بعد از ورزشگاهها، اوضاع درون شبکههای اجتماعی تاسفبارتر است. کاربران زیادی هر نوع توهین را به همه افراد حتی بازیکنان خارجی روا میدارند که این مساله اخیرا با واکنشهای متفاوتی از سوی ورزشکاران روبهرو شده است. مانند توهینهای مکرر هواداران سرخابی به بازیکنان استقلال و پرسپولیس که سبب شده برخی بازیکنان دو تیم در اقدامی هماهنگ به هواداران پیام بدهند تا زمانی که این توهینها ادامه داشته باشد، به اینستاگرام خود برنمیگردند. هر چند رفتار و گفتار برخی بازیکنان رشتههای مختلف ورزشی در تحریک هواداران بیتاثیر نیست، اما نباید در تفسیر این اتفاقات بیش از اندازه فردمحور بود یا در تصویری کلیتر فقط به خشونت و آنچه از آن به عنوان جریان بیفرهنگی برخی مخاطبان در میدان ورزش یاد میشود، اشاره کرد.
برنامهریزی برای شادی
به نظر میرسد یکی از مشکلاتی که بر فضای ورزش ایران حاکم شده، تضادهایی است که در نوع نگرش به شادی وجود دارد. گاه مساله شادی با تردید و نفی از نگاه میزبان همراه است که پیش از ابراز هرگونه شادی از سوی تماشاگران مهمان، تیمهای میزبان نخست در پی آن هستند که چگونه با شادی مقابله یا آن را سرکوب کنند. ایجاد محدودیت در شادی جوانان با برخوردهای نادرست که متاثر از نگاههای منفی نسبت به شادیهای جمعی است، یکی از معضلات در ورزش ایران و در واقع پدیدآورنده مشکلات بعدی است. در حالی که باید پیش از برخورد و مقابله با هیجانات، برنامهای مشخص در نظر گرفته شود. روی این اصل باید ابتدا نیازهای آنها را برآورده کرد تا این سرمایههای انسانی در جامعه به سمت دیگری سوق داده نشوند و از طرفی باید به تدریج برای نیازهای آنها برنامهریزی فرهنگی ترتیب داد.
با هزینههای کم برای برنامهریزی شادی، میتوانیم از پرداخت هزینههای هنگفت آسیبهای ناشی از جنجالها در امان باشیم. بنابراین با گسترش جشنهای پیروزی در سایه توجه به تماشاگران و ایجاد بسترهای مناسب فرهنگی با تعدیل نگاه نتیجهگرا و نه فقط بردمحور مسئولان و مربیان تیمها، به آنچه در ارتباط با شادکردن تماشاگران فکر میکنیم، عمل کردهایم. از سوی دیگر شادی تماشاگران سبب افزایش دلبستگی و علاقه بیشتر به تیم شهرشان میشود و انسجام بهتر اجتماعی به وجود میآورد.
الگوسازی نهادهای مختلف
دکتر مهدی رحمتی، جامعهشناس و استاد دانشگاه در بررسی رفتار تماشاگران در میدان ورزش میگوید: میدان ورزش تجربه جدیدی به لحاظ مکانی و زمانی است. شما در یک زمان معین افرادی با سلایق مختلف را یکجا میبینید که فرصت تخلیه هیجانی پیدا میکنند. بنابراین میتوان گفت تخلیه هیجانی در قالب رویداد ورزشی در کشور ما تا اندازهای جدید است. همین تازگی سبب شده متولیان ورزش با یک غفلت و خلأ در برنامهریزی برای تخلیه هیجانی تماشاگران روبهرو باشند.
این استاد دانشگاه به ضرورت الگوسازی در بین تماشاگران میدان ورزش اشاره میکند و میافزاید: هر رفتار یا رویه جدید نیاز به بازسازی و تبدیل کردن آن به الگوهای جدیدتر دارد. تصورم این است در فضای ورزشی که ما داریم جماعتی میآیند با هدف طرفداری و تخلیه هیجانی، همینطور عمل در فضای جمعی. با این شناخت از تماشاگران و نوع کارکرد آنها در وهله نخست متولیان و کارگزاران میدان ورزش باید بتوانند برنامهریزی صحیحی انجام دهند، اما متاسفانه ما شاهد آنیم که از سوی آنها با مخاطبان ارتباط منسجم برقرار نیست یا ضعیف است. در مواجهه با پرخاشگری و خشونت در ورزش به لحاظ سیاستگذاری دستگاههای مرتبط، متاسفانه کمبود و کاستیهایی وجود دارد و ما هرگز در برخورد مناسب با این جریانها راهبرد اصولی نداشتیم.
عضو هیات علمی دانشگاه گیلان با بیان این که میدان ورزش با خلأ طرحهای راهبردی برای تخلیه هیجانی تماشاگران مواجه است وخاطرنشان میکند: کارگزاران ورزش در وزارت ورزش و جوانان یا در قالب فدراسیونهای ورزشی که در این میدان فعالیت میکنند، ارتباط با مخاطب را مورد توجه قرار نمیدهند و تعریفی برای آن ندارند یا الگوهای عملیاتی برایش تعریف نکردهاند. بنابراین باید باز هم روی مشکلات برنامهریزی در مدیریت هیجانات تماشاگران تاکید کنیم.
این جامعهشناس برخوردهای مقطعی را برای جلوگیری از خشونت و رفتارهای نابهنجار تماشاگران چندان اثرگذار نمیداند و میگوید: بین بدنه ورزش و مخاطبان، الگوهای مشخص تعریف نشده است. بنابراین بیشتر دیده شده یکسری عاملهای وضعیتی نمایان میشود که برخورد مقطعی را به همراه دارد. نتیجه آن هم مشخص است؛ تکرار خشونت تماشاگر در بازیهای بعد. در صورتی که اگر مدیریت درستی اعمال شود، باید همه چیز از پیش تدبیر شده باشد.
دکتر رحمتی وزارت ورزش و جوانان را به عنوان مجری اصلی ورزش و رویدادهای مرتبط با آن معرفی میکند، اما میگوید: این وزارتخانه بدون ارتباط با سایر بخشها نمیتواند به وظایفش در قبال مهار خشونت و پرخاشگری در میدان ورزش عمل کند.
وی ادامه میدهد: نباید فقط به رفع نیازهای فوری نگاه کنیم. در نهادهای دیگر اجتماع مثلا آموزش و پرورش میگوییم تا سال 1400 این تعداد دانشآموز داریم پس برایش برنامهریزی داریم و فضا تعیین میکنیم. اما در ورزش چنین دیدگاههایی وجود ندارد و گاهی حوزه ورزش یک جزیره متروک و دورافتاده از حوزههای دیگر اجتماعی دیده میشود.
تصویر کلی که از فرهنگ در میدان ورزش نشان داده میشود از دیگر نکات قابل بحث با دکتر رحمتی است که وی در این ارتباط میگوید: در میدان ورزش آنچه زیاد بهکار برده میشود، بحث فرهنگ است. اگر فراوانی کاربرد این واژه را در فضای ورزش ارزیابی کنیم، میبینیم در ورزش کاربرد زیادی دارد، اما واقعیت این است این فراوانی در بیان و کلام تاکنون به کمک ورزش نیامده است و با شعار فرهنگی مشکل حل نمیشود. در این زمینه ما به تخصص نیاز داریم. کمبودها و چالشهای عرصه فرهنگی را باید به صورت تخصصی و در قالب پژوهش از میان برداشت.
پرهیز از نقدهای فردمحور
داروین صبوری، جامعهشناس ورزشی درباره این تعبیر توضیح بیشتری میدهد و میگوید: نگاه کردن به نهاد ورزش با این دید که جزیره دورافتاده است و کاری به نهادهای دیگر ندارد، ما را به ناکجاآباد میکشاند. ما نباید در نقد و ارائه راهکارهای علیه خشونت نقش عمده خانواده و آموزش و پرورش یا دولت را فراموش کنیم. اگر چنین باشد ما در حق ورزش کملطفی کردهایم. بسیاری از جریانهای خشونت که در ورزش دیده میشود ریشه در نهادهای دیگر دارد بنابراین ما باید سپاسگزار ورزش باشیم که میدانی است برای بروز این مشکلات که به واسطه آن حتی میتوانیم کمبود و چالشهای موجود در نهادهای دیگر را رصد کنیم.
صبوری میافزاید: بسیاری از خشونتها در ورزش ریشه در ورزش ندارد بلکه در نهادهای دیگر ماست، اما در میدان ورزش فرصت بروز پیدا میکند. بنابراین باید به بررسی آنچه این چرخه را در اجتماع میسازد، پرداخت. باید از بحثها و نقدهای فردمحور پرهیز و نقد ساختار کرد. خشونت یک مساله اجتماعی است و انسانهایی که خودشان قربانی خشونت میشوند روبه خشونت میآورند.
علاوه بر نقش حوزههای متعدد جامعه در مدیریت خشونت و عملکرد صحیح آنها به بحث رسانه هم باید توجه ویژه داشت زیرا مطبوعات به عنوان رکن چهارم در زمینه الگوسازی مشارکت بین چند نهاد مختلف نقش اثرگذاری دارند. در زمینه تاثیر خشونت تماشاگران، مدلها و فرضیههای مختلفی ارائه شده است از جمله اینکه انعکاس خشونت در رسانه و تقبیح آن سبب ترس در تکرار آن میشود. فرضیه دیگری در همین زمینه وجود دارد که خشونت و بازتاب آن در رسانه اسباب آموزش رفتار خشن را فراهم میکند.
دکتر رحمتی در ادامه این بحث و ارائه راهکارهایی در زمینه پرهیز تماشاگران از خشونت میگوید: علاوه بر برنامهریزی متولیان ورزش به نظرم روحانیون در کنار نقشهای مذهبی و فقهی که دارند، میتوانند نقش عرفی را در این زمینه برعهده بگیرند. ما در دورترین نقاط ایران شاید ورزشگاه نداشته باشیم، اما مسجد داریم که بسیاری از الگوهای اجتماعی در مساجد تعریف میشود. اسوههای دینی، منابع الگوسازی ما هستند و از تریبونها و فضاهای خوبی که در این زمینه ایجاد میشود، باید به بهترین شکل آن استفاده کرد.
مدیریت خشونت با کمک همه نهادها
هیچ عقل سلیمی نمیگوید تدابیرامنیتی وجود نداشته باشد، اما بدون داشتن برنامه فرهنگی نمیتوانیم به نتیجهای که در پرهیز تماشاگران از خشونت میخواهیم، برسیم. از طرفی تبدیل مقولههای فرهنگی به امنیتی یکی از مشکلات جوامع است. این اعمال و رفتارها در درازمدت سبب بیشتر شدن خشونت میشود. بنابراین باید از منظر فرهنگی به پدیده خشونت در میدان ورزش نگریست و همزمان نهادهای دیگر از جمله امنیتی و نظارتی را درگیر کرد. به معنای دیگر امنیت و کنترل اجتماعی باید باشد، اما کافی نیست و بیش از همه باید نهادهای فرهنگی درگیر شوند.
محمد رضاپور
ورزش
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد