به هر حال محبوبیت در فوتبال دنیا بین بازیکنان و مربیان و حتی عوامل اصلی یک باشگاه بزرگ، معیار بسیار مهم و تعیینکنندهای است. گاه در رابطه با یک بازیکن مطرح آنچه بیشتر مورد اهمیت قرار میگیرد، میزان محبوبیت وی در میان جمعیت گسترده هواداران فوتبالی است. میزان محبوب بودن یک بازیکن در میان هواداران تاثیر زیادی بر آینده حرفهای او در ورزش دارد.
منفورها جایی در دل مردم ندارند و این محبوبها هستند که نقش خود را به بهترین شکل ممکن روی پرده ایفا میکنند. البته این ویژگی بسیار مهم، ساده به دست نمیآید. حتی میتوان گفت تبدیل شدن به یک چهره دوستداشتنی در میان عموم نیاز به برنامهریزی و در پیش گرفتن برخی معیارهای اخلاقی دارد. برخی ویژگیهای سطحیتر میتواند دلایل مهمی برای افزایش محبوبیت یک فوتبالیست باشد، اما آنچه او را تبدیل به یک ستاره دوست داشتنیتر میکند به همان معیارهای اخلاقی برمیگردد؛ معیارهایی که بار معنایی وسیعی دارد و میتواند مشتمل بر موارد گوناگون باشد.
ملاک محبوبیت ستارههای دنیا
محبوبیت چه ملاکهایی دارد و چگونه ارزش پیدا میکند؟ آنچه باعث محبوبیت ستارههای بزرگ دنیای فوتبال میشود، ممکن است زمین تا آسمان با آنچه محبوبیت بازیکنان ایرانی را رقم میزند تفاوت داشته باشد. آنچه محبوبیت ستارههای فوتبال دنیا را رقم میزند ادامهای بر روند یک زندگی حرفهای در ورزش است. یک فوتبالیست ممتاز و شاخص خوب میداند چطور تمرین کند، چطور دست به انتخاب باشگاه جدید بزند و چگونه در مقابل هواداران و البته مربیانش رفتار کند و از خود واکنش نشان بدهد. او که درک درستی از موقعیت کنونی خود در دنیای فوتبال دارد، یاد میگیرد فوتبال تمام وظایف او را شامل نمیشود و فوتبالی که برای او شهرت و ثروت به ارمغان آورده مسئولیتهای دیگری نیز بر دوشش میگذارد. او از شهرت خود بدرستی برای اقدامات بشردوستانه استفاده میکند و در این میان، تیم باشگاهی او نیز وظایفی از این قبیل را به ستاره اش محول میکند. محبوبیت او در سایه این مسائل به دست میآید. بر خلاف آنچه تصور میشود محبوبیت ستارههای خارجی تا حد زیادی به کمکهای بشردوستانه او به نیازمندان، بیماران و افرادی برمیگردد که دچار مشکلات مختلف هستند.
عوام گمان میکنند فاکتورهایی نظیر جذابیت ظاهری و نوع خاص رفتار و گفتار، عواملی تعیینکننده در بالا رفتن محبوبیت یک ستاره است در صورتی که چنین نیست و تحقیقات جامعهشناسی نشان میدهد توجهی که یک فوتبالیست به مسائل بشردوستانه و کمک به نیازمندان و بیماران دارد، نخستین عامل تعیینکننده در
بالا رفتن محبوبیت اوست. رومن کلارنس، روانشناس برجسته ورزشی میگوید: محبوبیت در ورزش فرآیندی پیچیده نیست، اما موارد متعددی را در برمیگیرد. محبوبیت در ورزش با مسائل غیرورزشی صددرصد ارتباط دارد و محبوبیتی که در سایه سایر مسائل پیرامون ورزشکار به دست میآید، هیچ ارزشی ندارد و اصلا نباید در واژه محبوبیت تعریف و تفسیر شود.
اما ملاکهای محبوبیت در فوتبال ایران زمین تا آسمان با آنچه در فوتبال دنیا جریان دارد، متفاوت است و آن هم به دیدگاه و ذهنیت متفاوت هواداران برمیگردد. در ایران بیش از آنکه فعالیت بشردوستانه یک بازیکن اهمیت داشته باشد، نوع رفتار و گفتار او در برابر رسانهها و مردم، معیارهای ظاهری و حتی مسائل حاشیهای و کم اهمیت در اولویت قرار میگیرد. متاسفانه ستارههای فوتبال ایران، راه و رسم کمکهای بشردوستانه را نیاموخته اند و فعالیتهایی که در این زمینه صورت میگیرد، صرفا جنبه تبلیغاتی برای یک موسسه دارد.
الکساندرا برنادت سوانزر، جامعهشناس برجسته بریتانیایی نیز این نظریه را دارد: شهرت برای ورزشکار از لحاظ روانی، حالات گوناگونی ا به وجود میآورد که در دو دسته منفی و مثبت قرار میگیرند. یکی از زیرمجموعههای دسته منفی این است که ورزشکار با قرار گرفتن در کانون توجه، خود را در شرایطی ویژه میبیند و بر اساس حالات روحی و روانی خود سعی میکند به گونهای دیگر جلب توجه کند و همه را همراه خود میبیند. او نقابی به صورت میزند تا با تغییر ظاهری در کانون باقی بماند و احیانا قلبها را تسخیر کند.
ظاهرسازی؛ ابزاری برای محبوبیت
در فوتبالی که کم و کاستی فراوانی دارد، ابزاری به نام محبوبیت به شکل درست خود استفاده نمیشود. در حالی که فوقستارههای فوتبال دنیا با کارهای خیریه حتی در صورت افت فنی باز هم در اوج محبوبیت باقی میمانند، در فوتبال ایران فاکتورهایی که براساس خودنمایی و ظاهرسازی است، مورد استفاده قرار میگیرد. البته توانایی فنی و درخشش در ترکیب تیم باشگاهی و ملی بسیار پراهمیت است و چهبسا ستارههایی که فقط با درخشش در میدان فوتبال به محبوبیت عظیمی دست یافتهاند، اما نکته مهمتر که در بسیاری مواقع فراموش شده یا اهمیت چندانی به آن داده نمیشود، اصل مردم نوازی و فعالیت بشردوستانه است. محبوبیت در فوتبال ایران واژهای است که گویا در ایران نیاز به باز تعریف دارد. محبوبیت در فوتبال ایران براساس شاخصههایی همچون ظاهرسازی، عوامفریبی، گرفتن ژست قهرمانانه، گفتار نامتعارف در مصاحبه با رسانهها و حرکاتی از این نوع حاصل میشود. مبالغه بیش از اندازه درباره اسطورههای فوتبال ایران (حتی آنهایی که در قید حیات نیستند) محبوبیت کاذبی را رقم میزند. نه، آنها به معنای واقعی محبوب نیستند. محبوبهای فوتبال ایران در ظاهر متفاوت هستند با آنچه هواداران از آنها میبینند. در حالی که برخی شاخصهای کاذب معیار محبوبیت در فوتبال ایران است، مسائل پراهمیت دیگر فراموش شده است. ستاره محبوب میشود، چون در مقابل دوربینهایی که با خود به یک موسسه خیریه برده، از ثروت میلیاردی خود چند صد هزار تومانی به چند کودک بیمار پیشکش میکند. ستاره محبوب میشود، چون در مصاحبههایش جملات ثقیل و عوامپسند میگوید و تند و تیز به این و آن میتازد. ستاره محبوب میشود چون دوست دارد خود را از لحاظ اجتماعی، آن گونه نشان بدهد که اصلا نیست. او قهرمان هواداران است، اما در زندگی روزمره خود بدون رکیکترین الفاظ نمیتواند مکالمات روزمره خود را پیش ببرد.
تلاش برای قرار گرفتن در دل هواداران خیلی خوب است؛ اما این که با چه شرایطی این اتفاق بیفتد اهمیت بسیار دارد. محبوبیت کاذب ارزشمند نیست و به مرور زمان از بین میرود، اما ستارهها و حتی اسطورههای بزرگ فوتبال ایران، راه و رسم دستیابی به محبوبیت کاذب را خوب بلد هستند.
هیلدا حسینی خواه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: