آن روزها گاهی همسایهها از اعضای فامیل به هم نزدیکتر بودند و کمبودها و مشکلات یکدیگر را حل میکردند اما حالا دغدغهها زیاد شده و برنامههای ماهواره و شبکههای مجازی آنقدر مردم را سرگرم کرده که دیگر سال به سال هم یاد همسایههایشان نمیافتند و در خانههای آپارتمانی کسی نمیداند همسایههای بغلی چند نفر هستند و چه کار میکنند و آنقدر همه درگیر زندگی ماشینی و آپارتمانی خود شدهاند که شاید تنها در پارکینگ و آسانسور با همسایهشان سلام و علیکی کنند.
نگاههای بدتری هم به همسایگی وجود دارد؛ مثلا برخی، همسایه را مزاحمی میدانند که دوست دارد از کارشان سر دربیاورد. این درحالی است که فرهنگ ایرانی و اسلامی برای رعایت حقوق همسایه اهمیت فراوانی قائل شده و توصیههای فراوانی درباره احترام و کمک به همسایه و خبر داشتن از حال او در دین اسلام و فرهنگ ایرانی شده است که همه این موارد نشان از اهمیت والای همسایه در زندگی دارد.
روانشناسان معتقدند دوستی با همسایه میتواند آرامشی برای زندگی پرهیاهوی امروز باشد و زندگی را از یکنواختی درآورد، البته به شرطی که آیین همسایهداری شناخته شود.
همسایهداری چیست ؟
در قرآن و کتابهای دینی، تاکید فراوانی درباره احترام به همسایه وجود دارد. یکی از زیباترین و کاملترین احادیث در این زمینه به نقل از پیامبر اکرم(ص) است که درباره مصداقهای همسایهداری میفرمایند: اگر همسایه از تو یاری خواست به فریادش برس. اگر از تو قرض خواست به او قرض بده. اگر مصیبتی دید او را دلداری بده. اگر بیمار شد به عیادتش برو. وقتی مُرد در تشییع جنازهاش شرکت کن. خانهات را بلندتر از خانه او نساز تا جلوی جریان هوا را بر او نگیرد، مگر آن که خودش اجازه دهد. هرگاه میوهای خریدی برای او هدیه بفرست وگرنه مخفیانه میوه را به خانهات ببر. فرزندت را همراه میوه بیرون نیاور که بچه همسایه با دیدن میوه در دست او ناراحت شود. با بوی دیگ او را ناراحت نکن مگر آن که مقداری از غذای آن را برای او بفرستی.
این روایت، تمام حقوقی را که برای همسایگی باید رعایت شود، مشخص میکند و نشان میدهد در زندگی اسلامی - ایرانی تا چه حد باید به همسایه احترام گذاشت.
سیدحسن حسینی، جامعهشناس و استاد دانشگاه درباره حقوق همسایهداری به جامجم توضیح میدهد: بارها از سوی بزرگان علوم اجتماعی و روانشناسی عنوان شده انسانها ذاتا موجوداتی اجتماعی هستند و زندگی در میان جامعه معنا دارد. برای همین نمیتوان نسبت به انسانهای اطراف بیتفاوت بود و مشکلات آنها را نادیده گرفت و این همان حقی است که همسایه بر همسایه دارد.
با این حال گاهی همسایهها به یکدیگر آزار میرسانند و با دخالت یا سر و صدا مزاحمتهایی ایجاد میکنند، بخصوص در آپارتمانها که اگر فرهنگ آپارتماننشینی هم نباشد علاوهبر دوری همسایهها، آنها از یکدیگر دلگیر هم میشوند.
جامعهشناسان معتقدند این رفتار و آزارها گاهی به خاطر آشنا نبودن افراد به حقوق یکدیگر و زندگی آپارتماننشینی است. از این رو افراد نفع خود را بر آرامش دیگران ترجیح میدهند و حقوق همسایگانشان را زیر پا میگذارند.
مریم هوشمند، روانشناس و مشاور خانواده در گفتوگو با جامجم معتقد است برخی خانوادهها وقتی خانههای حیاطدار خود را آپارتمان کردند با همان ذهنیت زندگی سنتی وارد آنها شدند و به همین علت روابط همسایگی دچار مشکل شد درحالی که باید همسایهها به حقوق هم احترام بگذارند، نه این که کاملا روابط را قطع کنند.
فردگرایی، جایگزین همسایهمداری
بررسی جامعهشناسان نشان میدهد، با رشد شهرنشینی، فردگرایی هم در میان ایرانیان رسوخ کرده و از این رو کمتر افراد تمایل به رفت و آمد دارند که شاید این وضعیت به علت نفوذ فرهنگ غرب باشد، چون در تفکر غربی فردگرایی ملاک است در حالی که در گذشته ارتباط با همسایه بسیاری از رفتارهای اجتماعی را کنترل میکرد و این جمع همسایگی کمتر اجازه میداد افراد دست به رفتارهای ناهنجار و خارج از قانون بزنند. متاسفانه نوعی فرهنگ در زندگی ایرانیان نفوذ کرده که تصور میکنند اگر با همسایه خود رفت و آمد کنند یا حال او را جویا شوند، دخالت و به تعبیری فضولی در زندگی آنها محسوب میشود در حالی که در قدیم اینگونه نبود و ارتباط با همسایه از واجبات بود و همه یکدیگر را میشناختند و به هم کمک میکردند. از سوی دیگر، وقتی زن و شوهر هر دو شاغل باشند وقت زیادی در خانه صرف نمیکنند و جابهجاییهایی که گاهی هرسال انجام میشود تعلقات همسایگی را کم میکند و شاید برای همین است که ارتباط با همسایه کمرنگ شده است.
هوشمند به تاثیرات مثبت ارتباط با همسایه اشاره میکند و میگوید: ارتباط با همسایه از لحاظ عاطفی و روانی، تاثیرات خوبی مانند حس همدردی در بحرانها را ایجاد میکند و مقابل فردگرایی است که امروز از سوی غرب تبلیغ میشود.
کم شدن کارکردهای همسایه
جامعهشناسان سبک خانههای جدید را در کاهش روابط همسایگی موثر میدانند، اما نکته دیگر این است که کارکردهای روابط با همسایه هم امروز دچار تغییر شده و در واقع آن حمایت اجتماعی که در گذشته از طرف همسایگان انجام میشد، امروزه توسط مدرسه، دانشگاه، فرهنگسراها و سمنها (سازمانهای مردم نهاد) انجام میشود.
از سوی دیگر، چون همسایهها مانند قبل دیگر از یک قوم و خویش نیستند، گاه اعتمادی به هم ندارند و کمتر کسی دوست دارد با کسی که نمیشناسد رفت و آمد کند. حسینی در این باره معتقد است، در آپارتمانها و برجها به خاطر نزدیکی خانهها با یکدیگر میتوان همسایهداری را به شکل جدیدی ایجاد کرد در حالی که آپارتمانها سبب دوری افراد شدهاند و هر کس در لاک خود فرو رفته و دیگری را نمیبیند و ترجیح میدهد در فضای مجازی سیر کند تا در دنیای واقعی با انسانهای مجاورش ارتباط داشته باشد.
در حقیقت، مشغلههای زندگی شهرنشینی هم روابط را کاهش داده و یک نوع همسایگی مجازی به وجود آورده که از طریق شبکههای اجتماعی از حال هم جویا شویم، اما خطر واقعی این است که چنین شیوههایی از ارتباط میتواند در آینده به انزوا و فردگرایی منجر شود و جامعه و انسانها کارکرد خود را از دست بدهند و حس تنهایی شدید، آنها را مستعد انواع اختلالات روانی و آسیبپذیر در برابر انواع بحرانهای اجتماعی کند.
زهرا تالانی
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد