بردیا شریفی، کودکی که زهر عقرب زندگیاش را گرفت، تابستان که میشد، برای تفریح و بازی با کودکان همسن و سالش به روستای پدربزرگش در آبرزگه میرفت و امسال هم به سبک سالهای پیش رفت اما نمیدانست که این آخرین بازیهای کودکانه اوست.
یکی از بستگان نزدیک بردیا در مورد این حادثه به جامجم گفت: «بچهها در حیاط مشغول بازی و ما بزرگترها مشغول صحبت بودیم که ناگهان یکی از بچهها گفت عقرب بردیا را نیش زد. به سرعت به سمت بردیا رفتم و سعی کردم با سوراخ کردن پوست و خارج کردن خون، زهر را خنثی کنم. سپس همراه با عموی بردیا و مادرش به سمت درمانگاه لنده حرکت کردیم. بردیا به شدت بیقراری میکرد و میگفت شکمم، سرم و پایم درد میکند. بعد از رسیدن به درمانگاه به مادرش گفتم تا من کارهای پذیرش را انجام میدهم تو بردیا را در اختیار پزشک قرار بده تا اقدامات درمانی روی او انجام شود. پس از پذیرش وارد اتاق شدم و بردیا روی تخت بود اما دکتر هنوز برای معاینه نیامده بود. بردیا با ناله میگفت مامان بگو زودتر دکتر بیاید و واکسن مرا بزند. به خانم دکتر گفتم مریض من حال نامساعدی دارد و درد میکشد. دکتر گفت مگر نمیبینی بیمار دارم؟ پس از ویزیت بیمار میآیم. وقتی هم که آمد کار خاصی نکرد و فقط پرسید چه عقربی بچه را نیش زده است که گفتیم سیاه. دکتر گفت تست حساسیت از او بگیرید تا داروهایش را تجویز کنم. نزد پرستار رفتیم و پرستار به بردیا گفت بردیا واقعا درد داری یا به خاطر مادرت که بیقراری میکند ترسیدهای؟ بردیا گفت واقعا درد دارم. برایم کاری کنید. بچه کبود شده بود و عرق میریخت. میگفت سردم است و دارم یخ میزنم. یک نفر نبود به بچه پتو بدهد. پرستار به دکتر گفت این بچه شرایط عادی ندارد که دکتر جواب داد دارو برایش نوشتهام و پس از تزریق دارو، او را برای آزمایش بفرست. پرستار رگ بردیا را گرفت، اما بچه با فریاد میگفت دارم میمیرم. شرایطش طوری بود که سرم در دستش نمیماند و سه نفری او را گرفته بودیم اما سرم از دستش خارج شد. خانم دکتر را دیگر ندیدیم و پرستار کنار ما بود. با نگرانی گفتم اگر نیاز است آمبولانس خبر کنیم که پرستار گفت سریع این کار را انجام بده.»
به گفته شاهد حادثه، بیش از ۱۰ دقیقه طول کشید تا آمبولانس به درمانگاه بیاید. حال بردیا بدتر شده و نفسش دیگر بالا نمیآمد که یکدفعه تشنج کرد: «کسی نبود برای او اینتوبه کند تا راه نفسش باز شود یا چیزی لای دندانهایش قرار دهد. آمبولانس که آمد سوار شدیم و پرستار هم برای اینکه مادر بردیا بیشتر نترسد به او اکسیژن وصل کرد. همزمان آمبولانس دیگری از یکی از شهرهای اطراف آمد که مجهزتر بود.به دهدشت رفتیم.متخصص ریه گفت چون اینتوبه نشده بود، ترشحات وارد ریهاش شده است. به قلب بردیا فشار وارد شده وضربان قلبش پایین آمد.همه این اتفاقات افتاد چون کسی نبود راه نفسش را باز کند. سپس متخصص قلب آمد و گفت باید به شیراز اعزام شود. اعزام که شد ۱۰ دقیقه بعد بردیا ایست قلبی کرد. او را به درمانگاه بردیم و پس از احیا برگشت. سپس او را به بخش مراقبتهای ویژه بردند اما دیگر برنگشت.»
او آهی از سر حسرت میکشد و ادامه میدهد: «خیلیها را عقرب زده بود اما هیچکس اینطور نشده بود. دو سه بار هم عقرب بردیا را زده بود اما این بار نمیدانیم چرا اینطور شد. ما داغدار هستیم. پدر و مادر بردیا سالها منتظر تولد این پسر بودند اما هیچکس نیامد از والدین آنها به دلیل نبود امکانات عذرخواهی کند و حلالیت بطلبد. به جای اقدامات میبینیم صحبتهای عجیبی را مطرح کرده و گفتهاند خانواده بردیا سه روز پس از عقربزدگی او را آورده یا بچه را در حالی که از دنیا رفته بود به درمانگاه آوردهاند. چرا با این حرفهای غیرعقلانی داغ پدر و مادر بردیا را تازه کرده و طوری وانمود میکنند که همه چیز ماجرا تقصیر والدین بردیاست. بردیا طرفدار دو آتشه استقلال بود که تمام بازیها و خبرهای این تیم را پیگیری میکرد و منتظر سوپر جام بود که این اتفاق تلخ برایش رقم خورد.»
روایتهای یک مرگ تلخ
فضلالله راست، رئیس بیمارستان امام خمینی(ره) دهدشت در این خصوص گفت: بیمار در بدو ورود به بیمارستان در حالت شوک و کاهش سطح هوشیاری بود که پزشک متخصص اطفال و متخصص بیهوشی همراه پزشک اورژانس و پرسنل اتفاقات بلافاصله بر بالین بیمار حاضر و اقدامات درمانی به سرعت شروع شد، راه هوایی بیمار به وسیله لوله تراشه باز شد، اکسیژنرسانی شروع شد. درصد اکسیژن بیمار ۵۰درصد و ضربان قلب و فشارخون بسیار ضعیف بود. بیمار در حال تشنج بود که داروهای ضدتشنج شروع شد. با توجه به شرح حال بیمار از عقربگزیدگی، داروی ضدعقرب داده شد. با تزریق دارو ها ضربان قلب بیمار بهتر شد و به ۹۰رسید و درصد اکسیژن خون نیز به ۸۵ تا ۹۰درصد افزایش یافت. با توجه به وضعیت بیمار قرار شد. او به مرکز درمانی مجهزتر منتقل شود که توسط بیمارستان شیراز در صبح روز جمعه پذیرش داده شد و بیمار توسط فوریتهای پزشکی به بیمارستان شیراز اعزام شد اما در اوایل مسیر دچار ایست قلبی و تنفسی شد. با توجه به بعد مسافت تا شیراز مجدد به اورژانس بیمارستان امام خمینی(ره) برگشت داده شد، مجدد احیای قلبی و ریوی در اورژانس انجام شد اما بیمار فوت شد.سیدمحمد تقوی، فرماندار شهرستان لنده نیز در این رابطه واکنش نشان داد و گفت: ابعاد موضوع به صورت دقیق مورد بررسی قرار خواهد گرفت و اگر قصوری صورت گرفته باشد برخورد خواهد شد.وی افزود: دستور صادر شد شبکه بهداشت و درمان شهرستان در اسرع وقت گزارشی مبنی بر زمان دقیق حادثه، ساعت مراجعه والدین بیمار، اقدامات و تلاشهای صورت گرفته و همه مستندات از جمله فیلمهای دوربینهای مدار بسته به صورت دقیق بررسی شود و نتیجه کارشناسی به مراجع ذیصلاح و افکار عمومی ارائه گردد.