به گزارش جام جم ، در آخرین روزهای زمستان سال گذشته ماموران هنگام گشتزنی در یکی از محلههای شمالی تهران، به خودروی پرایدی که یک دختر جوان و مرد میانسالی سرنشینان آن بودند، ظنین شدند. ماموران با کنترل این خودرو متوجه شدند آنها رفت و آمد افراد به ساختمانی را در همان خیابان زیر نظر دارند. ماموران وقتی به خودروی پارک شده نزدیک شدند، سرنشینان آن با مشاهده پلیس دستپاچه شده و قصد فرار داشتند که موفق نشدند. ماموران به تحقیق اولیه از آنها پرداختند که دختر جوان مدعی شد از فرودگاه آمده و میخواهد به خانه یکی از اقوامش برود، اما نشانی خانه را گم کرده و احتمال میدهد اعضای خانواده خواب باشند و نمیخواهد زنگ خانه را بهصدا درآورد.
مرد میانسال هم خود را راننده آژانس معرفی کرد، اما هیچ گونه مدارکی به پلیس ارائه نکرد که راننده بودن وی را ثابت کند. در همین موقع ماموران قصد داشتند این دو نفر را به پلیس آگاهی منتقل کنند که مردی سراسیمه شروع به دویدن به سمت خیابان کرد، اما با مشاهده ماموران پا به فرار گذاشت. ماموران که احتمال میدادند این مرد نیز با این دو نفر همدست باشد، او را تعقیب و دستگیر کردند.
با هماهنگی قضایی قاضی سیدمحمود محمدی، دادیار شعبه اول دادسرای ناحیه 34 تهران متهمان برای ادامه تحقیقات به پلیس آگاهی منتقل شدند. متهمان هر کدام در بازجویی اولیه با اظهارات ضد و نقیض، مدعی شدند با هم آشنا نیستند و اشتباهی دستگیر شدهاند.
ماموران در بررسی سوابق کیفری این افراد متوجه شدند دختر جوان سابقهای ندارد، اما هر دو مرد سابقهدار هستند. به طوری که یکی از آنها به اتهام معاونت در قتل عمدی مردی به 15 سال حبس محکوم شده، اما با سپری کردن هفت سال از محکومیت خود، چند ماه پیش با گرفتن مرخصی از زندان خارج شده و گریخته و از آن موقع پلیس در تعقیب اوست.
همین اطلاعات کافی بود که ماموران متوجه شوند باید ارتباطی میان این سه نفر باشد. در این مرحله تحقیقات از آنها ادامه یافت تا این که مشخص شد هر سه نفر آنها ساکن شهرستان اسلامشهر هستند. دختر جوان هم با برادر زندانی فراری که دوره محکومیتش را در زندان سپری میکند، دوست بوده است.
تحقیقات پلیس از این افراد ادامه یافت تا این که هفته گذشته آنها اعتراف کردند روز دستگیری قصد سرقت از خانه زوج سالخورده ثروتمندی در شمال تهران را داشتهاند که ناکام ماندهاند.
یکی از سارقان در اظهاراتش به پلیس گفت: من با مردی آشنا بودم که در آمریکا زندگی میکرد. او با برادرش بر سر ارثیه خانوادگی اختلاف داشت بنابراین پس از آن که متوجه شد من یک دزد سابقهدارم و بتازگی از زندان آزاد شدهام، مرا اجیر کرد تا مزاحم برادرش شوم.
وی اضافه کرد: بعد از این ملاقات او به آمریکا رفت و من مزاحمتهایم را شروع کردم؛ به طوری که روی در و دیوار خانهشان مطالب دروغین مینوشتم، تلفنی مزاحمشان شده و تهدیدشان میکردم. مرد مقیم آمریکار نیز به حسابم پول واریز میکرد.
متهم تصریح کرد: قرار بود تا چند ماه دیگر این مزاحمتها را ادامه دهم تا آنها مجبور شوند خانه گرانقیمتشان را بفروشند تا با این ترفند مردی که مرا اجیر کرده بود، سهم بیشتری از ارثیه نصیبش شود. در این مزاحمتها بود که متوجه شدم وضع مالی صاحبخانه خوب است. در این مرحله تصمیم گرفتم از این فرصت استفاده کرده و به خانه آنها نیز دستبرد بزنم. بنابراین برای اجرای نقشهام از دو همدست کمک خواستم، اما ماجرا لو رفت.
متهمان با قرار قانونی روانه زندان شدند. تحقیقات تکمیلی از آنها ادامه دارد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد