«عجبشیر» لمیده بر جلگه‌ای حاصلخیز و پهن شده روی رسوبات غنی رودخانه قلعه‌چای در دامنه جنوبی ارتفاعات تورجان و رشته کوه‌های سهند تا مدت‌ها در ذهن‌ها می‌ماند، به واسطه صدور یک حکم.
کد خبر: ۸۷۵۸۹۲

دادستان عجبشیر برای پدر یک پسر بچه ده ساله حکم زندان صادر کرده چون او قصد داشت پسر را بی‌سواد نگه دارد تا او نیز یکی از میلیون‌ها ایرانی بی‌سواد بشود که در الفبای زندگی می‌مانند و اگر روزی روی بد روزگار رخ نشانشان دهد، کاسه و کوزه‌ها را بر سر بی‌سوادی می‌شکنند.

این پدر به استناد ماده 4 قانون حمایت ازکودکان و نوجوانان محکوم و برای چهار ماه روانه زندان شد؛ یک زندانی استثنایی که به‌ظاهر، صلاحدید پدری را به کاربسته، اما در باطن سرنوشت یک انسان را هدف گرفته است.

دادستان عجبشیر می‌گفت این پدر، مردی فقیر بود که نمی‌دانست آموزش در دنیای مدرن امروز، وسیله‌ای برای فقرزدایی و کاهش ناهنجاری‌های اجتماعی است، جهلی که می‌دانیم دامن بسیاری از کودکان را می‌گیرد و کمتر دستی برای نجاتشان دراز می‌شود.

در فرهنگ ما، فقر و تعصبات فرهنگی همیشه دو مانع بزرگ برای تحصیل کودکان مناطق محروم بوده و همواره بر ترک تحصیل زودهنگام آنها دامن زده، بی‌آن‌که قانون دستی بجنباند و کودکی را از ورطه بی‌سوادی نجات دهد. البته ما سال‌هاست تلاش می‌کنیم کودکان بازمانده از تحصیل را جذب مدارس کنیم یا اگر دستمان به آنها نرسید تحصیل آنها را به سنین بزرگسالی موکول کنیم در حالی که منطقی و به صرفه این است که مبادی تولید بی‌سواد را مسدود کنیم نه این‌که برای باسواد کردن بی‌سوادان وقت و هزینه صرف کنیم.

زندان هیچ‌گاه تجویز خوبی برای آسیب‌های اجتماعی و کاستن از تبعات فقر فرهنگی و اقتصادی نبوده، که شاید حتی زندان بعضی آدم‌ها را جری‌تر کند و لجوج‌تر؛ اما به هر حال توسل به قانون با همه سختگیری‌هایی که در نص آن آمده گاهی چاره‌ساز است، مثل جریمه‌ای که برای راننده متخلف نوشته می‌شود و کمربند ایمنی‌ای که پس از آن بسرعت بسته می‌شود.

مریم خباز

جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها