شبکه‌های مختلف تلویزیون با تولید 5 سریال پلیسی در این بخش کارنامه خوبی داشته‌اند

ترافیک سریال‌های پلیسی در تلویزیون

سالی که ماه‌های آخرش را پشت‌سر می‌گذارد، برای تلویزیون پر از اتفاقات ریز و درشت بود که شاید همین باعث شده کمتر کسی به یاد بیاورد در این سال، تلویزیون پنج سریال پلیسی - معمایی به مخاطبانش ارائه کرده است؛ سریال‌های آمین، فوق‌سری، میکائیل، تعبیر وارونه یک رویا و آسمان من امسال از شبکه‌های یک، دو، سه و افق به نمایش درآمده و تمام آنها با استقبال مخاطب مواجه شد. مهم‌ترین ویژگی‌ این سریال‌ها آن است که در مجموعه سریال‌های پلیسی و یکی از زیرشاخه‌های این ژانر قرار می‌گیرند و از همین رو طیفی رنگین از سریال‌های پلیسی را شکل داده‌اند.
کد خبر: ۸۷۵۳۶۴
ترافیک سریال‌های پلیسی در تلویزیون

گرفتن سر نخ

برای جذابیت سریال‌های پلیسی معمایی، دلایل زیادی وجود دارد که دلهره، تعلیق، پیچیدگی، غیرقابل پیش‌بینی بودن و هیجان از مهم‌ترین آنهاست. این ویژگی‌ها دست به دست هم داده و این آثار را به یکی از گونه‌های پرطرفدار تلویزیونی بدل کرده است. محمدتقی فهیم به عنوان منتقد، مدیران تلویزیون را به گرفتن این سر نخ تشویق می‌کند و می‌گوید: جذابیت ذاتی سریال‌های پلیسی و معمایی می‌تواند سرنخی باشد برای رسیدن به شیوه‌های جذب تماشاگر بیشتر. سریال‌های پلیسی و معمایی تقریبا از گونه‌های پرتعداد در شبکه‌های مطرح جهانی است و در مواردی ملودرام نیز در زیر مجموعه این آثار قرار گرفته و ملودرام‌های پلیسی را ایجاد کرده که نه‌تنها برای جوان‌ترها بلکه برای همه مخاطبان از هر سن و جنسیتی جذاب است.

این منتقد رویکرد تلویزیون درباره توجه به سریال‌های پلیسی در سال 94 را قابل توجه می‌داند و امیدوار است مانند بسیاری از پدیده‌های سینما که ابتدا در تلویزیون شکل گرفته و بعد به سینما راه یافته، سینمای پلیسی هم می‌تواند در تلویزیون شکل و هویت پیدا کند.

یک کارآگاه علوی امروزی

در کشورهایی که صنعت سینما جان دارد و حرفی برای گفتن، حتما می‌توان چند اثر پلیسی خوب دید و قطعا یک پلیس مطرح و معروف، اما در کشور ما مهم‌ترین پلیسی که از دنیای درام به مردم معرفی شده، کارآگاه علوی است که به نظر می‌رسد باید به روز شود و شکل و شمایل امروزی به خود بگیرد تا همان کارکردی را برای تماشاگران ایرانی داشته باشد که ناوارو برای فرانسوی‌ها دارد.

محمدتقی فهیم معتقد است: امیرحسین اوصیا در سریال سرنخ می‌توانست چنین کارکردی داشته باشد، اما چندان که باید حضورش تداوم نداشت. این منتقد توضیح می‌دهد: لازم است در سریال‌های تلویزیونی، یک پلیس با شمایل و سلوکی که حامل و مبشر فرهنگ جامعه ایرانی باشد، به مخاطبان معرفی شود. کیومرث پوراحمد در سریال سرنخ تا حدی به الگوی پلیس ایرانی نزدیک شده بود، اما این الگوسازی به تکرار و تداوم نیاز دارد.

به گفته این منتقد، سریال‌هایی مانند تعبیر وارونه یک رویا، آمین، میکائیل، فوق‌سری و آسمان من به دو دلیل به اندازه کافی ماندگار نمی‌شوند؛ یکی نبود شخصیت‌محوری و ماندگار و دوم تعداد قسمت‌های کم و محدود.

قصه‌های خوب برای پلیس‌های خوب

سریال‌های پلیسی ـ معمایی تلویزیون امسال، هم به لحاظ کمی قابل توجه است و هم تا اندازه‌ای به لحاظ کیفی. اگرچه تولید این سریال‌ها می‌تواند حاصل اتفاق باشد، نه براساس استراتژی و برنامه‌ریزی هدفمند، اما در هر صورت بد نیست آن را یک شروع نیک فرض کنیم.

سرهنگ هدایت‌الله سجادی، کارشناس و مشاور نیروی انتظامی که ضمن همکاری با تولید سریال‌های پلیسی گاهی در مقابل دوربین بازی کرده است، تولید سریال‌های پلیسی با کیفیت و تاثیرگذار را در گرو فیلمنامه‌های خوب و موثر می‌داند و بر آمادگی پلیس برای همکاری با نویسندگان فیلمنامه‌های پلیسی تاکید دارد.

از نگاه این کارشناس، تلویزیون باید بتواند یک پلیس متفکر، توانمند و دوست داشتنی به تماشاگرانش معرفی کند که در صورت لزوم دست به اسلحه می‌برد و در این زمینه هم توانمند است.

پلیس‌بازی با چاشنی طنز

سریال فوق سری به کارگردانی مهدی فخیم‌زاده، این ویژگی‌ را داشت که یک داستان پلیسی را در قالب طنز روایت کند و از این بابت با سریال‌های پلیسی معمول تلویزیون تفاوت‌های جدی داشت، اما نکته اینجاست که به اندازه کافی کمدی و جذاب از کار درنیامد. این سریال که نوروز امسال از تلویزیون پخش شد، در نبود سریال پایتخت این شانس را پیدا کرد که مخاطبانی را به خود جلب کند، اما به لحاظ کیفی، سنخیتی با دیگر آثار فخیم‌زاده نداشت. مهدی فخیم‌زاده بعد از پخش سریال فوق‌سری اعلام کرد آنچه از تلویزیون به نمایش درآمده سریال او نیست، بلکه لاشه‌ای لت و پار شده از سریالی است که او ساخته. این کارگردان معقتد است ممیزی معاونت اجتماعی نیروی انتظامی و پخش شبکه یک به کیفیت سریال لطمه وارد کرده، اما لحن سریال نشان می‌دهد حتی بدون ممیزی هم مسائل و مشکلاتی دامنگیر سریال بوده است.

پلیس آسمان

تماشای یک سریال تلویزیونی درباره امنیت پرواز، یکی دیگر از اتفاقات خوب تلویزیون در مورد آثار پلیسی است که امسال رخ داد و فرصتی فراهم آورد تا سریال‌های پلیسی تنوع بیشتری پیدا کنند. اگرچه طی سال‌های گذشته در سینما آثار متعددی با نگاهی به امنیت پرواز ساخته شده، اما سریال آسمان من اولین اثر تلویزیونی است که به صورت مستقیم به این موضوع توجه کرده و خوشبختانه، هم نویسنده و هم کارگردان از پس خلق یک اثر باورپذیر برآمده‌اند. این سریال در شبکه افق تولید شد و در آغاز سال برای اولین بار از شبکه افق به نمایش درآمد، اما آبان ماه شبکه سه آن را تکرار کرد تا مخاطبان بیشتری شانس تماشای این سریال را داشته باشند.

فیلمنامه سریال آسمان من را هومان فاضل نوشته که فارغ‌التحصیل رشته تئاتر است و محمدرضا آهنج آن را برای تلویزیون کارگردانی کرده است. نویسنده توانسته قصه‌های دیدنی ارائه کند و کارگردان هم برای ارائه یک اثر باورپذیر از هیچ تلاشی فروگذار نبوده است.

کیوکیو بنگ‌بنگ!

سریال پلیسی آمین به کارگردانی بهرنگ توفیقی و تهیه‌کنندگی جواد نوروزبیگی مهر امسال از تلویزیون به نمایش درآمد و از آن آثاری بود که بر توانمندی‌های فنی و تاکتیکی پلیس تاکید داشت.

حضور هادی ساعی، قهرمان تکواندوی جهان و المپیک در این سریال به تنهایی کافی است تا بدانیم سهم قدرت‌نمایی، تاکید بر صحنه‌های پرتحرک و ایجاد هیجان بصری تا چه حد بوده است. آمین مورد توجه مخاطبان و بخصوص جوان‌ترها قرار گرفت، اما تعداد قسمت‌های آن حتی به 20 هم نرسید که چند صباحی مخاطب از همراهی با آن لذت ببرد یا افراد بیشتری به مرور به جمع مخاطبانش بپیوندند.

آمین البته از حضور بازیگران محبوب تلویزیون هم بی‌بهره نبود و می‌توانست با اندکی عمق بیشتر و در زمانی طولانی‌تر، اتفاق مهمی را رقم بزند؛ به شرط آن که مجال و امکانی فراهم می‌شد که تماشاگر با سرهنگ شیرازی ارتباط عمیق‌تر برقرار کند و با او همراه شود. با این همه شاید بتوان آمین را یکی از سریال‌های قابل قبول این سال‌ها دانست که از پس تبدیل الگوی سریال‌های پلیسی غربی به پلیس بومی و ایرانی برآمده است.

پلیس قهرمان عاشق

قصه سریال میکائیل با سریال‌های پیش از خودش تفاوت‌های جدی دارد. او یک پلیس سرسخت، اما عاشق و مهربان است که با بی‌عدالتی‌ها و نامردی‌ها می‌جنگد، جدی و خشن ظاهر می‌شود، اما پشت ستاره‌ حلبی، قلبی از طلا دارد که بد جور می‌تپد و خلافکارها از دستش در امان نیستند. او هیچ وقت یک جا نمی‌ماند. همیشه می‌رود که در افق محو شود و مخاطب بماند با یک دنیا حسرت. او برای خودش یاد و خاطره‌ای پر از تمجید و ستایش به جا می‌گذارد و همین است که با همه مشکلات احتمالی، قصه‌اش دیدنی است. سریال میکائیل، دگردیسی مولفه‌های یک اثر وسترن را به نمایش می‌گذارد که شکل و شمایل ایرانی پیدا کرده‌اند و از این بابت وجودش در فهرست سریال‌های تلویزیونی امسال تنوع قابل توجهی ایجاد کرده است.

میکائیل را سعید نعمت‌الله نوشته و سیروس مقدم کارگردانی کرده است. این سریال بهار امسال از شبکه یک به نمایش درآمد و اگرچه تعداد قسمـت‌هایش محدود بود ولی توانست نظر مخاطبان را به خود جلب کند.

رویای وارونه یک جاسوس

سریال‌های جاسوسی می‌توانند بسیار نفسگیر باشند و مخاطب را به نوعی معتاد کنند، اما در تلویزیون ما چنین سریالی دست‌کم با این قوت وجود نداشته است. فقط امسال این امکان را داشتیم که یک سریال جاسوسی از کارگردان نام‌آشنای سینما و تلویزیون ببینم. تعبیر وارونه یک رویا به کارگردانی فریدون جیرانی و تهیه‌کنندگی سیدکمال طباطبایی مرداد از شبکه یک پخش شد.

این سریال، ماجرای یک مامور امنیتی را روایت می‌کرد که از طریق یکی از منابع خبری و رابط‌های خارج از ایران متوجه می‌شود قرار است یکی از دانشمندان زبده هسته‌ای کشور را ترور کنند و در راستای شناسایی و دستگیری این جاسوس اتفاقاتی رخ می‌دهد که بخش خانوادگی و شخصی آن کمک کرد طیف وسیع‌تری از تماشاگران تلویزیون پای این سریال بنشینند.

تعبیر وارونه یک رویا اگرچه نتوانست توقع مخاطب را از یک سریال پلیسی جاسوسی برآورده کند، اما قابلیت داشت برچسب سفارشی بودن، در امان بماند و بدون پیشداروی مورد تماشا قرار بگیرد.

آذر مهاجر

رادیو و تلویزیون

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها