مجله مکتب اسلام را به عهده داشتم. همان زمان شهید مطهری مقالات ثابتی برای مجله مینوشتند. یک بار فرصتی دست داد تا خودم مقاله را از ایشان بگیرم، خب آن زمانها ایمیل و تلگرام و... که نبود، ایشان هم نمیدانستند من خودم محمود حکیمی هستم، به من گفتند «اگر محمود حکیمی را دیدی به او بگو داستان سوگند مقدس را خواندم، خیلی خوب بود و از ایشان تشکر کنید» که بعد از آن من لبخند زدم و گفتم: «جسارتا خودم هستم». ایشان هم با بزرگواری کنارم نشستند و درباره داستانهایم مفصل صحبت کردند و تشویقی فرمودند که در ادامه این راه بسیار روی من تاثیر گذاشت.
در میانه این خاطره به ایمیل و تلگرام و فضای مجازی اشاره کردید، از گسترش این فضاها در میان خانوادهها و جایگزین شدن آن به جای کتاب و کاهش مطالعه نگران نمیشوید؟
گسترش این فضاها از یک جهت خوب است، بخصوص برای نوشتن و پژوهش، سابق من اگر میخواستم به کتاب یا آیه و روایتی دسترسی پیدا کنم، باید میرفتم کتابخانه و با صرف زمان زیاد آن را مییافتم و میخواندم و از آن موضوع مورد نظرم یادداشت برمیداشتم، اما اکنون در زمانی کوتاه و با جستوجویی ساده میتوان به این اطلاعات دسترسی پیدا کرد، از طرف دیگر هم باعث شده است نوعی غفلت از مطالعه هم در خانوادهها به وجود بیاید. با وجود این فکر میکنم هیچ چیز جای کتاب را نمیگیرد، مطالعه کتاب عمیق و همراه با یادگیری و آموزش است و این ویژگیها در دیگر فضاها وجود ندارد.
سینا علیمحمدی - فرهنگ و هنر
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد